زاذان، افتخاری دیگر از ایرانیان مسلمان
اسلامی دینی است که حد و مرز ندارد. در تاریخ موارد بسیاری است که ایرانیان محبت اهل بیت را به جان و دل پذیرفته اند. مانند ابوعبد الله زاذان فارسی که در زمان پیامبر به دنیا آمد و با عنایت امیر المومنین حافظ تمامی قرآن شد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابوعبدالله زاذان کندی فارسی در عصر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به دنیا آمد. وی اهل ایران و از موالیانی بود که با قبیله کنده «ولاء» بسته بود. زاذان، بزّاز (پارچه فروش) بود و از همین روی، بزّاز نیز لقب گرفت. ورع و احتیاط او در کسب حلال بدان حد بود که هر گاه مشتری نزدش میآمد، وی دو طرف پارچه را میگشود تا مشتری تمام پارچه را ببیند و گاه قسمت نامناسب تر پارچه را در معرض دید او قرار میداد. از چانه زدن با مشتری و جدل بر سر بهای کالا پرهیز میکرد.
زاذان از امیرالمومنین علیه السلام، سلمان ،حذیفه و ابن مسعود احادیث و اخباری را روایت کرده است. او صوتی خوش و سیمایی نیکو داشت. علمای عامه نیز او را توثیق کرده اند. علامه حلی وی را در شمار معتمدین آورده است و مرحوم مامقانی او را از شخصیتهایی جلیل القدر امامیه دانسته است.
مرحوم شوشتری درباره اش مینویسد: «در اعلی درجات حسن بود، در جلالت و بزرگی وی همین بس که جزء حواریان امیرالمومنین به شمار میآید. بعضی وی را از نزدیکان سلمان فارسی و بعضی از آشنایان ابولؤلؤ و گروهی دیگر وی را از نزدیکان ابو خالد کابلی دانستهاند.»
زاذان مبلغ تشیع بود و با عقیده ارجاء و اهالی مرجئه به مخالفت برخاست.
زاذان، از راویان واقعه و خطبه غدیر است. او حدیث مناشده را نیز روایت کرده است. روایات بسیاری در فضایل اهل بیت علیهم السلام از طریق وی نقل شده است. وی از خواص اصحاب امیرالمومنین بود. میگوید که روزی در حال شعر خواندن بودم. امیرالمومنین علیه السلام از کنارم عبور کرد. حضرت صدایم را پسندید و فرمود: زاذان،چرا با این صدای خوشت قرآن نمی خوانی؟ گفتم: به خدا از قرآن جز آن مقدار که در نماز میخوانم چیز زیادی نمیدانم. امیرالمومنین علیه السلام به او توجه و عنایتی کردند. زاذان میگوید: به ناگاه تمامی قرآن را با اعراب کامل از حفظ شدم و نیازی نداشتم که از کسی درباره قرآن چیزی بپرسم.
نسل زاذان مشهور به زاذانی هستند. خانواده بزرگی در قزوین از نسل زاذان بوده که به زاذانی معروف بودند. زاذان در سال 82 هجری از دنیا رفت.[1]
پینوشت:
[1]. رجال برقی، نوشته ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی، نشر القیوم، صفحه 4
دائره المعارف تشیع، نوشته محمد مهدی جعفری، نشر ادبستان، جلد 8، صفحه 441
افزودن نظر جدید