فلسفه حدّ خوردن شرابخوار از زبان علی(ع) در کتب اهل سنت

  • 1397/04/27 - 10:41
در دین اسلام برخی احکام تعذیر دارد و عقوبتش به خاطر مصالحی است که باید اجرا گردد، لذا اجرای حدود الهی در حقیقت نوعی بازدارندگی از انجام مجدد آن توسط شخص خاطی و یا دیگران است؛ بعد از رحلت پیامبر، خلفاء در انجام آن دچار مشکل بودند، چرا که نمی‌دانستند حکم آن چیست و چگونه برخورد کنند.

خلاصه مقاله
در صدر اسلام قضیه‌ای آمده است که حدّ شراب‌خوار را نمی‌دانستند؛ این موضوع را عمر بن خطاب از امیر‌المومنین در مجلسی که صحابه هم بودند، سؤال کرد و حضرت در جواب به او فرمود: کسی‌که شراب بنوشد، مست شود و چون مست گردید، هذیان می‌گوید و زمانی که هذیان بگوید، به راحتی تهمت می‌زند و حدّ تهمت هشتاد ضربه است. پس حدّ شراب‌خوار هم هشتاد ضربه است.
پس عمر بن خطاب در جواب خالد بن ولید، نامه نوشت و دستور داد که حدّ شراب‌خوار هشتاد ضربه است، و این قضیه یکی از مواردی بود که عمر بن خطاب حضور امیرالمؤمنین را برای هلاک نشدنش لازم دانسته است.

متن مقاله
در تاریخ صدر اسلام قضیه‌ای وارد شده است که وقتی ابوبکر و عمر، خلافت را از حضرت علی (علیه‌السلام) غاصبانه ربودند، در حالی‌که به اقرار خودشان هیچ شایستگی و لیاقت آن را نداشتند، در جریانی که واقع گردید، حدّ شراب‌خوار را نمی‌دانستند و در صورت برخورد و لزوم اجرای حدّ تنها به چهل ضربه شلاق شخص خطاکار را محکوم می‌کردند. پس بر اثر این‌گونه اتفاقات و مراجعات عمّال و کارگزاران حکومتی در زمان خلافت عمر بن خطاب، از جمله خالد بن ولید، که فرماندار ایشان در برخی از مناطق تحت سیطره مسلمانان بود، گزارش این موضوع که مردم به حرمت شراب و مجازات آن که -چهل ضربه شلاق است- بی‌اعتنا شده‌اند، حدّ صحیح شراب چگونه است؟
عمر بن خطاب از امیرالمومنین، حضرت علی (علیه‌السلام)، این موضوع را در مجلسی که صحابه هم بودند، سؤال کرد و حضرت علاوه بر تعداد حدّ آن، فلسفه‌ی آن را هم بیان کردند و در جواب فرمود: کسی‌که شراب بنوشد، مست شود و چون مست گردید، هذیان می‌گوید و زمانی که هذیان بگوید به راحتی تهمت می‌زند و حدّ تهمت هشتاد ضربه است. پس حدّ شراب‌خوار هم هشتاد ضربه است.»
پس عمر بن خطاب در جواب عمّال خود - خالد بن ولید- نامه نوشت و دستور داد که حدّ شرابخوار هشتاد ضربه حدّ شرعی است که باید زده شود»[1]
این قضیه یکی از همان جاهایی بود که عمر بن خطاب با گفتن عبارت: «لولا علی لهلک عمر.[2] اگر علی نبود، عمر هلاک می‌شد» و یا این عبارت که: «یا بن ابی‌طالب، فما زلت کاشف کلّ شبهه و موضح کلّ حکم -علم-[3] ای فرزند ابوطالب! همانا که پیوسته پرده بردار از هر شبهه و توضیح دهنده هر حکمتی و علم هستی.»
و یا این عبارت که: «لابقیت لمعضله لیس لها ابوالحسن.[4] در برابر مشکلی که ابوالحسن برای حل آن نباشد، باقی نمانم.»
در نتیجه این است وصی بلافصل پیامبر اکرم که با جرأت تمام و با زبان رسا و گویا می‌فرماید: «سلونی قبل ان تفقدونی.[5] از من بپرسید، قبل از این‌که از میان شما بروم.»

پی‌نوشت:

[1]. موطأ، مالک، موسسه زائد بن سلطان آل نهیان، ابوظبی، امارات، کتاب الاشربه، ص186
مسند، امام شافعی، حرمین شریفین، مکه، عربستان، کتاب الاشربه، ص166.
شرح معانی آلاثار، طحاوی، موسسه فرهنگی تبیان، قم، ایران، ج2 ص88.
سنن کبری، بیهقی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1419ق)، ج8 ص320.
مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، مکتبه العصریه، بیروت، لبنان، ج4 ص375.
فتح الباری، عسقلانی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج15 ص73.
درّ المنثور، سیوطی، مکتبه آیه الله نجفی مرعشی، قم، ایران، ج1 ص316. ذیل آیه: «انما الخمر و المیسر...[مائده/90]».
سنن، دارقطنی، دارالفکر، للطباعه و النشر، بیروت، لبنان، کتاب الحدود، ص346.
[2]. ارجح المطالب، تسری حنفی، نشر حق برادرز، لاهور، پاکستان، ص123.
[3]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج5 ص834.
[4]. اخبار الظرائف، ابن جوزی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ص19.
[5]. الفقه المتفقه، خطیب بغدادی، دار ابن الجوزی، قاهره، مصر، ج2 ص351 شماره1080.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.