آیین زرتشت، ثنوی‌گرا یا توحیدی‌گرا؟

  • 1395/07/29 - 09:42
آیت‌الله سید یوسف طباطبایی‌نژاد در تاریخ 23 مهرماه سال 1395 در خطبه های نماز جمعه اصفهان مطالبی را پیرامون توحید و جایگاه آن در آیین زرتشت بیان داشتند. ایشان با اشاره به ملزومات توحید گفت: توحید را باید با استدلال یاد بگیریم تا کسی نتواند ما را از مسیر درست منحرف کند. وی افزود: زرتشتیان قایل به این هستند که جهان دو خدا دارد که یکی از آن‌ها برای خوبی‌ها است و دیگری برای بدی‌ها که آن‌ها را یزدان و اهریمن نامیده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیت‌الله سید یوسف طباطبایی‌نژاد در تاریخ 23 مهرماه سال 1395 در خطبه های نماز جمعه اصفهان مطالبی را پیرامون توحید و جایگاه آن در آیین زرتشت بیان داشتند که بعد از بیان اصل سخن از ایشان، مطالبی را برای توضیح وجود یا عدم توحید در آیین زرتشت بیان می‌شود.
آیت الله طباطبایی نژاد با اشاره به ملزومات توحید گفت: توحید را باید با استدلال یاد بگیریم تا کسی نتواند ما را از مسیر درست منحرف کند. وی افزود: زرتشتیان قایل به این هستند که جهان دو خدا دارد که یکی از آن‌ها برای خوبی‌ها است و دیگری برای بدی‌ها که آن‌ها را یزدان و اهریمن نامیده‌اند.
نماینده ولی فقیه در استان اصفهان در توضیح این باور زرتشتیان ابراز داشت: آن‌ها می‌گویند که هر علتی باید با معلول خود سنخیتی داشته باشد، یعنی خدای خیر خودش هم با خوبی‌ها پیوند داشته باشد، که این حرف آن‌ها هم از دید علمی درست است.[1]
برای روشن شدن و توضیح مطلب امام جمعه اصفهان و اینکه آیین زرتشت آیا پیرو توحید هست یا نظر ثنوی گرایی را قبول دارد، مطالب زیر بیان می‌شود.
یکی از نکاتی که در کتاب اوستا بیان می شود این است که اهورامزدا فقط آفریننده بخشی از وجود است و در دنیا دو قدرت خوبی و بدی به کلّی مجزّا از هم قرار دارند. شاهد گفتار ما در اوستا چنین آمده است: «اگر فَرَوشی‌های توانای اَشَونان مرا یاری نمی‌کردند، هرآینه بهترین گونه‌های جانوران و مردمان، مرا بر جای نمی‌ماندند؛ دروج نیرو می‌گرفت و فرمانروایی می‌کرد و جهان استومند، از آن دروج می‌شد.»[2] این مطلب دلیل بر ضعف و ناتوانی اهورامزدا در انجام و اجرای بخشی از کارهای این عالم هست و این یعنی اینکه اهوره‌مزدا به ‌تنهایی، توانایی اداره امور را ندارد.
نیکنام، موبد زرتشتی در سایت خود در مورد اهورامزدا چنین بیان می کند که: «اهورامزدا» (دانای بزرگ هستی بخش) آفریدگار همه نیکی ها در هستی است. این موبد در جای دیگری از سایت و در پاسخ به موجودات موذی که خرفستران نامیده می‌شوند، چنین بیان می‌دارد که تنها حشراتی که به جایگاه زندگی انسان آمده و در پی آسیب به زندگی انسان می‌باشند خرفستر (حشره موذی) نام داشته است.
سوالی که در اینجا پیش می‌آید اینکه، اگر اهورامزدا خالق همه نیکی‌ها در هستی هست، پس خالق موجودات موذی که در هستی وجود دارند و در پی آسیب رساندن به زندگی انسان هستند، چه کسی هست؟
متون پهلوی به ما پاسخ این سوال که از تناقضات حرفهای موبد نیکنام هست را بیان می‌دارد: « ... خرفستران همه از تن اهريمن اند و با اين کار (کشتن خرفستران) اهريمن دردمند شود.»[3]
خلاصه بحث اینکه، امام جمعه اصفهان آیت الله طباطبایی نژاد وقتی بیان می‌دارند که در آیین زرتشت خدای خیر و شر وجود دارد، سخن درستی است، چون مطالب و متون اوستا دلالت بر این سخن دارد و سخن ایشان را تایید می‌کند.

پی‌نوشت:
[1] . خبرگزاری فارس، ۹۵/۰۷/۲۳.
[2] . اوستا، بخش یشت ها، فروردین‌یشت، بند ۱۲
[3] . متون پهلوي ، پژوهشي از « جاماسپ جي دستور مينوچهر جي جاماسپ آسانا » ، از پژوهشنامه مؤسسه آسيايي، انتشار 1913، صفحه 121_127

تولیدی

دیدگاه‌ها

دانشمندان خاورشناس که در اوستا نیک پژوهیده اند ، سرود 44یکی از شاهکارهای پرمغز گاتاها و از برجسته ترین نوشته های اندیشه ای روزگار باستان می دانند. زرتشت در این هات از پیام خود با گفتاری پرمایه می کوشد تا راز آفرینش را انگونه که با سرشت جهان و هم آمی(عامی) سازگار است روشن کند. او چنینی می اغازد: ((ای خداوند هستی بخش با فروتنی از تو پرسشی دارم.آیا انکه دلداده تو و در راه توست پرستش تو را چگونه باید بجا آورد؟ای مهین دادار. دلم از مهر تو لبریز است.بشود که ما در پرتو راستی و درستی ، از یاریت برخوردار گشته و دلمان از پرتو پاکمنشی روشن گردد.))......در بندهای دیگر زرتشت پرسشهای خود را بگونه ای بازگرش میکند که پاسخ نیز در آنها نهفته است . از اهورامزدا درباره پرسمان پیچیده زندگی، که آن روزگاران با راز و جادو پیوسته بود، پرسش هایی می کند.او می پرسد :((سرچشمه بهترین و والاترین زندگی پاک کدام است، چه کس آفریننده و سرچشمه راستی بوده و چه کس راه ستارگان و خورشید را اشکار ساخته و ماه را افزایش و کاهش می دهد(بدر و هلال ماه)؟اینها و دیگر رازهای کیاناد(ظبیعت) را از تو خواهانم.کیست نگهدارنده زمین در پایین و سپهر در بالا؟کیست افریدگار آب و گیاه ، کیست انکه به باد وزش و به تیره ابر باران زا تندروی بخشد، آفریننده و وَخش(الهام)بخشی منش پاک کیست؟کدام سازنده بزرگ، {{{تاریکی و روشنایی}}}و خواب و بیداری آفرید و شب و روز پدید آورد که هشدار دهنده ی مرد داناست.))... در این میان یک پرسش و پارسخ همراه بَرس(طرح) می شود که:((آیا راست است که اِشغ و باور به خدا در پرتو کردار نیک و راستی و درستی افزایش خواهد یافت؟و آن جهان بارور را برای این افریدی که شادی و فراوانی بما بخشد؟؟ و در پرتو منش نیک به نیروی خدایی و نیروی یازش(اراده) دست خواهیم یافت؟؟))... و دوباره دنبال میکند:(( کیست افریننده ی باور و یازش و چه کسی از روی خرد ارج و مهر پدر را در دل فرزند نهاد؟))... وسرانجام در بند هفتم نگر بُرَندهرا می گوید و به همه ی آن پرسش ها پاسخ می دهد که:((ای مهین دادار هستی بخش، می کوشم تا در پرتو خرد پاک تو را افریننده همه چیز بدانم.)) ... دربندهای دیگر زرتشت به پرسش های خود درباره باورداشت(ایمان) و اموزش های زندگی و زاوَری(خدمت)به مردم و..... دنباله می دهد که اوردنش نیاز نیست. ** در این سرود بی بروبرگرد اهورامزدا آفریننده همه پدیده های جهان و همه رخداد ها جهان هدارش(معرفی) شده و هتا کوچکترین نماری(اشاره ای) به همکار و دستیار و.... نشده. نه تنها درین سرود که در سراسر گاتاها تنها یک آفریدگار هست و انهم اهورامزداست. پس برآیند این می شود که دین زرتشت دینی یکتاپرستی است. **لومل باورمند است که هتا در زمان ساسانی نیز اهورامزدا تنها خدای زرتشتیان بوده و می نمارد(اشاره می کند) به گزارشی از یک کشیش ترسایی که از شکنجه زرتشتیان به ترساییان فراهمیده بوده است. این کشیش درباره بهرام گور مینگارد:(( او نیز به یک خدای یکتا باورمند است.)).لومل می گوید که این تایید یکتاپرست بودن زرتشتیان بسیار چشمگیر است زیر از قلم کسی تراویده که یکی از خشک اندیش ترین دشمنان دین زرتشت بشمار می رود و درباره شکنجه های زرتشتیان به همکیشان خود گزارش می دهد. **هرتسفلد باورمند است که در گاتاها زرتشت از هیچ خدایی جز اهورامزدا نام نمی برد. **بارتولمه و پتازونی ، شفتلوویتس ، پرفسور گری، شدر و ..... دین زرتشت را دین یکتاپرستی نامیده اند.(بنمایه مزدیسنا و حکومت اشتیانی رویه139 تا 142) دنباله دارد .....

دانشمندان خاورشناس که در اوستا نیک پژوهیده اند ، سرود 44یکی از شاهکارهای پرمغز گاتاها و از برجسته ترین نوشته های اندیشه ای روزگار باستان می دانند. زرتشت در این هات از پیام خود با گفتاری پرمایه می کوشد تا راز آفرینش را انگونه که با سرشت جهان و هم آمی(عامی) سازگار است روشن کند. او چنینی می اغازد: ((ای خداوند هستی بخش با فروتنی از تو پرسشی دارم.آیا انکه دلداده تو و در راه توست پرستش تو را چگونه باید بجا آورد؟ای مهین دادار. دلم از مهر تو لبریز است.بشود که ما در پرتو راستی و درستی ، از یاریت برخوردار گشته و دلمان از پرتو پاکمنشی روشن گردد.))......در بندهای دیگر زرتشت پرسشهای خود را بگونه ای بازگرش میکند که پاسخ نیز در آنها نهفته است . از اهورامزدا درباره پرسمان پیچیده زندگی، که آن روزگاران با راز و جادو پیوسته بود، پرسش هایی می کند.او می پرسد :((سرچشمه بهترین و والاترین زندگی پاک کدام است، چه کس آفریننده و سرچشمه راستی بوده و چه کس راه ستارگان و خورشید را اشکار ساخته و ماه را افزایش و کاهش می دهد(بدر و هلال ماه)؟اینها و دیگر رازهای کیاناد(ظبیعت) را از تو خواهانم.کیست نگهدارنده زمین در پایین و سپهر در بالا؟کیست افریدگار آب و گیاه ، کیست انکه به باد وزش و به تیره ابر باران زا تندروی بخشد، آفریننده و وَخش(الهام)بخشی منش پاک کیست؟کدام سازنده بزرگ، {{{تاریکی و روشنایی}}}و خواب و بیداری آفرید و شب و روز پدید آورد که هشدار دهنده ی مرد داناست.))... در این میان یک پرسش و پارسخ همراه بَرس(طرح) می شود که:((آیا راست است که اِشغ و باور به خدا در پرتو کردار نیک و راستی و درستی افزایش خواهد یافت؟و آن جهان بارور را برای این افریدی که شادی و فراوانی بما بخشد؟؟ و در پرتو منش نیک به نیروی خدایی و نیروی یازش(اراده) دست خواهیم یافت؟؟))... و دوباره دنبال میکند:(( کیست افریننده ی باور و یازش و چه کسی از روی خرد ارج و مهر پدر را در دل فرزند نهاد؟))... وسرانجام در بند هفتم نگر بُرَندهرا می گوید و به همه ی آن پرسش ها پاسخ می دهد که:((ای مهین دادار هستی بخش، می کوشم تا در پرتو خرد پاک تو را افریننده همه چیز بدانم.)) ... دربندهای دیگر زرتشت به پرسش های خود درباره باورداشت(ایمان) و اموزش های زندگی و زاوَری(خدمت)به مردم و..... دنباله می دهد که اوردنش نیاز نیست. ** در این سرود بی بروبرگرد اهورامزدا آفریننده همه پدیده های جهان و همه رخداد ها جهان هدارش(معرفی) شده و هتا کوچکترین نماری(اشاره ای) به همکار و دستیار و.... نشده. نه تنها درین سرود که در سراسر گاتاها تنها یک آفریدگار هست و انهم اهورامزداست. پس برآیند این می شود که دین زرتشت دینی یکتاپرستی است. **لومل باورمند است که هتا در زمان ساسانی نیز اهورامزدا تنها خدای زرتشتیان بوده و می نمارد(اشاره می کند) به گزارشی از یک کشیش ترسایی که از شکنجه زرتشتیان به ترساییان فراهمیده بوده است. این کشیش درباره بهرام گور مینگارد:(( او نیز به یک خدای یکتا باورمند است.)).لومل می گوید که این تایید یکتاپرست بودن زرتشتیان بسیار چشمگیر است زیر از قلم کسی تراویده که یکی از خشک اندیش ترین دشمنان دین زرتشت بشمار می رود و درباره شکنجه های زرتشتیان به همکیشان خود گزارش می دهد. **هرتسفلد باورمند است که در گاتاها زرتشت از هیچ خدایی جز اهورامزدا نام نمی برد. **بارتولمه و پتازونی ، شفتلوویتس ، پرفسور گری، شدر و ..... دین زرتشت را دین یکتاپرستی نامیده اند.(بنمایه مزدیسنا و حکومت اشتیانی رویه139 تا 142) دنباله دارد .....

جلوتر گوشزد کرده ام که به رمژک(اشتباه) دین زرتشت را دوگانه پرستی دانسته اند بناگاه آنچه انگیزه این برداشت نادرست شده بنگر من یکی از باریک ترین و زیباترین نکته های پیام زرتشت است.در دو سرود سی ام و 40 زرتشت به پراسه(مسئله)ای می پردازد که حل آن پیوسته برای خداپرستان بزرگترین چالش را پدید آورده است.من بخش نخست سرود 30 را از ترگمه اذرگشسب میاورم: 1-اینک برای جویندگان راستی و مردم دانا، ازین دو پدیده بزرگ خواهم سخنید(فردیدو منظور سپنتا مینو و انگره مینو ست) و روش ستایش جان و خرد و نیایش وهومن را خواهم گفت و همچنین از دانش یزدانی و آیین راستی آشا گفتگو خواهم کرد تا با برخورداری از رسایی، پرتو راستینگی را دریابید و از بهشت بهره مند شوید 2-ای مردم بهترین سخنان را بگوش هوش بشنوید و با اندیشه روشن و ژرف بینی انها را ببرسید و هر مرد و زن راه نیک و بد را خود برگزیند، پیش از فرارسیدن روز واپسین همه بپاخیزید و در گسترش ایین راستی بکوشید. 3-آن دو گوهر همزادی که نخست در دنیای گمان و خرد پدیدار شدند، یکی نیکی است و دگری بدی در اندیشه و گفتار و کردار،مرد خردمند از میان این دو، راستی را برخواهد گزید ولی مرد کج اندیش و نابخرد چنین نخواهد کرد و بیراهه خواهد رفت. 4-وختیکه آن دوگوهر بهم رسیدند زندگی و نازندگی(زندگی همراه با دروغی وکژی) پدید آمدند،هواخواهان دروغ و تبهکاران به بدترین روش روانی دچار شده و هواداران راستی و نیکوکاران از بهترین منش و دلآسودگی برخوردار خواهند گردید و این روال تا پایا هستی دنبال خواهد شد. 5-ازین دو گوهر همزاد، هواخواه دروغ زشت کاری را برگزید ولی سپندمینو، انکه دارای گوهری پاک بوده و خود را با فروغ نامیرای دانش آراسته است راستی را برگزید،همچنین کسی که با باور رسا برای خشنودی اهورامزدا کارنیک انجام دهد راستی را برخواهد گزید. 6-هواخواهان دیو چون در شک و گمان بودند،فریب خوردند و از آن دو مینو راه راست را برنگزیدند ونکه از پی بدترین منش و خشم (که انگیزه بدکاریست) روانه شدند تا بدینسان زندگی مردم را تباه سازند. **زهنر این دوگوهر را به دروغ و راستی گزارش داده و مینویسد : دین زرتشت کیش ازادی اندیشه است به بهترین گونه.هر آدمی دیر یا زود به راستینگی خواهد رسید که میان دروغ و راست یکی را آزادانه برگزیند ***گیگر مینویسد: نگره زرتشت پراسه(مسئله) دو نیروی کنشگر را که نماد نیکی محض و بدی و زشتی اَبَست(مطلق) به ترز رسایی و آشکاری واکاویده ولی شوربختانه از زمان یورش تازیان به ایران و جلای میهن زرتشتیان به هند و چین و ، دشمنان این دوگانگی را به دوگانه پرستی گزارش داده اند و اهریمن را در برابر اهورامزدا گذاشته اند با اینکه یگانه پرستی و اهوراپرستی زرتشتیان در سراسر اوستا و یشتها آشکار است و همین یکتاپرستی ویژه است که همچون ستاره ای تابناک برچهره ی درخشان این آیین می درخشد. ***مارتین هاوگ یکی از نخستین کسانیه که به درستی رمژک(اشتباه) باورمندان به دوگانه پرستی دین زرتشت را آزایید(اعلام کرد) و این راستی را دریافت که در گاتاها هرگز اهریمنی درکار نبوده و در برابر اهورامزدا نیست و تنها خدا اهورامزداست. ***دکتر پوروالا: زرتشت درباره دوگوهر اندرز داد ولی فرزانش او هرگز درونمایه دوگانه پرستی نداشت ***آذرگشسب:این دو گوهر مانی(یعنی) نیک و بدی مینوی اند و با اندیشه بستگی دارند زیرا سنجش نیک و بد با آدمی سات و بودش بیرونی(وجود خارجی)ندارد.این دو از اغاز باهم جفت و همزاد بوده و در جهان رویا و اندیشه پدید امدند.دو فروزه نیکی و بد ی از نخست در نهاد ادمی بوده و در اندیشه و گفتار و کردار هویدا میگردند. به سخنی دیگر سرچشمه و بنیاد همه گفتار و کردار نیک و پسندیده و یا زشت و پلید اندیشه آدمی است.اگر اندیشه خوب باشد بهنجار رفتار خوب خواهد شد و هرگاه پندار ادمی بد باشد باشد کردار و گفتار ناشایست خواهد بود. و دگر دانشمندان چون شدر و هرتسلفد و هنینگ و .... دین زرتشت را دینی یکتا پرست دانسته نه دوگانه پرست. ***ولی انچه در اوستای متاخر مایه لغزش می شود :1-ترگمه نادرست بسیاری از واژگانست /2- زندیدن(تفسیر کردن) گاتاها برپایه اوستای متاخر.3-همانجور که روشن شده اوستای متاخر جز پاره از نکته ها با گاتاها پیوندی نداشته و دست نوشته مغان ساسانیست که نزدیک به 2500 سال از او دورا(فاصله) داشته اند.که شوربختانه ما ردپای آیین زروانی و مغانش را در اوستای متاخر می بینیم ولی بازهم با این روی اهورامزدا خدای بی چون چرای اوستا بود و اهریمن هیچگاه برابر اهورامزدا نبوده و نیست. درپیام زرتشت نه سخنن از پیروزی اهورامزداست ونه سپنتا مینو، و به شکست انگره مینو هیچگونه اشاره ای نشده و همین این راستینگی را می رساند که افسانه جنگ اهورامزدا و اهریمن و یا سپنتا مینو و انگره مینو ازآن گاتاه نیست و و به هیچ روی در پیام زرتشت اهریمن یا انگره مینو(همانجور که اذرگشسب گفته) بودش بیرونی ندارند و یک ادم یا شخصیت نیستند. **درگاتاها تنها پیروزی پیروان راستی بر هواخواهان دروغ گفته شده (نه انگره مینو و سپنتا مینو یا اهریمن و اهورامزدا). پس اهریمن در گاتها بازگو نشده و این از نوآوری های اوستای متاخر است گرچه با رویکرد به نکته بالا فردید(منظور) از جنگ اهورامزدا و اهریمن ، پیروزی هواخواهان نیک بر هواداران دروغ می باشد نه جنگ دو خدا./////

و اگر در نکته های که گفتم پربنگری می بینی که فردید از این سخن:« ... خرفستران همه از تن اهريمن اند و با اين کار (کشتن خرفستران) اهريمن دردمند شود.» اینست که این جانوران آزارنده و زیانرسانند(پلیدند) و باید در پاسداشت پاکیزکی کوشید. **نکته دوم اینست که بمانند اینگونه چالش ها در قران بسیار است بمانند انجا که شیطان از فرمان خداوند سر میپیچید و و در برابر خداوند می ایستد و خداوند همه بدی ها و گناه ها را از او میداندو ....

در مورد دین زرتشتی همانند دیگر مقوله های باستانی تناقض فراوان است و شاید مهمترین علت آن منابع مختلف و قرائتهایی است از این منابع می شود. به گونه ای که بسیاری از محققین او را موحد و برخی نیز بر شرک و ثنویت در این دین اذعان دارند. در اینجا به نظرم دیدگاه استاد شهید مطهری مناسب باشد: "بدون شک زرتشتیان مقارن ظهور اسلام همچون مانویان و مزدکیان ثنوی مذهب بوده‎اند و این ثنویت را در دوره‎های بعد از طلوع اسلام نیز حفظ کرده‎اند. تنها در نیم قرن اخیر است که زرتشتیان دعوی توحید دارند و گذشته خود را یکباره انکار می‎کنند. ما مدعی نیستیم که دین زرتشت حتما از اصل یک دین ثنوی بوده است و بنابراین زرتشت که قطعا مدعی پیامبری است کاذب بوده است، خیر ما چنین ادعایی نداریم. مسلمانان از صدر اول غالبا با زرتشتیان به روش اهل کتاب عمل کرده‎اند یعنی مدعی بوده‎اند که این آئین در اصل و ریشه یک دین توحیدی و آسمانی بوده است و در ادوار بعد، هم چنانکه مسیحیت منحرف شد و به تثلیث گرائید آیین زرتشتی به ثنویت گرائید. به همین جهت شخص زرتشت نزد ما محترم است. استاد در جای دیگرمى گوید: آنچه در مورد زرتشت محقق است، این که او به توحید عبادت مى کرده است. اهورا مزدا از نظر شخص زرتشت نام خداى نادیده خالق جهان و انسان است و تنها موجودى است که شایسته پرستى است. زرتشت که رسما خود را مبعوث از طرف اهورا مزدا مى خوانده است، مردم را از پرستش دیوها که معمول آن عصر بوده است، نهى مى کرده است."

مطلب ارائه شده هم در مورد ثنویتی بود که زرتشتیان در زمانی آنرا باور داشتند، هرچند امروزه زرتشتیان در مقابل سوال از اینکه اگر اهورامزدا خالق خیر هست، پس این شر ها را در عالم چه کسی ایجاد کرده، سکوت می کنند...

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.