وهابیان مایه تأسف مسلمانان

  • 1397/03/07 - 23:08
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر می‌کرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر می‌شوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه می‌سازند و از اولیا طلب شفاعت می‌کنند، آنان را تکفیر می‌کرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابن‌تیمیه بود بسیاری از علمای اهل‌سنت به مخالفت با وی پرداختند.

خلاصه مقاله
محمد بن عبدالوهاب همه مسلمانان را بدون استثنا تکفیر می‌نمود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌شوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه می‌سازند و به قصد زیارت قبور سفر می‌کنند و از اولیا طلب شفاعت می‌کنند، تکفیر می‌کرد. از آن‌جا که محمد بن عبدالوهاب، عقاید خرافی خود را که بر خلاف عامه مسلمانان بود و در حقیقت همان عقاید ابن‌تیمیه بود را منتشر می‌ساخت، بسیاری از علمای اهل‌سنت به مخالفت با وی پرداختند، که از جمله آنان جمیل صدقی زهاوی حنفی است. او می‌گوید: «... از جمله کسانی‌که محمّد بن عبدالوهاب در مدینه از او علم فراگرفته شیخ محمّد بن سلیمان کردی و شیخ محمّد حیات سندی است. این دو استاد و دیگر کسانی‌که او از آنان علم فرا گرفت، همگی در او گمراهی و الحاد را به زیرکی فهمیدند و می‌گفتند: زود است که خداوند متعال او را گمراه کرده و افراد شقی از بندگانش را به سبب او گمراه سازد و همین طور نیز اتفاق افتاد؛ هم‌چنین پدرش عبدالوهاب که از علمای صالح بود و برادرش شیخ سلیمان به زیرکی در او الحاد را یافته بودند و لذا مردم را از او برحذر می‌داشتند... .»

متن مقاله
یکی از کسانی‌که همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر می‌کرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌شوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه می‌سازند و به قصد زیارت قبور سفر می‌کنند و از اولیا طلب شفاعت می‌کنند، آنان را تکفیر می‌کرد. از آن‌جا که محمد بن عبدالوهاب، عقاید خرافی خود را که بر خلاف عامه مسلمانان بود و در حقیقت همان عقاید ابن‌تیمیه بود را منتشر می‌ساخت، بسیاری از علمای اهل‌سنت به مخالفت با وی پرداختند که در این مقاله برآنیم تا برای نمونه به دو مورد از آن‌ها اشاره کنیم.

- جمیل صدقی زهاوی حنفی؛
جمیل صدقی زهاوی از تبار کردهای فیلی بوده و نام خانوادگی او تلفظ دیگری از نام زهاب است. پدر و مادر او هر دو از کردهای منطقه ذهاب در استان کرمانشاه بودند و زهاوی در سراسر جهان عرب چهره‌ای شناخته شده‌ است.
او می‌گوید: «... از جمله کسانی‌که محمّد بن عبدالوهاب در مدینه از او علم فراگرفته شیخ محمّد بن سلیمان کردی و شیخ محمّد حیات سندی است. این دو استاد و دیگر کسانی‌که او از آنان علم فرا گرفت، همگی در او گمراهی و الحاد را به زیرکی فهمیدند و می‌گفتند: زود است که خداوند متعال او را گمراه کرده و افراد شقی از بندگانش را به سبب او گمراه سازد و همین طور نیز اتفاق افتاد؛ هم‌چنین پدرش عبدالوهاب که از علمای صالح بود و برادرش شیخ سلیمان به زیرکی در او الحاد را یافته بودند و لذا مردم را از او برحذر می‌داشتند... .»[1]

- سید ابراهیم راوی رفاعی حنفی عراقی؛
او در ردّ وهابیان می‌گوید: «... و از جمله اموری که مایه تأسف است، این‌که وهابیان و مخالفانشان از اهل کشورهای اسلامی در دو طرف نقیض قرار دارند. وهابیان کسانی هستند که در جنگ‌هایشان با مسلمانان منکرات بزرگی از قبیل کشتن مردم و غارت اموال و حتی کشتن اطفال را انجام دادند. آنان هنگام ارتکاب این اعمال می‌‍گویند: اینان کافرند و نیز فرزندانشان که به دنیا می‌آید، کافرند. از آن‌ها مشهور است که غیر از خودشان از مسلمانان را تکفیر می‌کنند، مسلمانانی که درباره آن‌ها رسیده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: (من مأمورم با مردم بجنگم تا به وحدانیت خدا شهادت داده و معتقد به رسالت و عبودیّت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شوند و نماز به پا داشته و زکات بپردازند، و چون چنین کردند از جانب من خون‌ها و اموالشان مگر در راه حق و اسلام، مصون است و حسابشان بر خداوند است.) این روایت را بخاری نقل کرده و نیز مسلم آن را بدون جمله (الّا بحق الاسلام) آورده است، و نیز طبرانی از انس نقل کرده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: (من مأمورم تا با مردم به جهت گفتن لا اله الّا الله بجنگم...) و از بزرگ‌ترین کاری که هنگام اشغال شهر طائف انجام دادند، جنایتی که عالم اسلام را به لرزه درآورد، و آن کشتن صدها نفر از مسلمانان بود که در بین آن‌ها تعدادی از علمای دین هم‌چون سید عبدالله زواوی مفتی شافعی‌ها در مکه مکرمه و شیخ عبدالله ابوالخیر قاضی مکه و شیخ جعفر شیبی و دیگران بودند. وهابیان بعد از آن‌که آنان را جلو درب خانه‌هایشان امان دادند، همگی را سر بریدند، و گفته شده که همراه مهاجمان هیچ‌یک از عرفا و امیران نبود، و امّا آن‌چه از غارت و دزدی و آزار بسیاری از مردم انجام دادند، تا از آن‌ها نسبت به اموال ارزشمندشان اعتراف بگیرند، هرچه می‌خواهی بگو و بر تو حرجی نیست و اگر ابن سعود جلوی آن‌ها را نگرفته بود، بقیه شهرها و قریه‌ها را نیز غارت و قتل عام می‌کردند.»[2]

پی‌نوشت:

[1]. «... و ممّن اخذ عنه فی المدینة: الشیخ محمّد بن سلیمان الکردی و الشیخ محمّد حیاة السندی، و کان الشیخان المذکوران و غیرهما... .» الفجر الصادق، چاپ مصر، ص 16.
[2]. «... و ممّا یوجب الأسف انّهم و من خالفهم من اهل البلاد الاسلامیة علی طرفی نقیض، و قد ارتکبوا فی غزواتهم المسلمین منکرات عظیمة من قتل الأنفس و سلب الأموال حتی قتلوا الأطفال... .» الأوراق البغدادیة فی الحوادث النجدیة، چاپ النجاح بغداد، ص 2 ـ 4.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.