عصمت ملائکه وعصمت انسان كامل در کلام شیخ الرئیس ابوعلی سینا

  • 1392/08/17 - 11:40
شیخ الرئیس ابو علی سینا در کتاب الانصاف، ج۳ پس از اثبات عصمت ملائکه و قرآن آن را دلیلی برای عصمت انبیا نیز می‌داند: بعد از توضیح معنای لغوی و اصطلاحی عصمت در ادامه می‌گوید: مبدأ ظهور اندیشه عصمت بین مسلمین قرآن است و این قرآن در آیات زیادی عصمت نبی را مورد تاکید قرار می‌دهد و از کلام مولی علی در خطبه قاصعه که حضرت رسول را بزرگتر از ملائکه که راه نيكو را پیموده‌اند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چندی پیش کتاب امامة و النص نوشته فیصل نور از چاپ خارج شد؛ این کتاب سعی در اثبات تناقض گویی بین کلام علمای شیعه با سنت نبوی و کلام وحی، قرآن مجید را دارد، غافل از آن که با قرار دادن دو مطلب در کنار هم و برداشت دوگانگی از آن، تناقض ثابت نمی‌شود. به خصوص که وقتی این دو کلام متعلق به ائمه و علمای شیعه و قرآن و سنت نبوی باشد که همه نور واحد هستند، اول چیزی که در تناقض‌های ادعا شده نزد صاحبان اندیشه آشکار می‌شود توهم و پندار غلط بیننده تناقض است.
در طول تاریخ نیز وجود این تاریکی اندیشه سبب شد تا حقانیت امیرالمومنین (علیه السلام) برای گروهی در هاله‌ای از ابهام و تردید فرو رود و در تناقضی آشکار پی به حقانیت یکی به صورت مطلق و محض نبرند و حق را دوگانه بپندارند و برای حق دوگانی قایل شوند همانطور که تاکنون چنین هستند.
در این نوشتار سعی شده است از عصمت ملائکه دفاع شود، به همین دلیل در ابتدای این تحقیق، تعاریف واژه عصمت مورد بررسی قرار گرفته و پس از آوردن نظرات علما در مورد عصمت و ملائکه و کاربرد آن در قرآن، چیستی عصمت ملائكه مورد بررسی قرار گرفته است و ازخود کلام و استدلال‌های علمای متکلم و فقیه و فیلسوف و عارف شیعه دلایلی برای عصمت ملائکه آورده شده است.[۱]
گفتار اول، ثبوت عصمت ملائکه
ثبوت عصمت انبیاء با استناد به عصمت ملائکه و قرآن و ثبوت عصمت ملائکه با استناد به عصمت انسان کامل  در کلام شيخ الرئيس الرئيس ابوعلی سینا
شیخ الرئیس ابو علی سینا در کتاب الانصاف، ج۳ پس از اثبات عصمت ملائکه و قرآن آن را دلیلی برای عصمت انبیا نیز می‌داند:
بعد از توضیح معنای لغوی و اصطلاحی عصمت در ادامه می‌گوید: مبدأ ظهور اندیشه عصمت بین مسلمین قرآن است و این قرآن در آیات زیادی عصمت نبی را مورد تاکید قرار می‌دهد و از کلام مولی علی در خطبه قاصعه که حضرت رسول را بزرگتر از ملائکه که راه نيكو را پیموده‌اند دانسته است اثبات می‌کند که ملائکه معصوم هستند زیرا وقتی یک انسان با وجود توان معصیت با لطف خدا به جایگاه معصوم بودن می‌رسد ملائکه که توان معصیت ندارند یقیناً پس معصوم خواهند بود در قسمتی دیگر نیز عصمت انسان را لطف خدا می‌داند که با وجود قدرت معصیت انسان معصوم را از خطا باز می‌دارد و به طریق اولی ملائک را شامل می‌شود چون آنها طبق آیه (لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ) معصوم و چون از عقولند که اثبات آن در فلسفه اسلامی تشیع شده است معصیت که از جهل است نمی‌دانند و جز سجود و رکوع اطاعت به چیزی نمی‌توانند بیندیشند. [2]
عبودیت و عصمت ملائکه
«لاینتحلون ما ظهر فی الخلق من صنعته، و لایدعون انهم یخلقون شیئا مما انفرد به [3] آنچه در آفریده‌های خداوند نمایان است به خود نمی‌بندند، و مدعی نمی‌شوند که مخلوق خداوند توسط آنان خلق شده است.»
ظاهراً این دو جمله در رد معتزله و مفوضه باشد که معتقد بودند خداوند امر را به ملائکه تفویض کرده و بنابراین همه موجودات مخلوق ملائکه هستند. حضرت در رد آنها فرموده است: از اوصاف ملائکه این است که نه عجایب خلقت و صنع خداوند را به خود می‌بندند و نه در کارهایی که منحصر به خداست ادعای خالقیت دارند. البته در کارهایی هم که ملائکه دخالت دارند این طور نیست که ملائکه به نحو تفویض فاعل باشند، بلکه باز هم فعل فعل خداوند است ولی "بین الامرین" است.
اگر فرض کنیم جبرئیل از طرف خداوند مأمور وحی است، هم می‌توان گفت جبرئیل وحی آورده و هم می‌توان گفت خداوند وحی را فرستاده است. یا مثلاً در مورد ملک الموت، هم می‌توان گفت فلان شخص را ملک الموت قبض روح کرده است، چون در قرآن گفته است: «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَیٰ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ [شعراء /۱۹۳۰ و ۱۹۴] نفوس شما را ملک الموتی که موکل شماست می‌گیرد، و هم می‌توان گفت خدا او را قبض روح کرده است»، چون در جای دیگر قرآن فرموده است: «اللَّهُ یَتَوَفَّی الاَْنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الاُْخْرَی إِلَی أَجَل مُّسَمًّى [زمر/۴۲] خدا هنگام مرگ انسان را قبض روح می‌کند. قبض روح هم کار ملک است و هم کار خدا ولی در طول یکدیگر، چون خود ملک حدوثا و بقاء معلول خداست». پس به هرحال ملائکه از این خصوصیت برخوردارند که نه کارهایی را که در انحصار خداست به خود نسبت می‌دهند و نه در کارهایی که خودشان انجام می‌دهند خود را مستقل می‌دانند.
«جعلهم فیما هنالک اهل الامانة علی وحيه [3] حضرت امير (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه ملائکه را به چهار قسم تقسیم فرموده، ولی در این خطبه به آن صورت بیان نکرده‌اند; آنجا گفتند یک قسم از ملائکه اهل عبادتند، یا همیشه در رکوع و یا در سجود و ...; قسم دیگر ملائکه‌ای که واسطه فیض هستند، یا وحی را می‌رسانند، یا روزی را تقسیم می‌کنند، یا باران را نازل می‌کنند و یا ...; قسم دیگر ملائکه‌ای هستند که حمله عرش خدا هستند; و قسم چهارم ملائکه‌ای که حافظ نفس انسان‌ها هستند. در این خطبه به آن صورت بیان نفرموده، و جمله "جعلهم فیما هنالک ..." اشاره به آنهایی است که وحی خدا را بر پیامبران نازل می‌کرده‌اند و امین وحی او هستند، در امانت خدا خیانتی نمی‌کنند و کلام خدا را همان گونه که از مصدر ذات ربوبی صادر شده به پیغمبرش می‌رسانند.
«و حملهم الی المرسلین، ودائع امره و نهیه، و عصمهم من ریب الشبهات [4] و وادارشان ساخت تا امانتهای امر و نهی او را به پیغمبران برسانند، و همه آنها را از شک و شبهه مصون داشت.»
در این که ملائکه فاعل مختارند یا جبراً گناه نمی‌کنند، بحث مفصلی هست و ابن ابی الحدید هم در این مورد مفصل وارد شده و بحث کرده است. [5] ظاهراً آنها فاعل مختارند و می‌توانند گناه کنند ولی نمی‌کنند.
«فما منهم زائغ عن سبیل مرضاته، و امدهم بفوائد المعونة، و اشعر قلوبهم تواضع اخبات السكينة [6] پس هیچ یک از آنها از راه رضا و خشنودی خدا منحرف نمی‌گردند، و خداوند آنان را یاری کرده و اسباب اطاعت را برای آنها فراهم نموده است، و تواضع را که مستلزم فروتنی و آرامش است شعار دل‌های آنها قرار داده است»
«و فتح لهم ابوابا ذللا الی تماجیده، و نصب لهم منارا واضحة علی اعلام توحيده [7] و درها را به سوی تمجید خود به روی آنان گشوده است، و چراغ‌های روشنی را برای ارائه نشانه‌های توحیدش به آنان نصب نموده است»
مقصود این است که ملائکه به راحتی به عبادت خدا مشغولند. این موضوع برخلاف طبع بشر است; بشر طبیعتاً دوست دارد آزاد باشد و به این سادگی حاضر نیست به عبادت خدا بپردازد، درهای عبادت و سپاسگزاری و ستایش به راحتی به روی بشر باز نیست و مجاهدت فراوانی لازم دارد و از همین جهت هم در قیامت مقام مؤمنین بالاتر از ملائکه است، ملائکه به عبادت و تمجید پروردگار راغب‌ترند و درهای عبادت به راحتی به روی آنها گشوده است.
«لم تثقلهم موصرات الاثام، و لم ترتحلهم عقب اللیالی و الايام [8] بار گناه بر آنان سنگینی نیاورده، و رفت و آمد شب و روز آنها را تغییر نداده است»
«و لم ترم الشکوک بنوازعها عزیمة ایمانهم، و لم تعترک الظنون علی معاقد يقينهم [9] و ایمان آنان را هیچ گونه شک و تردیدی متزلزل نساخته، و هیچ گمانی بر موارد یقین محکم آنها وارد نگشته است.»
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این جمله "شکوک" را به یک انسان مسلح و کمان به دست تشبیه کرده که یقین انسان‌ها را مورد هدف قرار داده است. انسان معمولاً مورد تهاجم قوه شهوت و غضب قرار می‌گیرد و تهاجم آنها به یقین انسان ضربه می‌زند; وقتی در موردی شک به انسان حمله کند چه بسا یقین خود را از دست می‌دهد، در صورتی که ملائکه از این تهاجم در امان هستند.
«و لا قدحت قادحة الاحن فیما بینهم، و لا سلبتهم الحیرة ما لاق من معرفته بضمائرهم [10] و آتش کینه و دشمنی میان آنان افروخته نشده، و حیرت و سرگردانی معرفت درونی آنان را نمی‌رباید.»
«و ما سکن من عظمته و هیبة جلالته فی اثناء صدورهم، و لم تطمع فیهم الوساوس فتقترع برین‌ها علی فكرهم [11] و نه آنچه را از عظمت حق تعالی و جلالت او که در سینه‌هایشان جا گرفته، و وسوسه‌ها در آنها طمع نکرده تا بر فکر و اندیشه‌های آنها مسلط شود.»

 

پی‌نوشت:
[۱]. برای مطالعه بیشتر به مقالات مقصر در جنگ جمل کیست، علی یا عایشه؟ و اگر در زمان جنگ صفین یا جمل بودید، کدام طرف را انتخاب می‌کردید؟ و تکثرگرایی و پلورالیسم در اندیشه قائلین به تصویب و تکثر گرایی با جمع بین خلفای سه گانه و رابطه تکثرگرایی و عدم عقلانیت پذیری اهل سنت مراجعه فرمائید و برای دیدن فهرست مقاله  کلیک کنید تا به آدرس شیعه به عصمت ملایکه معتقد است بروید.
[2]. برای دیدن متن کتاب الانصاف در کتابخانه مدرسه فقاهت کلیک کنید
[3]. برای مطالعه بیشتر روایات از این قبیل در نهج البلاغه می‌توانید به آدرس کلیک کنید و کلیک کنید بروید.
[4]. همان
[5]. شرح ابن ابي الحديد، ج ۶، ص ۴۳۳.۵۳] . جامع البیان طبری ج ۱ ص ۶۰۸، تفسیر ابن کثیر ج ۱ ص ۱۳۴، العجاب فی بیان الاسباب ابن حجر عسقلانی ج ۱ ص ۲۸۹، به این مضمون تفسیر اللمیزان علامه طباطبائی ج ۱ ص۲۳۱.
[6]. برای مطالعه بیشتر روایات از این قبیل در نهج البلاغه می‌توانید به آدرس کلیک کنید و کلیک کنید بروید.
[8]. همان
[9]. همان
[10]. همان
[11]. همان

تهیه و تنظیم: *حجه الاسلام محمد صادق محسن زاده*

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.