ابن تیمیه و تهمت‌های ناروا نسبت به علمای اهل سنت

  • 1394/10/09 - 11:18
ابن تیمیه در کتاب خودش -منهاج السنه النبویه- می‌نویسد: «اجماع علمای اهل سنت ابن است، آنچه در این مورد روایت شده دروغ و ساختگی است و مطالبی که برخی از رافضیان ( منظور علمای شیعه) از تفسیر ثعلبی نقل کرده صحیح نیست، چرا که به اجماع آگاهان به حدیث، ثعلبی گروهی از احادیث ساختگی را روایت کرده است، مثل حدیثی که در اول هر سوره...

.

ابن تیمیه مدعی است که عالمان حدیث و بزرگان اهل سنت بر کذب و ساختگی بودن برخی روایات فضائل اهل بیت نقل شده ذیل بعضی آیات قرآن از جمله (آیه ولایت، آیه تطهیر، آیه اطعام، و...)، اجماع دارند! و با توجه به اینکه برخی از دانشمندان بزرگ اهل سنت اینگونه روایات را نقل کرده‌اند، نام بعضی از علمای اهل سنت مانند ثعلبی را می‌آورد و برای اینکه ادعای اجماعش از بین نرود، ثعلبی را در نقل احادیث تضعیف کرده و نام افراد دیگری از علمای اهل سنت را ذکر می‌کند و مدعی می‌شود که اینان هم اینگونه روایات را ذیل این آیات وارده نقل نکرده‌اند، لذا از باب نمونه به برخی از این افراد اشاره می‌کنیم:
ابن تیمیه در کتاب خودش -منهاج السنه النبویه- می‌نویسد: «اجماع علمای اهل سنت ابن است، آنچه در این مورد روایت شده دروغ و ساختگی است و مطالبی که برخی از رافضیان ( منظور علمای شیعه) از تفسیر ثعلبی نقل کرده صحیح نیست، چرا که به اجماع آگاهان به حدیث، ثعلبی گروهی از احادیث ساختگی را روایت کرده است، مثل حدیثی که در اول هر سوره از ابی‌امامه در افضلیت آن سوره نقل کرده است.[1] به همین دلیل ثعلبی حاطب لیل (هیزم کش در شب) است.[2] یعنی کسی که حدیث صحیح و ضعیف را تشخیص نمی‌دهد. واحدی یکی دیگر از علمای اهل سنت و همچنین از شاگردان ثعلبی هم مانند ثعلبی است و احادیث صحیح و ضعیف را نقل می‌کند.[3] همچنین بغوی که عالم بزرگ حدیث بوده است از ثعلبی و واحدی عالم‌تر و تفسیرش مختصر تفسیر ثعلبی است، در تفسیرش چیزی از حدیث‌های ساختگی که ثعلبی روایت کرده است ذکر نکرده است.[4] و این در حالی است که بغوی ذیل آیات فراوان با طرق مختلف روایاتی را در فضیلت حضرت علی (علیه السلام) روایت می‌کند
همچنین ابن تیمیه مدعی است که تفسیر طبری و ابن ابی حاتم و بغوی هم روایاتی را ذیل آیات وارده در شأن نزول این آیات نقل نکرده‌اند، و این از اشتباهات ابن تیمیه است، زیرا طبری مثلاً ذیل آیه ولایت با پنج طریق شأن نزول آیه را نقل کرده است که دو حدیث به صورت قدر متیقن و سه حدیث نص در این معنا است.[5] و باز همچنین ابن ابی حاتم یکی دیگر از علمای اهل سنت با دو سند این روایت را ذیل آیه ولایت نوشته است.[6] و بغوی یکی دیگر از بزرگان حدیثی اهل سنت هم روایاتی را از ابن عباس و سدّی ذیل همین ایه ولایت نقل کرده است.[7] و حال با این مطالبی که ابن تیمیه مدعی آن است چگونه باید برخورد کرد، چون او معتقد است که این بزرگان هیچ حدیثی را ذیل این‌گونه آیات روایت نکرده‌اند، و از طرف دیگر وقتی به کتب بزرگان اهل سنت مانند: طبری، ثعلبی، ابن ابی حاتم، بغوی و دیگران مراجعه می‌کنیم کذب گفتار ابن تیمیه را می‌یابیم، چرا که اینان روایات فراوانی را ذیل آیات آورده‌اند، پس نتیجه‌ای که می‌گیریم این است که خطاهای ابن تیمیه در بیان مطالب گفته شده از طرف او همه نادرست است و تهمت‌هایی است که به علمای اهل سنت زده است.
البته شایان ذکر است افرادی مانند ابن حجر عسقلانی و البانی هم اشاره صریح به خطاهای او کرده‌اند اما این دو نفر سعی در توجیه علت خطاهای او دارند، مثلاً ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: «ابن تیمیه در رّد احادیثی که علامه حلّی از علمای بزرگ شیعه آورده زیاده روی کرده است»، و نیز باز در توجیه آن می‌نویسد: «چون ابن تیمیه به حافظه خود تکیه می‌کرده است و انسان هم دچار فراموشی و خطاء می‌شود، چنین اشتباهاتی را کرده است».[8] البانی هم نسبت به ابن تیمیه معتقد است که: «این از اوهام ابن تیمیه است، او از حفظ می‌نوشته است و کمتر به کتابها رجوع می‌کرده است، مثلاً حدیث ابن عمر در صحیح مسلم وجود دارد، ولی ابن تیمیه در آن تغییراتی داده و آن را نقل کرده است.[9] و یاللعجب وقتی ابن تیمیه نسبت به علمای اهل سنت و در حقیقت با هم مسلکان خود این‌گونه برخورد می‌کند و به راحتی نسبت به آنها تهمت می‌زند، دیگر جای اعتراض و شکایت برای علمای بزرگ شیعه باقی نمی‌ماند و تنها چیزی که در ذهن انسان روشنفکر و بیدار می‌رسد همان آیه شریفه قرآن است که خداوند در سوره بقره می‌فرماید: «فی قلوبهم مرض...». در قلبهای ایشان مرض است و خداوند مرض اینان را زیادتر می‌کند.

پی‌نوشت:

[1]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، عربستان، تحقیق محمد رشاد سالم، ج7 ص9، 10. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. لسان العرب، ابن منظور، دار صادر، بیروت، لبنان، چاپ سوم، (1414ق)، ج1 ص322.
[3]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، عربستان، تحقیق محمد رشاد سالم، ج7 ص9، 10.
[4]. همان، ج7 ص9، 10.
[5]. جامع البیان، طبری، دار معرفه، بیروت، لبنان، چاپ اول، (1412ق)، ج6 ص186.
[6]. تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، مکتبه نزار مصطفی الباز، مکه، عربستان، چاپ دوم، (1419ق)، ج4 ص1124.
[7]. معالم تنزیل، بغوی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، چاپ اول، (1420ق)، ج2 ص47.
[8]. لسان المیزان، ابن حجرعسقلانی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، (1413ق)، ج6 ص319.
[9].ارواء الغلیل، البانی، المکتب الاسلامیه، بیروت، لبنان، چاپ دوم، (1405ق)، ج4 ص409.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.