سخن زیبا و شیوای امام حسن (ع)

  • 1401/01/30 - 10:51

عمروعاص به معاویه گفت: حسن بن علی (علیهماالسلام) را وادار کن تا با مردم سخن بگوید و کاستیهای او بر مردم آشکار شود. معاویه دنبال امام (علیه‌السلام) فرستاد و از حضرت خواست به منبر برود؛ حضرت بالای منبر رفت و پس از سپاس و ستایش خداوند، فرمود: ای مردم! هر که مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر که نمی‌شناسد بداند من حسن فرزند علی بن ابی‌طالب (علیهماالسلام) و فرزند فاطمه (سلام‌الله‌علیها) دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستم.
من زاده بهترین آفریده خدایم. منم فرزند پیامبر خدا؛ من فرزند چراغ نورانی هستم، من فرزند بشارت دهنده و انذار دهنده هستم، من فرزند آخرین پیامبران، و برترین رسولان و امام متقین و فرستاده خدای دو جهانم؛ من فرزند کسی هستم که برای جن و انس فرستاده شد، من فرزند کسی هستم که رحمة للعالمین است.

سخن شیوای حضرت همچنان ادامه داشت تا آنجا که دنیا بر معاویه تیره و تار شد؛ سخن امام را قطع کرد و گفت: ای حسن! امید داری خلیفه شوی و اکنون نیستی؟
امام فرمود: خلیفه کسی است که به روش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عمل کند و از خداوند اطاعت کند؛ خلیفه کسی نیست که ظلم و جور کند؛ سنتها را تعطیل کند و دنبال دنیا باشد.کسی که به حکومت می‌رسد، کمی بهره می‌برد و از او قطع می‌شود و تبعات کارهایش باقی می‌ماند؛ همانگونه که خداوند می‌فرماید: «و من نمی‌دانم شاید این آزمایشی برای شماست و مایه بهره‌گیری تا مدتی (معین)!» و سخنشان را به اتمام رساندند.
معاویه به عمروعاص می‌گوید: به خدا قسم من قصدی جز رسوا کردن نداشتم؛ اهل شام گمان نمی‌کردند کسی مثل من باشد، تا اینکه این سخنان را از حسن شنیدند.

المحاسن و المساوی، ابراهیم بیهقی، ص63.
مقاله: «سخنوری‌ امام حسن مجتبی»

عکس: 
سخن زیبا و شیوای امام حسن (ع)
موضوع: 
لایه باز: 
دریافت فایلحجم فایل
فایل سخن زیبا و شیوای امام حسن (ع)870.87 کیلوبایت

افزودن نظر جدید

Plain text

  • تگ های HTML قابل قبول نمی باشد.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
1 + 2 =
*****