سیره بابی ها در عراق

  • 1397/05/24 - 23:21
پیروان بابیت پس از تبعید به عراق، از آشوب‌های خود دست نکشیده و جنایات کم‌سابقه‌ای را در این کشور رقم زدند. اما جالب آن‌که پیامبرخوانده‌ی بهائی (به عنوان سرکرده‌ی بابیان)، نه تنها از این آشوب‌ها جلوگیری نکرد، بلکه خود پیشگام این جنایات بود. این‌ها همه در حالیست که بهائیان، پیامبرخوانده‌ی خود را پیام‌آور صلح و ناسخ جنگ می‌دانند!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیروان فرقه‌ی بابیت پس از تبعید به عراق، از آشوب‌های خود دست نکشیده و جنایات کم‌سابقه‌ای را در این کشور رقم زدند؛ همچنان که در شرح وقایع آن ایام می‌خوانیم: «جمیع مُلوک (حاکمان) الیوم (امروزه)، این طایفه (بابیان) را اهل فساد می‌دانند؛ چه که فی الحقیقه در اَوایل، اعمالی از این طایفه ظاهر، که فرایض ایمان مرتعد (به لرزه در می‌آمد)؛ در اموال ناس (مردم)، مِن غیر اِذن (بدون اجازه) تصرف می‌نمودند و نهب (چپاول) و غارت و سفک دماء (ریختن خون) را از اعمال حسنه (نیکو) می‌شمردند».[1]
اما جالب آن‌که پیامبرخوانده‌ی بهائی (که سرکردگی بابیان در عراق را بر عهده داشت)، نه تنها از این آشوب‌ها جلوگیری نکرد، بلکه خود پیشگام این جنایات بود؛ تا جایی که عزّیه نوری پس از ذکر جنایات فجیع حسینعلی نوری، دیدگاه بابیان برگشته را نسبت به برادر خود این‌گونه توصیف نموده است: «... (عدّه‌ای) به سبب این اعمال زشت و خلاف‌کاری‌ها از دین بیان عدول کردند و این بیت را انشاد می‌کردند، در محافل می‌خواندند و می‌خندیدند: اگر حسین‌علی (بهاءالله)، مظهر حسین (بن) علی (علیه السلام) است، هزار رحمت حق بر روان پاک یزید...».[2]
این‌ها همه در حالیست که بهائیان، پیامبرخوانده‌ی خود را پیام‌آور صلح و ناسخ جنگ و جهاد می‌دانند![3]

پی‌نوشت:
[1]. اشراق خاوری، مائده آسمانی؛ جزء 7، ص 130؛ به نقل از: علیرضا روزبهانی، در جستجوی حقیقت، قم: انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه، بی‌تا، ص 94-93.
[2]. عزیه نوری، تنبیه النائمین، مؤمنین بیان، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 12.
[3]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه احکام و حدود، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 271.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.