آیا سب کردن صحابه جایز است؟

  • 1396/10/27 - 13:09
وهابیت بر خلاف اهل سنت معتقدند که هر کس به صحابه ناسزا گوید کافر است و کشتن او جایز است. این در حالی است که هیچ دلیلی بر این سخن ندارند و اهل سنت نیز با دیدگاه آنان مخالف هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از سوالاتی که مطرح است، این که آیا سبّ صحابه جایز است یا حرام؟ وهابیت معتقدند هر کس به صحابه ناسزا گوید، کافر است و کشتن او جایز است. محمد بن عبدالوهاب موسس مکتب وهابیت می‌گوید: هر کس که صحابه را ناسزا گوید، کافر است و هر کسی‌که در کفر چنین شخصی شک کند، او نیز کافر است. هم‌چنین کسی‌که گمان کند که تعدادی از صحابه مرتد شده یا فاسق شده‌اند، او نیز کافر است و هر کس در کفر چنین شخصی تردید کند، او نیز کافر است.[1] «ابن جبرین»، از جمله علمای برجسته وهّابیت در عصر حاضر که در سال‌های پایانی عمرش مفتی اعظم عربستان سعودی بود، در یکی از فتاوایش شیعه را به خاطر لعن صحابه کافر می‌داند: «شیعیان، بدون شک به چهار دلیل کافر هستند: ... چون صحابه در نظر آنها کافر هستند...».[2]
اکنون می‌گوییم، وهابیت بر چه اساسی حکم به کفر شیعیان می‌دهند! آیا آیه یا روایتی دلالت دارد، بر اینکه کسی که صحابه را سب کند، کافر است! اگر آیه یا روایتی بر چنین مطلبی دلالت دارد، بگویند تا ما نیز بدانیم.
اما بزرگان اهل سنت با دیدگاه وهابیت مخالف هستند. امام محمد غزالی می‌گوید: سبّ و لعن و شتم صحابه ابداً موجب کفر و فسق نمی‌شود، حتی سبّ شیخین نیز کفرآور نمی‌باشد، به‌همین دلیل است که در مواردی این دشنام دادن و سبّ کردن‌ها، بین خود صحابه اتفاق افتاده است، ولی ما آن‌ها را کافر نمی‌خوانیم.[3] مثلاً عمر بن خطاب به پیامبر عرض کرد: یا رسول الله! اجازه بده، گردن حاطب منافق را بزنم.[4] در حالی‌که حاطب از اصحاب بدر و مهاجرین بود، پس چرا با نسبت دادن نفاق به این صحابی و دشنام دادن به او، هیچ‌کس عمر بن خطاب را کافر نمی‌خواند؟ و هم‌چنین عایشه، همواره عثمان (خلیفه سوم) را سبّ و لعن می‌کرد و علناً می‌گفت: این پیر خرفت که کافر شده است، را بکشید.[5] پس چرا کسی عایشه را کافر نمی‌خواند؟
بنابر دیدگاه وهابیت در مرتبه اول، باید صحابه تکفیر ‌شوند. زیرا صحابه یکدیگر را سب کرده‌اند!

پی‌نوشت:

[1]  .  عبد الرحمن بن محمد بن قاسم،الدرر السنية في الأجوبة النجدية، چاپ ششم، 1417ق، ج10، ص369. «من سب الصحابة أو أحدا منهم... فلا شك في كفر هذا؛ بل لا شك في كفر من توقف في تكفيره...»
[2]  . اللؤلؤ المکین من فتاوی فضیلة، الشیخ ابن جبرین، ریاض، عربستان، بیتا، ص 39.
[3]  . احیا العلوم، غزالی، دارالکتب تاعلمیه، بیروت، لبنان، چاپ اول، (1413ق)، ص168.
[4]  . الکبائر، ذهبی، دار الندوه الجدیده، بیروت، لبنان، ص219.
[5]  . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتابخانه آیت الله نجفی مرعشی، قم، ایران،(1304ق)، ج2 ص77.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.