معجزه: وسیله صدق مدعی نبوت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان فرقهی بهائیت به دلیل عدم ارتباط با منشأ وحی و بالتبع عجز از آوردن معجزه بر صدق ادعای خود، به انکار حجیت اصل معجزه روی آوردند. در اینراستا، نویسندگان بهائی در دلیلتراشی خود برای انکار معجزهی پیامبران، عدم ارتباط بین دلیل و مدعا را دلیل بر انکار حجیت معجزه قرار میدهند: «... اگر ارتباطی فیما بین مدعا و دلیل نباشد، ابداً آن مثبت مطلوب نشود، هرچند دلیل محیر و معجز باشد؛ مثلاً اگر نفسی گوید من طبیبام و دلیل من این است که به هوا طیران (پرواز) میکنم و یا سنگ را به نطق در میآورم، ابداً نزد عالم بر فرض وقوع دلالت بر صدق مدعی نکند؛ زیرا معالجه امراض و ابرای مریض دلیل صدق ادعای طب است نه نطق حجر یا طیران به سماء چه فی مابین دلیل و مدعا ارتباطی نیست».[1]
اما در پاسخ به این شبههی بهائیت باید گفت:
اولاً: اگر ادعای نویسندهی بهائی را بپذیریم، ناگزیر باید دعوت هر مدعی دروغینی که کتابی ساختگی را به خدای تعالی منتسب ساخته پذیرفت. همچنان که پس از رحلت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله)، افراد بسیاری چنین ادعایی نمودند[2]؛ مدعیانی که حتی سرکردگان بهائی نیز در عدم حقانیت آنان، تردید ندارند.
ثانیاً: ادعای پیامبری، یک نوع رابطهی فرابشری و خارقالعاده بوده و اثبات چنین ارتباطی، نیازمند اثبات آن به وسیلهی توان انجام امور خارقالعاده است. لذا از اینروست که خدای تعالی، معجزهی پیامبران را مقدم بر نزول کتاب به ایشان دانسته است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ... [حدید/25]؛ همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند».
پینوشت:
[1]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، هند: بینا، بیتا، ص 76.
[2]. جهت مطالعهی بیشتر، مراجعه کنید به سایت حوزه نت، مقالهی: مدعیان نبوت بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
افزودن نظر جدید