منابع اصیل اسلامی، شاخص و ملاک بطلان صوفیگری

  • 1399/12/12 - 08:25
با توجه به روایات و مستندات، بطلان راه درویشی به خوبی روشن می‌گردد. طریق هدایت و رستگاری فقط از راه اهل بیت(علیهم السلام) و دستورهای آنان امکان پذیر است. راه اهل بیت(علیه السلام) توسط علما، مراجع تقلید و اسلام شناسان که متخصص این علم هستند، قابل دسترسی است و احتیاج به رمز و ذکر و شرکت در جلسات پنهانی نیست.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - دراویش و صوفیه، دارای فرقه‌های بسیاری هستند که عقائد آنان تحت تأثیر برخی از مذاهب و ادیان خارج از اسلام می‌باشد. ادیان و مسلک‌های مهمی که بر آنان اثرگذار بوده، مسیحیت و بودا و مکتب یونان و هند است.[1] دراویش به مطالبی چون عشق، محبت، عرفان، معرفت، بقا و مانند اینها معتقدند که با پیدا شدن این افکار، رموز و تعبیرات خاصی را برای خود در نظر گرفته‌اند. آنان بر این عقیده‌اند که این اسرار و رموز باید از نامحرم مخفی بماند.

در اوائل عصر بنی عباس، جماعتی از تارکان دنیا و دوره‌گردان هندی و مانوی در عراق و ممالک دیگر اسلامی پراکنده شدند و افکار صوفیانه را در جامعه اسلامی و میان مسلمانان رواج دادند. «جاحظ» آنان را «رهبان الزنادقه» می نامد.[2] از قرن پنجم به بعد خانقاه‌های صوفیه و دراویش در ممالک اسلامی توسعه یافت و ایشان به جذب نیرو پرداختند.[3] آنچه تمام دراویش و صوفیه به آن عقیده دارند، این است که برای رسیدن به خدا، باید با راهنمایی قطب و مرشد حرکت کرد و انسان بدون راهنمایی آنان به جایی نمی‌رسد. فرَقی مانند اویسیه هم به این باور معتقد بوده اما حضور قطب حیّ و زنده را ضروری نمی‌دانند.

راه و روش دراویش، غلط و غیر منطقی و از مسیر تشیع خارج است و امامان معصوم(علیه السلام) به شدّت آنان ملامت و سرزنش کرده‌اند، که به چند حدیث اشاره می‌شود:
مردی خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و عرض کرد: گروهی پیدا شده‌اند به نام «صوفیه» نظر شما درباره آنان چیست؟ حضرت فرمود: «اینان دشمنان ما هستند. هر کس به آنان تمایل داشته باشد، از آنان است و در قیامت با آنان محشور خواهد شد. در آینده گروهی پدید آیند که ادعای دوستی ما کنند و به دیگران به آنان تمایل نشان دهند و خود را در مسلک آنان درآورند و سخنان آنان را توجیه کنند. آگاه باشید هر کس به آنان تمایل نماید، از ما نیست و ما از او بیزاریم.[4]

چون به پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) خبر رسید که یکی از اصحابش به نام «عثمان به مظعون» در خانه خود محلی را به عنوان عبادت برگزیده و دنیا را رها کرده و همواره مشغول عبادت است. پیامبر به وی فرمود: «رهبانیت و دنیا را رها کردن، در دین من نیست. رهبانیت امت من، جهاد در راه خداست.[5]

در روایتی دیگر، پیامبر می‌فرماید: «قیامت برپا نشود تا اینکه گروهی از امت به نام «صوفی» پدید آیند که از من نباشند. حلقات ذکر ترتیب دهند و صدای خود را به ذکر بلند کنند و به گمان خود، از امت من هستند. آنان اهل دوزخ می باشند.[6] امام رضا(علیه السلام) می‌فرماید: «کسی مذهب تصوف را نمی‌پذیرد جز جهت فریب مردم یا اینکه بر اثر جهالت و حماقت آن را قبول کرده است.[7]

با مطالبی که ذکر شد، بطلان راه درویشی به خوبی روشن می‌گردد. طریق هدایت و رستگاری فقط از راه اهل بیت(علیهم السلام) و دستورهای آنان امکان پذیر است. راه اهل بیت(علیه السلام) توسط علما، مراجع تقلید و اسلام شناسان که متخصص این علم هستند، قابل دسترسی است و احتیاج به رمز و ذکر و شرکت در جلسات پنهانی نیست.

به خاطر بدعت‌‏ها و خرافاتی که از طرف صوفیان ایجاد شد، ایشان از نظر علمای اسلام مردود شناخته شدند.[8] البته همواره خصوصا در میان شیعه، عرفایی بوده و هستند که هیچ امتیاز ظاهری با دیگران ندارند . در عین حال عمیقاً اهل سیر و سلوک عرفانی می‏باشند . در حقیقت عرفای حقیقی این طبقه‏‌اند، نه گروه‏‌هایی که صدها آداب از خود اختراع کرده و بدعت‌‏ها ایجاد کرده‌‏اند.

پی‌نوشت:
[1]. لغت‌نامه دهخدا، نشر دانشگاه، تهران 1342، ج 32، ص 376
[2]. دکتر محمدجواد مشکور، فرهنگ فِرَق اسلامی، نشر آستان قدس، مشهد 1375 ص 307
[3]. همان
[4]. سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، قم1376، ج 6، ص 740
[5]. علامه مجلسی، بحار الانوار، دارالکتب اسلامیه 1386، ج 67، ص 114
[6]. سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، قم1376، ج 6، ص 741
[7]. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، اسوه قم، همان ، ص 200
[8]. آیت اللَّه ناصر مکارم شیرازی، استفتائات، ج 2، ص 37، سؤال 36 و 37

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.