ضربه سنگین مصطفی آزمایش بر پیکر سلسله دراویش گنابادی

  • 1400/06/27 - 13:53
اقطاب دراویش گنابادی مدعی نیابت خاصه از امام زمان (عج) هستند و ادعا می‌کنند که سلسله اقطاب آن‌ها با واسطه به امام زمان (عج) می‌رسد و آ‌ن‌ها در عصر غیبت کبری موظف به دستگیری در امور قلبی و عرفانی و گرفتن بیعت، برای حضرت و به نیابت از ایشان هستند. اما مصطفی آزمایش در سخنانی منکر نیابت خاصه در عصر غیبت کبری شده است و قائل به نیابت عامه ای می‌شود که آن‌هم در مورد فقها است.
مصطفی آزمایش, آزمایش و بیعت, آزمایش و نیابت خاصه, آزمایش و جذبی, نیابت عامه

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بزرگ‌ترین ادعای اقطاب دراویش گنابادی نیابت از ائمه اطهار (علیهم السلام) علی‌الخصوص نیابت خاصه از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. برخی از مریدان این فرقه در پی توجیه این ادعا بوده و ادعا می‌کنند که اقطاب ما چنین ادعایی ندارند، چراکه رضا علیشاه در کتاب خود می‌نویسد: «فقها، نایب خاص را کسی می‌گویند که مستقیماً از طرف امام (علیه السلام) اجازه داشته باشد و نایب عام فقهایی هستند که مشمول مقبوله عمر بن حنظله می‌باشند و طبق این اصطلاح، نیابت خاصه در زمان غیبت کبری مقطوع و ادعای آن صحیح نیست و عرفا (1) نیز به مقطوع بودن آن معتقدند.» [2]

در پاسخ به این دراویش باید گفت که رضا علیشاه منکر نیابت خاصه نمی‌شود، فقط نیابت خاصه‌ای که شخص، مستقیماً از طرف امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اجازه داشته باشد را رد می‌کند و قائل به نیابت خاصه‌ای می‌شود که باواسطه باشد. زیرا خود ایشان می‌گوید: «در زمان غیبت کبری چون زیارت امام (علیه السلام) به‌ظاهر میسر نیست، اجازه بدون واسطه وجود ندارد. ولی اتصال اجازه تا زمان امام (علیه السلام) ممکن است و کسانی که متصدی امور دینی می‌باشند باید این اجازه را داشته باشند.» وی سپس در تعریف نایب خاص می‌نویسد: «نایب خاص، کسی را می‌دانند که از طرف امام (علیه السلام) بلا واسطه یا به وسایط صحیحه غیرمخدوشه در امر خاصی (مانند امام جماعت یا جمع صدقات یا بیان احکام یا تلقین اذکار) مجاز باشد و نایب عام، کسی است که از طرف امام (علیه السلام) در همه امور دینی اجازه داشته باشد. ولی اجازه، در هردو باید به امام (علیه السلام) برسد، ولو به وسایط باشد... پس اگر عرفا ذکر از نیابت خاصه یا عامه بنمایند، منظور همان اصطلاح خودشان است و آن اصلاً اشکالی ندارد و نیابت خاصه بدان معنی ممکن است و نیابت عامه در اصطلاح عرفا مهم‌تر از نیابت خاصه است، برخلاف اصطلاح فقها که برعکس است و به‌اصطلاح عرفا هر دو سلسله نیابت خاصه دارند، علما در روایت و تبلیغ احکام شرعیه و عرفا در درایت و تلقین اذکار و دستورات قلبیه. البته این اختلاف، به اختلاف در اصطلاح راجع است و لا مشاحة فی الاصطلاح و دعوی عرفا هم فقط نیابت از امام به مان اصطلاح خودشان می‌باشد نه غیر آن.» [3] به‌هرحال ادعای اقطاب دراویش گنابادی درباره نیابت (چه عامه و چه خاصه) از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ثابت می‌شود و نیابت باواسطه را منکر نمی‌شوند. چنانچه معتقدند که این ولایت و نیابت باید از منبع نبوت و مخزن ولایت اخذ شده و یداً به ید و صدراً به صدر به ایشان (قطب) رسیده باشد. [4]

اما مصطفی آزمایش در سخنانی که مورد اعتراض برخی از مریدان این فرقه شد منکر نیابت خاصه می‌شود و به پایان نیابت خاصه در عصر غیبت کبری اشاره کرد و گفت: «وقتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امام دوازدهم تصمیم به اعلام غیبت تامه می‌گیرند و می‌فرمایند خداوند این‌جوری مقدر فرمودند که غیبت تامه آغاز شود. بعد علی بن محمد سمری سؤال می‌کند که پس در این غیبت، مردم به چه کسی رجوع کنند. حضرت می‌فرماید کسانی که این خصوصیات را داشته باشند به آن‌ها رجوع کنید. امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: نگاه کنید به کسانی که در میان شیعیان هستند و بیان می‌کنند روایات ما را، یعنی از خودشان حرف نمی‌زنند و آگاه هستند بر اساس هدایت‌هایی که کردیم نسبت به حلال و حرام ما و آگاهی دارند نسبت به احکامی که ما معین می‌کنیم، وقتی این‌ها را دیدید و آن‌ها حکم کردن به چیزی، رضایت دهید به آن حکم‌ها. این افراد می‌توانند از طرف من حکم شرعی صادر کنند برای شما. وقتی این شخص حکمی صادر بکند و از او قبول نشود، درواقع ما را رد کرده و ما را خفیف شمرده و کسی که ما را رد کند، حکم خدا را رد کرده و خدا را رد کند، این در حد شرک است... سؤال می‌کند (علی بن محمد سمری) که پس نیابت خاصه چه می‌شود؟ حضرت می‌فرماید وقتی غیبت آغاز شود، نیابت خاصه به پایان می‌رسد و دوران نیابت عامه شروع می‌شود و هرکسی که دارای این خصوصیات باشد، نائب عام امام و نائب عام ولی خدا و نائب عام حجت خدا محسوب می‌شود.» [5]

این سخن مصطفی آزمایش دقیقاً برعکس سخنان و ادعای رضا علیشاه است. چراکه اولاً رضا علیشاه قائل به نیابت خاصه برای اقطاب صوفی بود ولی مصطفی آزمایش منکر نیابت خاصه در عصر غیبت کبری می‌شود. ثانیاً رضا علیشاه مدعی است که اقطاب صوفیه نیابت خاصه از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در درایت و تلقین اذکار و دستورات قلبیه دارند. درحالی‌که از روایتی که آزمایش نقل می‌کند که مشهور به مقبوله عمر بن حنظله است چنین چیزی درباره نیابت اقطاب صوفیه در تلقین اذکار و دستورات قلبیه از آن برداشت و فهمیده نمی‌شود. کما اینکه خود رضا علیشاه نیز همین روایت را مختص فقها و مراجع تقلید می‌داند. در حقیقت این سخنان مصطفی آزمایش ضربه سنگینی به پیکره این سلسله وارد کرده است که تا به‌حال سابقه نداشته است که شیخی از این فرقه این‌چنین خدشه‌ای بزرگ بر این فرقه وارد کند. پارادوکس میان سخنان مصطفی آزمایش و ادعای رضا علیشاه روشن و واضح است، لذا بزرگان فرقه صوفیه گنابادی و دیگر دراویش این فرقه باید بگویند که طبق چه دلیلی و طبق چه مستنداتی ادعای نیابت از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارند.

پی‌نوشت:
[1]. منظور از عرفا در اینجا صوفیان است.
[2]. تابنده، سلطان حسین (رضاعلیشاه)، رساله رفع شبهات، نشر حقیقت, تهران، 1377، چاپ پنجم، ص 18 و 19
[3]. همان، ص 19 و 20
[4]. گنابادی، ملاسلطان، ولایت نامه ،انتشارات حقیقت،تهران، ص 240
[5]. صفحه شخصی مصطفی آزمایش در فضای مجازی، 3/ 4/ 1400

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.