ابن تیمیه و انکار حدیث «امیرالمؤمنین ولیّ هر فرد مؤمنی بعد از من است»
پیامبر عظیم الشان اسلام برای اینکه آیین اسلام بعد از خود، به همان شیوه زمان حیاتش ادامه و استمرار پیدا کند و از سوی دیگر، آن بزرگوار میدانست که جز افراد خاص اهل بیتش، مانند حضرت علی (علیهالسلام)، این شیوه او را عملی نخواهد کرد، به همین دلیل در برابر دیدگان مردم و در مناسبتهای مختلف میفرمود: «... و هو ولیّ کل مومن بعدی.[1] علی پس از من ولیّ و سرپرست هر فرد با ایمانی است.» اما این گفتار پیامبر اکرم به مذاق برخی از صحابه خوش نیامد؛ بنابراین آن هنگام که از دیدگاه مخالفان، احترام و فضیلت چنین صحابهای نسبت به دیگران ارج و قداست پیدا کرد، پس منتظر فرصتی شدند تا ماهیت منافقانهی خود را بروز دهند و این زمانی بود که رسول خدا چشم از جهان فروبست و رحلت کرد و کردند آن چرا که نباید میکردند. چرا که اختلاف در میان مسلمانان درست بعد از رحلت پیامبر صورت گرفت و دنیاپرستان هم به این اختلافات دامن زدند و امت یکپارچه اسلام، به فرقهها و مذاهب گوناگون تبدیل گشت. این اختلافات، توسط سران فرقهها و مذاهب اسلامی، بیشتر نمود پیدا کرد؛ چرا که از منظر آنان، روایات نقل شده از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، با اینکه صحیح و متواتر بود، باز با دروغپردازی و توجیه و تأویل، تلاش کردند تا آن احادیث را از درجهی اعتبار و بهرهوری ساقط کنند، مثلاً حدیث: «ان علیّاً منّی و أنا منه و هو ولیّ کل مومن بعدی.[2] بهدرستیکه علی از من است و من از او هستم و او ولیّ و سرپرست هر فرد مؤمن و با ایمانی است.»
افرادی مانند ابن تیمیه، هر کجا و در هر زمانی که نام حضرت علی (علیهالسلام) با روایات و فضائلی که در شأن و منقبت ایشان میبیند، بلافاصله موضعگیری کرده و با بهانههای واهی، آن را ردّ و انکار میکند. او با اینکه از نظر وهابیت، «شیخ الاسلام» است، اما با این حدیث متواتر و صحیح اینگونه برخورد میکند و میگوید: «این حدیث به اتفاق همهی محدثین، روایت جعلی و ساختگی است.»[3]
در ردّ سخن او باید گفت، بسیاری از صاحبان سنن، مانند احمد بن حنبل، ترمذی، نسایی و دیگران با سندهای صحیح، این حدیث را روایت کردهاند، که به گونهای بسیار روشن و آشکار بر تقدم امیرالمومنین علی (علیهالسلام) از حیث فضیلت و رتبه و مقام از ناحیهی رسول خدا بر دیگران دلالت دارد.
بزرگانی مثل البانی در اعتراض به ابن تیمیه در ردّ این حدیث، میگوید: «و اما قوله: و هو ولیّ کل مومن بعدی. فقد جاء من حدیث ابن عباس فقال الطیالسی... انت ولیّ کل مومن بعدی و أخرجه احمد و من طریقه الحاکم و قال صحیح الاسناد. و وافقه ذهبی و هو کما قالا... فمن العجیب حقّاً أن یتجرأ شیخ الاسلام ابن تیمیه علی انکار هذا الحدیث و تکذیبه فی منهاج السنه.[4] و اما سخن پیامبر که فرمودند او ولیّ هر انسان مومن و با ایمانی است، طیالسی آن را از ابن عباس نقل کرده؛ البته این روایت را احمد با عبارت (او ولیّ هر فرد مؤمنی بعد از من است) را نقل کرده؛ حاکم نیشابوری و ذهبی نیز به صحت آن تصریح کردهاند، و نظر این دو، دربارهی این روایت، صحیح بودن آن است و عجیب است که ابن تیمیه در کتاب خود جرأت کرده که این حدیث را منکر بخواند و آن را تکذیب کند.» ذهبی هم ذیل این روایت در مستدرک حاکم، صحت آن را تأیید میکند و میگوید: صحیح است.[5]
در نتیجه سؤالی که به ذهن میرسد این است که اگر این روایت (به زعم ایشان ساختگی و جعلی)، با همین اسناد یا ضعیفتر از این اسناد، دربارهی شخص دیگری غیر از حضرت علی (علیهالسلام) وارد میشد، آیا واقعاً او و افرادی مانند او، آن را انکار میکردند؟!
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ترمذی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج10 ص146-147.
مرقاة المفاتیح، ملا علی قاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج9 ص3936. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. مسند، احمد بن حنبل، دار الحدیث، قاهره، مصر، ج4 ص438.
[3]. منهاج السنه، ابن تیمیه، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج7 ص391.
[4]. سلسله الاحادیث الصحیحه، البانی، مکتبه المعارف النشر و التوزیع، ریاض، عربستان، ج5 ص263. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. مستدرک بتعلیق الذهبی فی تلخیص، ذهبی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج3 ص143 حدیث4652. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید