عاشورا از دیدگاه صوفیه

  • 1395/08/02 - 23:55
درباره‌ی حادثه‌ی کربلا و شهادت حضرت اباعبدالله (ع) روایات فراوان و متواتری از ائمه‌ی معصومین (ع) نسبت به سوگواری و عزاداری برای سیدالشهدا صادر شده است خصوصا در روز عاشورا، تاکید کرده اند که کارهای دنیوی را رها کرده و در ماتم این مصیبت عظیم، محزون و مهموم باشد، در‌حالیکه بعضی از سران صوفیه، روز عاشورا را مبارک و عزاداری در این روز را جایز ندانسته و روزه‌ی این روز را فضیلت دانستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روز دهم ماه محرم که از آن به عاشورای حسینی تعبیر شده، در فرهنگ شیعه از جایگاه بسیار والایی برخوردار است که شیعیان در آن روز به عزاداری سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام) پرداخته و در غم این مصیبت عظمی، این روز را به گریه و ماتم سپری می‌کنند. اما این مسأله، در فرقه صوفیه از جایگاه و اهمیت کمی برخوردار بوده و حتی بعضی از سران صوفیه نه تنها اهمیتی برای روز عاشورا قائل نشدند، بلکه وعظ و روایت‌کردن مقتل امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا را حرام دانستند. چنان‌چه غزالی به آن اشاره کرده و گفته است: «وَیحرم على الْوَاعِظ وَغَیره رِوَایَة مقتلِ الْحُسَیْن وحکایاته... [1]  بر واعظ و غیر او حرام است که مقتل امام حسین را بخواند و آن را حکایت کند و ماجرای کشتن حسین را بگوید.»
و یا عبدالقادر در کتاب الغنیه علاوه بر این که دستور خوشحالی و عید گرفتن روز عاشورا را می‌دهد، از پیروان خود می‌خواهد هدیه یا چیزی برای اهل خانه خود تهیه کنید.[2] این خوشحالی و عید گرفتن در روز عاشورا بی‌شک، شباهت داشتن به خاندان بنی امیه و خاندان زیاد و مروان است که در زیارت شریفه‌ی عاشورا از آنان مذمت شده است: «وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ.[3] و این روزی است که خرسند شدند بدان خاندان زیاد و خاندان مروان به کشتن حسین صلوات الله علیه»
نورعلی تابنده قطب فعلی فرقه صوفیه گنابادی نیز، عزاداری امروزی را در شأن ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) ندانسته و حتی آن را موجب وَهن شیعه می‌داند، و برای اینکه روز عاشورا را روز شادی و سرور تعبیر کند داستانی را از مثنوی مولوی درباره‌ی شیعیان اهل حَلَب، ذکر می‌کند اینکه: «در ایام عاشورا در ماتم اهل بیت (علیهم‌السلام) ناله و گریه مى‌‏کردند، و ظلم‌‏هایى را که یزید و شمر بر اهل بیت (علیهم‌السلام) وارد کرده بودند یادآور مى‌‏شدند. یک بار، شاعر غریبى در این روز به حلب مى‏‌رسد و وقتى آن فغان را مى‏‌شنود به جستجو برمى‌‏آید که چه شده است و عزاى چه کسى را گرفته‏‌اند که او هم مرثیه‌‏اى بسراید و از این خوان بهره‌‏اى ببرد! یکى از شیعیان به وى مى‌‏گوید که ما عزاى شهداى کربلا را گرفته‌‏ایم. آن غریبه مى‌‏گوید: ولى دوران یزید که خیلى پیش بود، چه شد که خبر این مصیبت اکنون به اینجا رسیده؟ آیا شما تا به حال خواب بوده‌‏اید؟ پس بر خودتان اى خفتگان عزا بگیرید که این خواب گران، بد مرگى است؛ وگرنه آن خسرو دین، امام حسین(علیه‌السلام)، از زندانِ تن‌‌‌ رها شد و براى شهداى کربلا این رهایى عین شادى و شادمانى است.[4]
مولوی که در نزد صوفیه از سران و بزرگان این فرقه به حساب می‌آید، در مثنوی  خود در باب اینکه مرگ، راه وصال به معشوق است و سوگ و عزا برای آن میت فایده‌ای ندارد، حكايتی را نقل می‌کند که عزا وگریه برای امام حسین (علیه‌السلام) نیز بی‌تأثیر است.
روز عاشورا همه اهل حلب‏
باب انطاكيه اندر تا به شب‏
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم‏
ماتم آن خاندان دارد مقيم‏
ناله و نوحه كند اندر بكا
شيعه عاشورا براى كربلا...[5]
در حالی که طبق روایات مختلف و متواتر از معصومین (علیهم‌السلام)، روز عاشورا روز حزن واندوه و گریه بر حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) وارد شده است. چنان‌که  در روایتی، حضرت رضا (سلام‌الله علیه) می‌فرمایند: «إنَّ اَبی اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لایُری ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتّی یَمْضِیَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَیّامٍ، فَاِذا کانَ الْیَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ.[6] چون ماه محرم می‌رسید هیچ کس پدرم را خندان و شادان نمی دید، و اندوه و حُزن پیوسته  تا روز دهم بر او غالب می‎شد. و  هنگامی که عاشورا فرا می‌رسید، آن روز هنگام شدت حزن و کثرت اندوه و طغیان گریه آن حضرت بود.»
و حتی بعضی دیگر از شیوخ صوفیه مانند ابن‌عربی و غزالی، روزه گرفتن در روز عاشورا را جایز و حتی روزه‌ی این روز را بعد از روزه‌ی ماه رمضان، از فضیلت‌ترین روزها دانستند. چنان‌که ابن‌عربی در فتوحات مکیه گفته: «برای کسی که روز عاشورا روزه بگیرد دو شهود و تجلی می‌‍باشد، پس کسی که به مقام احدیت ذات برسد، روز دهم (محرم) را روزه می‌گیرد و کسی که در مقام اسم آخر الهی باشد روز نهم (محرم) را روزه می‌گیرد و روزه‌گرفتن در روز عاشورا بسیار بافضیلت می‌باشد و وجوب آن قبل از وجوب روزه‌ی ماه رمضان تشریع شده است.»[7 ]
محمد غزالی در کیمیای سعادت در فصلی، روزه داشتن در روزهاى شريف و فاضل را سنّت دانسته که روز عاشورا را هم جزو  این روزها قرار داده و گفته‌ است: «آنچه در سال افتد روز عرفه و عاشورا و نه روز از اوّل ذی‌الحجّه و ده روز اول ماه محرّم و رجب و شعبان. و در خبر است كه فاضل‏ترين روزه پس از ماه رمضان روزه ماه محرّم است. و جمله محرّم سنّت است، و عشر اول مؤكّدتر است‏.»[8]
در حالی که روزه‌ی روز عاشورا، طبق احادیث وارده از ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) نهی شدید شده و روزه‌ گرفتن و مبارک داشتن این روز را، محشور‌ شدن با خاندان زیاد دانستند، که آل زیاد و پسر مرجانه این روز را روزه گرفته و به شادی و سرور می‌پرداختند. از امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی روزه گرفتن در روز عاشورا سؤال کردند که حضرت فرمودند: فَقَالَ عَنْ صَوْمِ ابْنِ مَرْجَانَةَ تَسْأَلُنِي ذَلِكَ يَوْمٌ صَامَهُ الْأَدْعِيَاءُ مِنْ آلِ زِيَادٍ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام‏... َ فَمَنْ صَامَهُمَا أَوْ تَبَرَّكَ بِهِمَا لَقِيَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَمْسُوخَ الْقَلْبِ وَ كَانَ حَشْرُهُ مَعَ الَّذِينَ سَنُّوا صَوْمَهُمَا وَ التَّبَرُّكَ بِهِمَا.[9]از روزه‌ی فرزند مرجانه از من سؤال می‌كنی؟ اين روزی است كه زنازادگان از آل زياد به‌خاطر شهادت امام حسين (عليه‌السلام) روزه گرفتند... هركس روز عاشورا و روز شهادت امام حسين (علیه‌السلام) را روزه بگيرد، در نزد خدای عالم، فردای قيامت، ممسوخ القلب بوده و با دودمان يزيد و آل مرجانه محشور می‌شود كه در اين روز، روزه می‌گرفتند.

پی‌نوشت‌:

[1]. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، بیروت، نشر دارالفکر، چاپ اول، ج‏4، ص 143.
[2]. واحدی (صالح علیشاه)، سید‌تقی، در کوی صوفیان، تهران، نخل دانش، 1384ص99.
[3]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار، بيروت، دار إحياء التراث العربی‏‏، 1403 ق‏، ج‏98، ص295.
[4]. آزمايش، مصطفی، عرفان ایران، تهران، انتشارات حقيقت، 1380، شماره‌ی37،
[5]. جلال الدين محمد بلخى(مولوى)، مثنوى معنوى،‏ به‌تصحیح توفيق سبحانى‏، تهران، انتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏، ‏1373، ص639.
[6]. ابن بابويه، محمدبن على،امالی صدوق ، تهران، نشر کتابچی ، 1376، ص 128
[7]. ابن عربی، محی‌الدین، فتوحات مکیه، بيروت‏، دار احياء التراث العربى‏، 1994 م‏، ج‏9، ص 300
[8]. محمدغزالى، ابو حامد، كيمياى سعادت،به‌تصحیح حسين خديو جم‏، تهران‏، انتشارات علمى و فرهنگى‏،1383، ج‏1، ص215
[9]. كلينى، محمد بن يعقوب‏، به تصحیحعلى اكبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، ‏نشر إسلاميه،1407 ق‏، ج‏4، ص146

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.