الحاد
غلو در آموزه های فرقه اهل حق را میتوان در ابعاد مختلف از جمله بعد الحادی و غیر الحادی این تفکر بررسی و مشاهده نمود. رساندن افراد به مقام الوهیت و ربوبیت، حلول روح الهی در افراد و تشبیه و تجسیم خداوند از مهمترین نمونههای بعد الحادی به شمار می روند.
ارباب کلیسا، خدایی را به مردم متمدن معرفی می کنند که ذاتی دگرگون شده و متحول دارد و او را از مرتبه فوق ماده به تجسـد می کشاننـد و به دارش می آویزنـد بنابر این جا دارد که "ماتریالیسم" با این شیوه از خداشناسی به پیکار برخیزد و بگوید: خدا انسان ها را نساخته است بلکه انسانها خدا را ساخته اند!
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
درواقع میتوان گفت منکران وجود خدا محدود به یک جریان فکری و مکتب نیستند بلکه دارای مکاتب مختلفی میباشند.
واژه آتئیسم در زبان انگلیسی از واژه یونانی atheos (به یونانی: ἄθεος) گرفته شده است که به معنای بی خدایان است. این واژه در گذشته با دلالت ضمنی منفی، در اطلاق به کسانی به کار میرفته که بی اعتقاد به خدایانی میشدند که در جامعه در سطح گسترده مورد پرستش قرار میگرفته است.