تناقض ذاتی پاسارگاد با زیارتگاه اختصاصی بانوان

  • 1394/01/25 - 20:34
قابل توجه اینکه انتساب این مقبره به کورش، امری ثابت شده نیست، بلکه نقدهایی جدی و مهم بر آن وارد است، که بیان آن مجالی دیگر می‌طلبد. لیکن همین امر (که این مقبره از دیرباز زیارتگاه اختصاصی زنان بوده و مردان اذن ورود به آن را نداشتند)، به روشنی می‌تواند دلیلی باشد بر این نکته که بومیان منطقه، قاطعانه و با یقین کامل بر اینکه این مقبره مربوط به یک زن است، اصرار می‌ورزیدند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مقبره ای که امروزه به نام کورش هخامنشی مشهور است، در دوره اسلامی، به نام مقبره مادر سلیمان نامیده می‌شد. در دوران حاکمیت اتابکان بر منطقه فارس، در سال ۶۲۰ یا ۶۲۱ هجری قمری، مسجد جامعی پیرامون آرامگاه ساخته و محرابی نیز بر سنگ درون اتاق آرامگاه حجاری شد.[۱] جورج ناتانيل كرزن‏ پیرامون این مقبره نکاتی قابل توجه می‌نویسد. او می‌گوید: «ايرانيان اين بنا را قبر مادر سليمان مى‌‏نامند و اين عقيده در سراسر دوره اسلامى شايع بود.»[2] وی در ادامه گزارشی از مورخین و جهانگردان بیان می‌کند که بنای مذکور را «مقبره مادر سلیمان» نامیدند. وی می‌نویسد: «جان استريوس در 1672 خاطرنشان مى‏‌سازد كه آنجا زيارتگاه زنان پارسا بوده كه 3 بار سر بر قبر مى‏‌كوبيدند و 3 بار هم آن را مى‏‌بوسيدند و بعد از دعاى كوتاهى خارج مى‌‏شدند.»[3]
این نکته برای کرزن (و هر انسان متفکری) مهم و اساسی به نظر می‌رسد، چون تا همین قرن اخیر، ورود مردان به این بنا ممنوع بوده است. حتی محقق سرشناسی چون موریه، به دلیل مرد بودن از حضور در مقبره منع می‌شود (در سال 1809 میلادی).[4] ژوزفه باربارو (جهانگرد ونیزی) در قرن 15 میلادی و دوبروین در قرن 18 میلادی نیز از ممنوعیت ورود مردان به این بنا خبر داده اند.[5] بسیاری دیگر از پژوهندگان و جهانگردان در سده‌های گذشته، از جمله اوژن‌ فلاندن‌ (Ugine Flandin) در سال 1844 تأیید کرده اند که ورود مردان به مقبره اکیداً ممنوع است (و زنان ساکن آن ناحیه به شدت مانع ورود مردان می‌شوند). سر كرپورتر (Sir Ker Porter) در سال‌ 1706 م‌یلادی (1118 هـ.ق) ضمن‌ بازديد از مقبره‌ مادر سليمان‌ می‌گوید که نگهداری اين‌ بنا بر عهده‌ زنان‌ روستايی مجاور است‌.[6] در سال‌ 1881 میلادی، مادام‌ ديولافوآ که لباس‌ مردانه‌ پوشيده‌ بود، پس از ورود به مقبره، با برخورد تند و خشن زنان روستایی مواجه شد، چه اینکه آنان می‌پنداشتند او مرد است.[7] ایرانیان همواره از زمان‌های گذشته، این مقبره را مربوط به یک زن می‌دانستند و نسل به نسل، بر این نظر تأکید و اصرار فراوان داشتند.
قابل توجه اینکه انتساب این مقبره به کورش، امری ثابت شده نیست، بلکه نقدهایی جدی و مهم بر آن وارد است، که بیان آن مجالی دیگر می‌طلبد. لیکن همین امر (که این مقبره از دیرباز زیارتگاه اختصاصی زنان بوده و مردان اذن ورود به آن را نداشتند)، به روشنی می‌تواند دلیلی باشد بر این نکته که بومیان منطقه، قاطعانه و با یقین کامل بر اینکه این مقبره مربوط به یک زن است، اصرار می‌ورزیدند. بعدها در اثر تبلیغات دروغین غربی‌ها (که بدون هیچ دلیل صریحی این مقبره را به کورش هخامنشی منتسب کردند)، این یقینِ مردم، تبدیل به شک و تردید شد.

پی‌نوشت:

[1]. علیرضا شاپور شهبازی، راهنمای جامع پاسارگاد، شیراز: بنیاد فارس شناسی، ۱۳۸۸. ص ۱۲۱.
Encyclopaedia Iranica, Cyrus v. The Tomb of Cyrus: iranicaonline.org, articles, cyrus-v-tomb
[2]. جورج ناتانيل كرزن، ايران و قضيه ايران‏، ترجمه غلام‌على وحيد مازندرانى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، ۱۳۸۰. ج‏ ۲، ص 96.
[3]. جورج ناتانيل كرزن، همان، ج 2، ص 96-97.
[4]. جورج ناتانيل كرزن، همان، ج 2، ص 97.
[5]. فرهنگنامه ایران (irania.ir)، مدخل «مقبره مادرسلیمان».
[6]. سفرنامه‌ پورتر، دفتر اول‌، ص‌ 502. به‌ نقل‌ از Ancient Persian Sculpturs, P.16، گفتاری از زنده‌یاد جمشيد صداقت‌‌كيش‌.
[7]. سفرنامه‌ مادام‌ ديولافوآ، ص‌ 365-370، (گفتاری از زنده‌یاد جمشيد صداقت‌‌كيش‌).

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.