تکفیر پیشوایان اهل سنت توسط وهابیت

  • 1397/01/20 - 15:23
فرقه وهابیت خود را از اهل سنت و جماعت می‌دانند اما وقتی به عقاید و افکار باطل اینان رجوع می‌شود خواهیم دید که ایشان علاوه بر اینکه جزء اهل سنت به حساب نمی‌آیند تمام مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی و دیگر فرق اسلامی را کافر می‌دانند و این تفکر نشانه این است که یهود و صهیونیزم این نقشه را چیده است تا از درون دین اسلام به اسلام ضربه بزند.

.

از آن‌جایی که شاگردان علوم دینی و مذهبی تابع عقاید و افکار اساتید و بزرگان دین قرار دارند، اما برخی مبنای علمی و دینی استادان خود را معیار برای خود قرار نمی‌دهند و به انحراف و بیراهه کشیده می‌شوند و از جمله این افراد محمد بن عبدالوهاب است. او یکی از شاگردان شیخ سلیمان الکردی از بزرگان اهل سنت در عصر خود بوده است که به خاطر عقاید افراطی و خشکش باعث گردید که همگان او را طرد کنند و او را خارج از دین بدانند. این استاد در مدینه منوره طی نامه‌ای به شاگردش جهت نصیحت این‌گونه می‌نویسد که: «یا ابن عبدالوهاب سلام علی من اتبع الهدی، فانّی أنصحک الله تعالی أن تکف لسانک عن المسلمین، فان سمعت من شخص أنه لاتأثیر لغیرالله، فان أبی فکفره حینئذ بخصوصه و لا سبیل لک الی تکفیر السواد الأعظم من المسلمین...[1] ای پسر عبدالوهاب! سلام بر کسی‌که از هدایت پیروی کند، من به خاطر خدا تو را نصیحت می‌کنم که زبانت را از مسلمانان برداری، اگر شنیدی که شخصی اعتقاد دارد که مستغاثی غیر از خدا تأثیرگذار است، حق را به او بشناسان و دلیل بیاور که کسی غیر از خدا تأثیرگذار نیست، اگر قبول نکرد، فقط او را تکفیر کن، اما حقّ نداری که سواد اعظم مسلمانان را تکفیر کنی،...»
طبق این نامه‌ای که استاد به شاگردش نوشت و ارسال کرد، او شهادت می‌دهد که محمد بن عبدالوهاب سواد اعظم و مردم مسلمان را به دلیل استغاثه به غیر خدا و این‌که آنان اعتقاد دارند مستغاث در دادن حاجت تأثیرگذار است، تکفیر می‌کند، در حالی‌که هیچ مسلمانی یافت نمی‌شود که چنین اعتقادی داشته باشد، بلکه همه مسلمانان خداوند را تأثیرگذار می‌دانند و مستغاث را تنها واسطه می‌دانند و تأثیر مستقلی برای او قائل نیستند. فلذا می‌بینیم که این عالم اهل سنت یعنی شیخ سلیمان الکردی فقط حق استادی نسبت به محمد بن عبدالوهاب داشت و او را این‌گونه نصیحت کرد.
از طرف دیگر در تاریخ می‌بینیم که حتی نزدیکان نسبی و خونی او مانند برادرش سلیمان بن عبدالوهاب هم برادرش را از افکار انحرافی نهی می‌کرد، او در کتابش تصریح کرده که برادرش محمد بن عبدالوهاب تمام مسلمانان را کافر می‌داند، لذا به برادرش خطاب می‌کند که: «فانکم الان تکفرون من شهد أن لااله الا الله وحده و انّ محمداً عبده و رسوله و أقام الصلاه و آتی الزکات و صام رمضان و حج البیت مومناً و ملائکته... و تجعلونهم کفاراً و بلادهم بلاد حرب...[2] شما کسانی را تکفیر می‌کنید که شهادت به وحدانیت خداوند و نبوت رسول خدا می‌دهند، نماز را به پا می‌دارند، زکات می‌پردازند، روزه می‌گیرند، حج به جا می‌آورند، آن‌ها به خدا و ملائکه و ... ایمان دارند،... اما شما آن‌ها را کافر خوانده و شهرهای آن‌ها را شهر جنگی اعلام کرده و...»
در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان.

پی‌نوشت:

[1]. شواهد الحق فی الاستغاثه بسید الخلق، یوسف نبهانی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص131.
الدرر السنیه فی الردّ علی الوهابیه، زینی دحلان، مکتبه الاحباب، دمشق، سوریه، (1422ق)، ص93-94.
[2]. الصواعق الالهیه فی الردّ علی الوهابیه، سلیمان بن عبدالوهاب، دار ذوالفقار، بیروت، لبنان، ص41-42.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.