نحوه برخورد علما با اقطاب فرقه صوفیه گنابادی

  • 1400/02/01 - 08:20
محمد اسماعیل صلاحی پستی را در صفحه شخصی خود در فضای مجازی، پیرامون دیدارهای شاه خائن با سلطان حسین تابنده قطب این فرقه، منتشر کرد و ضمن تعریف و تمجید از شاه خائن، در سخنان توهین آمیزی به دروغ ادعا کرد که مقام معظم رهبری قصد داشته است که نورعلی تابنده قطب فرقه گنابادی را وادار کند تا به دیدار او برود ولی ایشان نپذیرفته است! این درحالی است که اقطاب فرقه گنابادی، قبل و بعد از انقلاب هیچ‌ جایگاهی نزد علمای شیعه نداشتند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد اسماعیل صلاحی، قطب خود خوانده فرقه سلطان علیشاهی گنابادی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی، پستی را پیرامون دیدارهای شاه خائن با سلطان حسین تابنده قطب این فرقه، منتشر کرد که کاملاً مشهود و معلوم است که یکی از اهداف صلاحی از انتشار این پست، این است که با دروغ و کنایه، به مقام معظم رهبری توهین و بی‌احترامی کند. چراکه در قسمتی از این پست به دروغ و با کنایه می‌نویسد: «ادب شاهانه نسبت به مقام عرفا قابل هزاران تمجید است، درحالی‌که آقای خامنه‌ای قصد داشت حضرت مجذوب علیشاه را وادار کند تا حضرت مجذوب علیشاه به دیدار او بروند.»

اولاً کنایه و توهین صلاحی به مقام معظم رهبری نشان‌دهنده عمق کینه و دردی است که فرقه سلطان علیشاهی گنابادی از پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل رژیم ستم‌شاهی دارد. زیرا با رفتن شاه خائن از این مملکت، دوران خوشی و سرمستی فرقه گنابادی هم تمام شد. چون در رژیم منحوس پهلوی، دراویش فرقه گنابادی آزادانه و با کمک درباریان و شخص شاه و افسران ساواک در شهرستان گناباد جولان می‌دادند و هرآنچه می‌خواستند می‌کردند و احدی جرئت اعتراض نداشت. زیرا اعتراض به فرقه گنابادی مساوی بود با زندان، ضرب و شتم و حتی خاموش شدن.

ثانیاً هیچ‌گاه اقطاب فرقه گنابادی چه قبل از انقلاب و چه بعد از پیروی انقلاب اسلامی جایگاهی نزد علمای شیعه نداشتند. حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمد مدنی که از سوی مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید محمود شاهرودی به «ناشرالاسلام گنابادی» ملقب شد، ازجمله علمایی است که مدت‌ها از قبل از انقلاب اسلامی در شهرستان گناباد بر علیه فرقه صوفیه گنابادی و انحرافات آنان به مبارزه برخواسته و به تبلیغ و روشنگری بر علیه ایشان پرداخته است. ایشان درباره دیدگاه علما درباره این فرقه و همچنین نحوه برخورد و ملاقات‌هایی که اقطاب این فرقه با علمای شیعه، چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی داشتند می‌گوید: «در سفری که به حج مشرف شدم، در سرزمین منی زیر چادر، حاج حسن مرتضایی از حضرت آیت‌الله‌العظمی شاهرودی سؤال کرد: «ما در گناباد با صوفی‌ها محشوریم، زیرا فامیل هستیم. بفرمایید تکلیف ما چیست؟» فرمودند: «مرشد آن‌ها نجس است، هر کس هم‌عقیده او باشد هم نجس است. از دیگران هم دوری کنید.» همچنین آقای حاج شیخ مرتضی اشرفی، فرزند حاج‌آقا بزرگ اشرفی شاهرودی هم نقل کرد، یک‌شب به منزل آیت‌الله شاهرودی زنگ زدند که یکی از تجار ایرانی می‌خواهد خدمت آقا برسد که اجازه داده شد. ناگهان دیدیم سلطان حسین تابنده مرشد صوفیه است. وقتی به اطلاع حضرت آیت‌الله رساندیم، اجازه ورود ندادند که از در منزل با ناامیدی برگشت».

حضرت آیت‌الله مدنی نقل می‌کنند که در دوران قدرت محمدرضا شاه پهلوی حضرت آیت‌الله خزعلی از رفسنجان به گناباد تبعید شده بود. بنده افتخار داشتم خدمت معظم له باشم. مرتب با ایشان دیدار می‌کردم. یک‌بار فرمودند: «سلطان حسین تابنده به دیدن من آمد. با اینکه سرزده وارد شد و چیزی برای پذیرایی نداشتم، فقط یک خربزه شکستم و از او پذیرایی کردم. سلطان حسین با ذکر یک مقدمه گفت: اسلام بر دوپایه استوار شده است: کلمه توحید و توحید کلمه. من گفتم: این به‌جای خود، اما شما بدعت‌گذار هستید، باید دست از بدعت‌گذاری بردارید و اختلاف اندازی نکنید. او جواب نداشت. پاکت پولی به من داد و گفت: حضرت آقای والد، سلام رسانده و این هدیه ناقابل را برای شما فرستاده‌اند! گفتم: پول را بردارید، من اهلش نیستم. در این میان حسین مروی، همراه تابنده بیرون رفته بود. تابنده پاکت را برنداشت و از جا بلند شد. پاکت را در منزل در حضور حسین مروی تحویلش دادم و گفتم: اشخاص را بشناسید و این‌گونه عمل نکنید. بالاخره با ناامیدی رفتند». اگرچه آیت‌الله خزعلی با همان بضاعت خود از سلطان حسین تابنده پذیرایی کردند ولی به‌صراحت آن‌ها را بدعت‌گذار در دین خطاب می‌کند و ایشان را از به خاطر بدعت و انحرافاتی که در دین ایجاد کردند مورد این‌چنین نقد شدیدی قرار می‌دهند.

حضرت آیت‌الله مدنی گنابادی درباره دیدار عده‌ای از صوفیان این فرقه با آیت‌الله سید محمد شاهرودی می‌گوید: «پس از حادثه زلزله سال 1347، حضرت آیت‌الله سید محمد شاهرودی، فرزند مرجع تقلید شیعیان حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج‌ سید محمود شاهرودی برای سرکشی از منطقه زلزله‌زده مسافرت کرده و حامل پیام حضرت والد، برای زلزله‌زدگان بودند. یک روز صبح در روستای "مند" در محضر معظم له در منزل مرحوم حاج حسین مصطفوی بودیم، که ناگهان شیخ علی ذوقی و چند نفر دیگر از صوفی‌ها به‌عنوان ملاقات وارد شدند و با حضرت آیت‌الله دست دادند. وقتی بیرون رفتند ایشان از اتاق بیرون آمد و سر آب قنات با دلویی که از صحن منزل عبور می‌کرد دست‌هایش را آب کشید. سایر روحانیون هم تبعیت کردند و دست‌هایشان را آب کشیدند. در منطقه شایعه شد که آیت‌الله شاهرودی چون چند نفر صوفی دست‌ به ‌دست ایشان داده بودند، دستشان را آب کشیدند، معلوم می‌شود آن‌ها را نجس می‌دانند». [1]

پی‌نوشت:
[1]. مصاحبه با آیت‌الله مدنی گنابادی، جوان آنلاین، کد خبر: 658490

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.