قول علما رجال اعتماد نمی‌آورد!

  • 1400/04/07 - 14:05
علم رجال یکی از علومی است که سد محکمی شده برای سوء استفاده کننده‌های از روایات که ادعاهای خود را اثبات کنند. یکی از افرادی که با روایات ضعیف سعی دارد ادعاهای خود را اثبات کند احمدالحسن(یمانی دروغین) است. وی برای رهایی از اشکالات رجالی اساسا رجال را نمی‌پذیرد و مردود می‌داند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علم رجال یکی از سدهای نفوذناپذیر برای دفع مدعیان دروغین است. از آن‌جا که روایات بسیاری نقل شده که اعتباری ندارند و سند آن‌ها مشکل دارد علم رجال برای غربال این‌گونه روایات تدوین شده تا اهل فن بتوانند روایات صحیح را از ضعیف تشخیص دهند. مدعیان دروغین برای این‌که بتوانند از این روایات ضعیف در ادعای خود استفاده کنند و ادعای خود را واقعی جلوه دهند سعی می‌کنند علم رجال را نفی کنند. احمد الحسن (مدعی یمانی) یکی از کسانی است که علم رجال را نفی کرده است. ناظم العقیلی که از یاران احمدالحسن است، می‌نویسد: «عجیب آن‌که شیعیان قول علمای رجال را بدون آن‌که سند سخنش بدانند می‌پذیرند! بلکه گاهی آن را بر روایات صحیح المسند معصومین ترجیح در مدح و ذم راوی ترجیح می‌دهند. پس توثیقات و تضعیفات رجالیه یا از سر رأی و اجتهاد و حدس علما رجال و یا به صورت منقول از گذشتگان است. رأی و اجتهاد که طبعاً اعتماد نمی‌آورد؛ خصوصاً بعد از آن‌که مطلع می‌شویم در این زمینه خطای فراوان دارند.»[1]

بررسی و نقد:

1. این شبهه نه ابطال علم رجال است و نه ابطال مجموعه آراء موجود در علم رجال؛ اساسا توثیقات و تضعیفات رجالی بر حسب دیدار راوی و یا نقل روایات متصله از شخصی که راوی را دیده و بر احوال زندگی‌اش آگاه هست منحصر نمی‌گردد. بلکه آثار و علم به آن‌چه کرده است و آن‌که بوده است خود دلیل حسی بر توثیق و یا تضعیف راوی است. مثلا علامه مجلسی (ره) علی رغم این‌که هیچ طریق متصلی بین این‌جانب و وی نیست، ولی به حسب این‌که آثار وی در زمان من مشهود بوده و جزم و همت وی بر جمع روایات اهل‌بیت است، وی را دست پاک و موثق از جهت نقل روایت از گذشتگان می‌دانم؛ علی رغم این‌که بین من و ایشان هیچ طریقی نیست. پس اگر چه یکی از طریق توثیق راوی یا تضعیف آن ایصال به زمان زندگی راوی است و عمده راویان مهم و اصلی به صورت حسی و به نقل از روات قبل‌تر در همان زمان بوده است.[2]

2. کتب زیادی بوده که به علمای متقدم رسیده که در طول تاریخ از بین رفته‌اند. مثل «تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین ‌الجمل و صفّین و النهروان من ‌الصحابه» که اولین کتاب رجالی در جهان اسلام شناخته می‌شود و در زمان حیات امیرمومنان علی (علیه‌السلام) نوشته شده است و نزد شیخ طوسی بوده و بهره فراوانی برده است و همچنین کتب دیگر. فلذا دسترسی آنان بر کتب رجالی و نوشته‌های رجالی متقدمین دسترسی داشتند و بر اساس آن توثیق یا تضعیف می‌کردند.

پی‌نوشت:

[1]. انتصاراً للوصية، ناظم العقیلی، بی‌تا‌بی‌جا، ص15.
[2]. علم رجال، علی اکبر بیرامی، بی‌تا، بی‌جا، ص 169.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.