امسلمه و اهلبیت
یکی از روایاتی که در نقد انحصار اهل بیت (علیهمالسلام) در 5 تن آلعبا (حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله)، علی (علیهالسلام)، فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، حسنین (علیهماالسلام)) بیان شده است، روایتی است که از سوی بیهقی نقل شده است. وی میگوید: «زمانی که ام سلمه از حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) سوال کرد که او در اهلبیت (علیهمالسلام) است، جواب شنید: بلی ان شاء الله تعالی.»[1]
آلوسی معتقد است که با توجه به این روایت باید گفت که اگرچه در برخی از روایات ام سلمه وارد شده است و در برخی دیگر نه! این مساله بهخاطر این است که با توجه به سیاق آیات اهلبیت، نیازی به ورود ام سلمه در کساء (عبایی که 5 تن آلعبا در زیر آن جمع شدند) نبوده است.[2]
اما کلام آلوسی، مشتمل بر معایبی است که در ذیل گفته میشود:
الف: این کلام آلوسی با فهم خود ام سلمه در تعارض است. چرا که ام سلمه در روایت معتبری فرموده است که اگر حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) من را جزء اهلکساء میدانستند، برای من از آنچه خورشید بر آن میتابید، باارزشتر بود.[3]
ب: قبلاً بیان گشت که حل تعارض روایات ورود امسلمه در اهل کساء و یا عدم ورود ایشان، با سیاق آیات، در جایی است که دلیل معتبر بر خلاف سیاق نباشد، که در اینجا دلیل معتبر است.[4]
ج: بنا به فرمایش طحاوی وجه جمع میان این روایات (ورود امسلمه در اهل کساء و یا عدم ورود ایشان)، تمایز میان معنای لغوی اهلبیت با معنای اصطلاحی آن است. اگرچه امسلمه در معنای لغوی اهلبیت است، اما معنای اصطلاحی شامل وی نمیشود.[5]
پینوشت:
[1]. بیهقی، احمد، السنن الکبری، تحقیق: محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424 ق، ج 2، ص 214.
[2]. آلوسی، 1415، ج 11، ص 196.
[3]. آجری، محمد بن حسین، تحقیق: عبدالله بن عمر دمیجی، ریاض، دار الوطن،1420 ق، ج 4، ص 2095.
[4]. مصداق اهلبیت
[5]. طحاوی، احمد، شرح مشکل الاثار، تحقیق: شعیب الارنووط، بیروت، موسسه الرساله، 1415 ق، ج 2، ص 245 و 244.
افزودن نظر جدید