امامان با اینکه علم غیب داشتند، چرا در دنیا ضعیف بودند؟

  • 1400/06/28 - 12:56
امام حسین (علیه‌السلام) بدون استمداد از علم و امدادهای غیبی به هدف خود از قیام رسید و عملاً استمداد از علم غیب با پیروزی واقعی منافات داشت؛ چون با توجه به مفهوم پيروزى و شكست، به اين نتيجه مى‌رسيم كه پيروزى آن نيست كه انسان از ميدان نبرد سالم به در آيد و یا دشمن خود را به خاك هلاكت افكند، بلكه پيروزى آن است كه هدف خود را پيش ببرد و دشمن را از رسيدن به مقصود خود باز دارد و امام با این مصیبت‌ها و سختی‌ها توانست حق و باطل را مشخص کند و به هدفش برسد.

شبهه
شیعه که می‌گوید امامان بر همه علوم غیبی احاطه دارند، چنین فردی باید خیلی قوی باشد؛ سخن تعجب‌آور این است که امامان شیعه با وجود چنین قدرتی، از ضعیف‌ترین انسان‌ها در کره زمین بودند و نکته عجیب‌تر این‌که باز بعد مرگ در زیر زمین تبدیل به قوی‌ترین انسان‌ها می‌شوند.

پاسخ:
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برای حل و فهم این شبهه مقدمه‌ای بیان می‌کنیم: خیلی از مطالبی که به صورت شبهه بیان می‌شود از نوع مغالطه است؛ یا مقدمه و صغری و کبرای مطلب دروغ و ناحق است و خروجی آن هم قطعاً فریبنده و باطل است و یا این‌که تمام صغری و کبری و یا یکی از آن دو به حق است، اما خروجی آن اشتباه و باطل است. مثل همین شبهه‌ای که بیان شده و گفتند اگر امامان شیعه برهمه علوم غیبی احاطه دارند، پس حتماً خیلی هم قدرتمند هستند، در حالی‌که ضعیف‌ترین انسان‌ها روی زمین بودند و الان بعد از شهادتشان قوی‌ترین انسان‌ها هستند. در این شبهه، صغری باطل و کبری صحیح است و نتیجه آن باطل است و به صورت مغالطه بیان شده است. برای جواب  باید متن را تفکیک کنیم و بعد نتیجه‌گیری کنیم. در ابتدای شبهه بیان شده که امامان بر همه علوم غیبی احاطه دارند؛ آیا این حرف درست است؟ منابع شیعه در رابطه با قلمرو و گستره علم امام، چه نظری دارد؟
شما که شبهه را از کتب شیعه، علیه شیعه بیان می‌کنید، جوابش را هم از منابع شیعه بررسی کنید، تا صرف شبهه پراکنی و عوام فریبی نباشد.
این‌که بگوییم امامان اصلاً به علوم غیبی احاطه‌ای ندارند کاملاً اشتباه است. چون امام صادق (علیه‌السلام) فرموده است: «کسی‌که گمان می‌کند خداوند بنده‌ای را حجت خود در سرزمین‌های خویش و میان بندگان قرار می‌دهد، سپس تمام آن‌چه را که نیاز به آن دارد از او مکتوم می‌دارد، دروغ بر خدا بسته است.»[1]
هم‌چنین طبق روایتی می‌توان گفت: آن‌ها همه چیز را بالفعل و بالقوه می‌دانند، جز بخش ویژه‌ای که مخصوص ذات پاک خدا است، مانند علوم پنج‌‌گانه و مانند علم به کنه ذات پروردگار و اسماء و صفات او. شاهد این سخن، روایات متعددی است که با صراحت می‌گوید: امامان (علیهم‌السلام) تا روز قیامت به آن‌چه بوده و آن‌چه خواهد بود، آگاهی دارند.[2]
حال که اصل علم غیب از احادیث ثابت می‌شود. آیا طبق این روایات، قلمرو و گستره علم امام هم می‌توان مشخص کرد یا نه؟ می‌توان فهمید امامان بر همه علوم غیبی احاطه دارند؟ آیا آن‌ها به طور مختصر از اسرار غیب باخبرند؟ محدوده علم آن‌ها چه اندازه است؟ ما دقیقاً نمی‌دانیم، همین اندازه می‌دانیم که خداوند عالم، هرچه مصلحت بداند و لازم باشد به آن‌ها تعلیم می‌دهد، اما چگونه؟ و چه اندازه؟ برای ما روشن نیست.[3]
خلاصه و نتیجه این‌که با تمام نظرات و اختلافات در باب علم غیب، می‌توان گفت: این علم غیب مانند معجزه برای پیامبران، ازملزومات امامت بود و برای امام (علیه‌السلام) ایجاد تکلیف نمی‌کرد؛ بلکه امام (علیه‌السلام) موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند.[4]

پاسخ به متن دوم از شبهه: در شبهه که گفته است امامان شیعه با وجود چنین قدرتی (علم غیب)، از ضعیف‌ترین انسان‌ها بوده‌اند؛ طبق این شبهه که از رسانه‌های وهابیت نشر داده شده است، منظور شبهه کننده، از ضعیف بودن ائمه، ناظر به مصیبت‌های کربلا است. چرا امام و خاندانش دچار سختی و مصیبت شدند؟ چرا امام حسین (علیه‌السلام) با وجود احاطه بر علم غیب، مانع و دافع مصیبت و سختی نشد؟
در پاسخ می‌گوییم: سختی‌ها و مصیبت‌ها، اسارت‌ها و شهادت، از نگاه اهل بیت نقص و عیب نیست، تا دلیل بر ضعیف بودن باشد، بلکه بر اساس مقدرات قطعی و حتمی خداوند بوده است.
بله! به ظاهر متوهمین و ظاهر بینان، شهادت و اسارت، ضعف و شکست است، اما در واقع وظیفه است که در تخییر بین این مصیبت‌ها و ذلت، پذیرش مصیبت و شهادت در راه خدا، پیروزی و عزت است. مصیبت‌های امام حسین (علیه‌السلام) و اسارت خاندانش، نشان از ضعف نیست، بلکه ظلم بزرگ یزیدیان، نشان از بی‌رحمی و جنایت آنان است؛ ما علم غیب امام  را رد نمی‌کنیم، اما دلیل نمی‌شود که بگویید چون امام علم غیب داشت، پس باید مانع بلا و مصیبت شود و چرا خودش و خانواده‌اش را به هلاکت انداخت؛ بنا نیست که اهل بیت با دعا، مقدرات خداوند را که از طریق علم غیب به آن می‌رسند، تغییر دهند.
پاسخ دیگری که می‌توان داد این است که امام حسین (علیه‌السلام) پيروزی حقيقی، آن هم با تحقق حکمت‌های الهی را بر پیروزی ظاهری از طریق معجزه و امدادهای غیبی برگزید، لذا هم ميان مسلمانان و هم در ميان آزادی‌خواهان غير مسلمان، جايگاه بلندی يافت که با اين شهادت مظلومانه، معنا و الگويی والا از ايمان و عشق به پروردگار را به جهانيان ارائه کرد و موجب شد تا جريان ماندگار و پايداری را همراه با جان‌فشانی‌ها در راستای حفظ آموزه‌های وحيانی و ظلم ستيزی ايجاد کرد.
اين‌که در واقعه منحصر به فرد کربلا، حضرت سيدالشهدا (عليه‌السلام) از امداد‌های غیبی استفاده نکرد، در حالی‌که بدون شک امام توان و قدرت داشت که با معجزه و قدرت ولایی که از طرف خداوند داشت، بر دشمنان غلبه کند و حتی نيازی به کمک ملائکه نيز نداشت، مربوط به معرفت والای امام است. ایشان با هدایت الهی، حکمت‌های فراوانی را مد نظر داشته‌اند، اگر پيروزی ظاهری حاصل می‌شد، ديگر امام حسين (عليه‌السلام) برای بشريت نقش پيشوا و الگو را ايفا نمی‌کرد. اگر از معجزه استفاده کرده بود، در حالی‌که معجزه برای مردم عادی مقدور نيست، انگيزه‌های مردمی برای قيام در برابر ظالمان، به خاموشی می‌گرایيد. اما قيام امام حسين (عليه‌السلام) آن هم در شرايط سخت و جنگ نابرابر، بهترين الگوی جنبش‌های عدالت طلبی، ظلم ستيزی و آزادی خواهی در جهان شد، تا حدی که نه تنها شیعیان، بلکه بسیاری از آزادی‌خواهان جهان مانند گاندی (رهبر موفق هندی‌ها)، امام حسین (علیه‌السلام) را الگوی خود قرار دادند و در اهداف خود (در جهت مبارزه با سلطه‌طلبان) موفق شدند.
در همین زمینه و در تأیید این کلام، عالم اهل سنت معاصر ایران، از سیستان و بلوچستان (عالم اهل سنت ایرانی در سیستان و ...)، به نام مولوی «دوست محمد رئیسی»، امام جمعه مسجد جامع نصیرآباد سرباز، بیان داشت: «بازنده اصلی قیام کربلا، یزید و یزیدیان و ابن زیاد و عمر سعد بودند و برندگان واقعی هم، امام حسین (علیه‌السلام) و یاران با وفای ایشان در دشت کربلا بودند. وی خاطر نشان کرد درس بزرگی که هر انسان آزادی‌خواهی از واقعه کربلا می‌تواند بگیرد این است که ثروت‌ها و مادیات دنیایی، باعث جلوگیری ما از ایستادگی در برابر ظالمان و زورگویان نشود و هم‌چنین درس آزادگی و از خود گذشتگی و شجاعت را ابتدا به امت اسلامی، در مرحله دوم به همه آزادی‌‌خواهان جهان دادند؛ هیچ زمانی در مقابل ظلم و ناحق با هر نام و نشانی که هست، تسلیم نشویم.»[5]
در خاتمه، بیان زیبایی از مقام معظم رهبری در این زمینه را جهت تکمیل بحث می‌آوریم:
«بیانات امام را که انسان نگاه می‌کند، می‌بیند حضرت عازم و جازم بوده است برای این‌که این کار را به پایان ببرد؛ این‌که در مقابله‌ی با حرکت انحرافی فوق‌العاده خطرناک آن روز، امام حسین (علیه‌الصّلاة‌والسّلام) می‌ایستد، این می‌شود یک درس. همین حرکت، اسلام را حفظ کرد. همین حرکت موجب شد که ارزش‌ها در جامعه پایدار بشوند، بمانند. اگر این خطر را نمی‌پذیرفت، حرکت نمی‌کرد، اقدام نمی‌کرد، خونش ریخته نمی‌شد، آن فجایع عظیم برای حرم پیغمبر، دختر امیرالمؤمنین و فرزندان خاندان پیغمبر پیش نمی‌آمد، این واقعه در تاریخ نمی‌ماند. این حادثه‌ای که می‌توانست جلوی آن انحراف عظیم را بگیرد، باید به همان عظمت آن انحراف، در ذهن جامعه و تاریخ، شوک ایجاد می‌کرد و کرد. این فداکاری امام حسین است.»[6]

پی‌نوشت:
[1]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، مؤسسةالوفاء، ج26، ص139. «مَنْ زَعَمَ اَنَّ اللهَ یَحْتَجُّ بِعَبْد فى بِلاَدِهِ ثُمَّ یَسْتُرُ عَنْهُ جَمیعَ مَا یَحْتَاجُ اِلَیْهِ فَقَدْ اِفْتَرَى عَلَى اللهِ!»
[2]. الكافي، کلینی، محقق:‌ غفاري على اكبر و آخوندي، محمد، دار الكتب الإسلامية، ج1، ص261. «عِلْمُ مَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ حَتّى تَقُومُ السَّاعَةُ»
[3]. پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج۷، ص۲۴۲.
[4]. مقتل جامع سیدالشهداء، مهدی پیشوایی، ج۱.
[5]. پایگاه اطلاع رسانی دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت، «وعده خدا پیروزی گروه های کوچک، در مقابل لشکریان بزرگ است»، شناسه خبر: 72149، ۱۷ شهریور  1399.
[6]. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران، «ایستادگی امام حسین(ع)؛ عامل جلوگیری از انحراف و حفظ اسلام»، ۱۳ تیر ۱۳۹۰؛ اهداف قیام امام حسین (علیه‌السلام) / هدف قیام امام حسین (علیه‌السلام)/ اهداف نهضت امام حسین (علیه‌السلام)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.