علم ازلی و اختیار انسان از نگاه اشاعره

  • 1397/04/07 - 18:05
یکی از شبهات اشاعره در مساله اختیار انسان، تقابل اختیار انسان با علم ازلی خداوند است. به این معنا که خداوند، همه‌ چیز را از ازل دانسته و در این صورت افعال انسانی نیز از اول، مشخص شده و انسان مجبور است. در پاسخ باید گفت که خداوند به افعال انسان با این قید که او با اختیار خود چه کاری را انجام می‌دهد، علم دارد.

متن مقاله
اشاعره در مقابل برخی از شبهات وارده بر اختیار انسان، تاب تحمل را نداشته و جبرگرا شده و اعمال انسانی را از دایره اختیار خارج کرده‌اند؛ ایجی می‌گوید: «آن‌چه را که خداوند می‌داند، بندگان انجام نمی‌دهند، و اگر علم خداوند بر عمل از سوی بندگان صورت بگیرد، واجب است که آن امر را بندگان انجام دهند و ترک آن محال است. چون اگر بندگان آن کار را انجام ندهند، علم خداوند جهل خواهد شد و این محال است.» فخر رازی نیز مدعی شده، هم‌اندیشی خردمندان جهان در پاسخ به این شبهه کارساز نیست؛ پاسخ در یک جمله خلاصه می‌شود و آن این‌که خدا از ازل می‌داند که فاعل‌های مختار و آزاد، کارهای خود را بر اساس آزادی و اختیار انجام می‌دهند.

متن مقاله
مساله جبر و اختیار از مسائل سنگین و عمیق علم کلام است که کانون توجهات عالمان اسلامی و عرصه‌ای برای تضارب آرای اندیشمندان مسلمان قرار گرفته است.
برخی از متفکران اسلامی، (اشاعره) در مقابل برخی از شبهات وارده بر اختیار انسان، تاب تحمل را نداشته و ناخودآگاه وارد ورطه جبرگرایی شده و اعمال انسانی را از دایره اختیار خارج کرده‌اند.
یکی از شبهات مطرح در این باب، تقابل میان اختیار انسان و علم ازلی خداوند است. عضدالدین ایجی از متکلمین بزرگ اشعری در این زمینه بیان می‌کند: «آن‌چه را که خداوند می‌داند، بندگان انجام نمی‌دهند، انجام آن‌ کار برای بندگان محال است. در غیر این صورت علم خداوند واقع‌نما نیست. به عبارت دیگر می‌توان گفت که اگر علم خداوند بر عمل از سوی بندگان صورت بگیرد، واجب است که آن امر را بندگان انجام دهند و ترک آن محال است. چون اگر بندگان آن کار را انجام ندهند، علم خداوند جهل خواهد شد و این محال است.»[1]
این اشکال به گونه‌ای در میان متکلمان اهل‌سنت نفوذ کرده است که فخر رازی مدعی است، هم‌اندیشی خردمندان جهان در پاسخ به این شبهه نیز کارساز نیست.[2]
پاسخ به این کلمات بالا در یک جمله خلاصه می‌شود و آن جمله این است که خدا از ازل می‌داند که فاعل‌های مختار و آزاد، کارهای خود را بر اساس آزادی و اختیار انجام می‌دهند.[3] به عبارت دیگر باید گفت که با توجه به فقر وجودی و وابستگی ذاتی معلول به علت، اراده انسان (معلول) برگرفته از اراده مطلق الهی (علت) و در سایه‌سار آن است و این با اختیار انسان در تقابل نیست. در توضیح باید گفت: خداوند اراده کرده است که مثلاً فلان کار از انسان صادر شود. برای تحقق این عمل، علت‌های گوناگونی از سوی خداوند دست به دست هم داده که یکی از این علل، اختیار انسان است، و تا اختیار انسان به انجام آن امر تعلق نگیرد، آن کار صورت نخواهد پذیرفت. به این معنا که اگر همه شرایط برای انجام کاری محقق باشد و اختیار و اراده خداوند به آن تعلق نگیرد، آن عمل انجام نخواهد گرفت.

پی‌نوشت:

[1]. ایجی، عضدالدین، المواقف فی علم الکلام، بیروت، عالم الکتب، ص 315. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. جرجانی، مسیر سید شریف، شرح المواقف، بیروت، دار الکتب العلمیه، ج 8، ص 173. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. سبحانی، جعفر، جبر و اختیار، قم، موسسه تحقیقاتی سید الشهداء، 1368 ش؛ ص 54.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.