قوم طغیانگر به سوی جهنم
ابن تیمیه در دفاع از معاویه و فئه باغیه، پذیرفته است که معاویه و پیروانش، فئه باغیه بودند؛ ولی میگوید که این عمل و بغی آنان سبب نمیشود که آنها از دایره ایمان خارج شوند و مانع از دخول آنها به بهشت نمیشود. همانا که خداوند متعال فرمودهاند: «وإِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتي تَبْغي حَتَّى تَفيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون.[حجرات/9و10] و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو، به عدالت، صلح برقرار سازید و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست میدارد؛ مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!» با وجود جنگ بین دو گروه که یکی از آنها اهل بغی بوده، حق تعالی هر دو گروه را به عنوان مؤمن یاد کرده، پس هر کس که با علی پیکار کند، از ایمان خارج نمیشود و مانع از ورود او به بهشت نیست.
در پاسخ گفته میشود که آیهی 9 سوره حجرات مربوط به خروج بر امام نیست، بلکه موضوع آن پیرامون دو گروه از مؤمنین که بین آنها جنگ صورت گرفته، است. ولی اگر فردی بر امام زمان خود خارج شود، نه تنها از دایره ایمان خارج میشود، بلکه بر اساس برخی روایات اهل تسنن از اسلام نیز خارج خواهد شد. ابن تیمیه خود نقل کرده که: «اگر کسی از امیر خود چیز ناخوشایندی ببیند، صبر کند، همانا که اگر کسی به مقدار وجبی از جماعت (اطاعت امام خود) خارج شود، به مرگ جاهلیت میمیرد.» «هرکس که از اطاعت خارج شود و جماعت را رها کند، به مرگ جاهلیت میمیرد.»[1]
همچنین اگر کسی با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دشمنی یا جنگ کند، مطمئناً از دایره اسلام خارج میشود و در آتش جهنم خلود خواهد یافت. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به نقل از نبی مکرم (صلیالله علیهوآله)، میفرماید: هیچ کس مرا دوست نمیدارد، مگر اینکه مؤمن است و هیچ کس مرا مبغوض نمیدارد، مگر اینکه منافق است.[2]
خداوند متعال در رابطه با منافقین میفرماید: «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ وَ کَفي بِاللَّهِ وَلِيًّا وَ کَفي بِاللَّهِ نَصيراً.[نساء/45] منافقان در پايينترين و نازلترين مراحل دوزخ قرار دارند و هيچگونه ياورى براى آنها نخواهى يافت.»
از دیگر روایاتی که ثابت میکند که مبغضین، بلکه حتی اذیت کنندگان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از اهل جهنم هستند، حدیث نبوی است که میفرماید: «من اذی علیا فقد اذانی.[3] یعنی هر کس علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است.» معاویه با جنگی که با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشته، آیا امیرالمؤمنین را اذیت و ناراحت نکردند؟ آیا ابن تیمیه میتواند ادعا کند که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از معاویه ناراحت نشدند؟ آنچه به جرات می توان گفت امیرالمومنین (علیهالسلام) از معاویه و لشکریانش ناراحت شدند، ولی ابن تیمیه و همفکرانش بدانند که اذیت کننده امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حتی بوی بهشت به مشامشان نخواهد رسید. خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا.[احزاب/57] قطعاً آنان که خدا و پیامبرش را میآزارند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان میکند، و برای آنان عذابی خوارکننده آماده کرده است.»
آیا بعد از این مطالب، ابنتیمیه میتواند ادعا کند که معاویه اهل نجات است؟!
به هیچ عنوان نمیتوان تمام جنایات معاویه را، با بهانه اجتهاد او، با عبارت «إجتهدَ فأخطأ» توجیه کرد؛ چون اجتهاد معاویه، اساساً ثابت نیست و بالفرض پذیرش اجتهاد او، اجتهاد در مقابل نص است که مورد قبول هیچ عالمی نیست و اجتهاد معاویه از این باب بوده، از این جهت که مناقب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را میدانسته، و از حرمت خروج بر امام خود اطلاع داشته، ولی باز هم از جنگ با امامش دست بر نداشت.
اگر به فرض بپذیریم که اجتهاد او مقابل نص نبوده، چرا بعد از کشف حقیقت، توبه نکرد؟ و چرا با امام زمان خود، بیعت نکرد؟ پس از آن همه جنایت و قتل هزاران مسلمان، بدل از اینکه توبه کند، به سب امیرالمومنین دستور میداد. ابن تيميه نقل کرده: «وَأَمَّا حَدِيثُ سَعْدٍ لَمَّا أَمَرَهُ مُعَاوِيَةُ بِالسَّبِّ فَأَبَى، فَقَالَ: مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ؟. . . الْحَدِيثَ. فَهَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ رَوَاهُ مُسْلِمٌ فِي صَحِيحِهِ.[4] واما حدیث سعد، آن هنگامی که معاویه او را به سب امر کرد و او امتناع ورزید، به او گفت: چه چیزی مانع سب تو به علی بن ابی طالب شد.... این حدیث، صحیح است و مسلم آن را در صحیح خود نقل کرده است. »
آیا میتوان گفت که معاویه از جنگ خود با امیرالمؤمنین توبه کرد؟ ابن تيميه و همفكران او بدانند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: هر کس که علی را سب کند، مرا سب کرده است،[5] و جالب اینکه ابن تیمیه میگوید هر کس که پیامبری را سب کند، قتل او واجب است.[6]
آیا قتل معاویه واجب نبود؟ آیا میتوان برای چنین فردی احترام قائل شد؟
در نتیجه باید گفت، ابن تیمیه و همفکرانش، هر چه بیشتر از معاویه دفاع کنند، بیارزش بودن عقایدشان، وضوح بیشتری مییابد.
پینوشت:
[1]. وَقَالَ: «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ؛ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ قَيْدَ شِبْرٍ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ.»
وَقَالَ: «مَنْ خَرَجَ عَنِ الطَّاعَةِ وَفَارَقَ الْجَمَاعَةَ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
ابن تیمیه، منهاج السنه، ج5، ص151، جامعه محمد بن سعود الاسلامیه، 1406ق.
[2]. وَبِهَذَا يَتَبَيَّنُ الْحَدِيثُ الَّذِي رَوَاهُ مُسْلِمٌ فِي صَحِيحِهِ «عَنْ عَلِيٍّ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ - أَنَّهُ قَالَ: إِنَّهُ لَعَهْدُ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ إِلَيَّ أَنَّهُ " لَا يُحِبُّنِي إِلَّا مُؤْمِنٌ وَلَا يُبْغِضُنِي إِلَّا مُنَافِقٌ»
ابن تیمیه، منهاج السنه، ج4، ص96.
[3]. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص131، دار الكتب العلمية - بيروت، 1411ق
[4]. ابن تیمیه، منهاج السنه، ج5، ص42.
[5]. «4615 - أخبرنا أحمد بن كامل القاضي ثنا محمد بن سعد العوفي ثنا يحيى بن أبي بكير ثنا إسرائيل عن أبي إسحاق عن أبي عبد الله الجدلي قال : دخلت على أم سلمة رضي الله عنها فقالت لي : أيسب رسول الله صلى الله عليه و سلم فيكم فقلت معاذ الله أو سبحان الله أو كلمة نحوها فقالت : سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول : من سب عليا فقد سبني
هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه و قد رواه بكير بن عثمان البجلي عن أبي إسحاق بزيادة ألفاظ.
تعليق الذهبي قي التلخيص : صحيح.»
حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص 130، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1411ق.
[6]. وَمَنْ كَفَرَ بِنَبِيٍّ وَاحِدٍ فَهُوَ كَافِرٌ، وَمَنْ سَبَّهُ وَجَبَ قَتْلُهُ بِاتِّفَاقِ الْعُلَمَاءِ.
ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ج6، ص188، جامعه محمد بن سعود الاسلامیه، 1406ق.
افزودن نظر جدید