تجسم خدای زرتشتیان،اهورامزدا

  • 1393/02/07 - 20:11
پاسخی برای سخن واهی زرتشتیان و روحانیون زرتشتی در مورد ادعای اینکه اهورامزدا در طول تاریخ ایران به تجسم در‌نیامده است. تجسم اهورامزدا در نگاره‌های پادشاهان ساسانی،‌ حکومتی که دینی است و دین غالب در آن زمان دین زرتشت بوده است. در آثاری که از زمان ساسانیان بر جای مانده است، علاوه بر تجسم اهورامزدا، ایزد پیشا زرتشتی مانند آناهیتا نیز به تصویر در آمده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ادعایی که بخصوص در بین موبدان و روحانیون زرتشتی صورت می‌گیرد این است که، اهورامزدا در طول تاریخ ایران به صورت مجسمه وجود ندارد و اهورامزدا نیز مانند خدای مسلمانان و دیگر ادیان الهی غیر مجسم است و نقش و نگار ندارد و یکی از زرتشتیان محصل در دانشگاه سوربن پاریس در همايش «باورها و نگاره‌های ادیان»، که در پاریس برگزار شد، تاكيد كرد:‌«...خداوند در فرهنگ زرتشتي، نقش مادي ندارد و نمی‌تواند داراي نگاره باشد»[1] حال در ادامه، چندین مورد تجسم اهورا مزدا در زمان ساسانیان را بیان می‌کنیم که از اثرها و نگاره‌های پادشاهان ساسانی بدست آمده است.
مجلس تاجگذاری اردشیر در دو محل ديده می‌شود: يكى در نقش رجب و ديگر در نقش رستم كنار دخمه‌هاى سلاطين هخامنشى. احتمالا كتيبه نقش رجب از حیث زمان مقدم بر نقش رستم است. مجلس نقش رجب درست حفظ نشده و بسى از جزئيات آن در اثر فساد و تجزيه سنگ محو گرديده و درست شناخته نمى‌‏شود. اورمزد (اهورمزدا) حلقه سلطنتى را در دست راست گرفته و عصاى پادشاهى را با دست چپ، و هر دو علامت شاهى را به شاهنشاه عطا مي‌كند.  شاه آن حلقه را با دست راست گرفته و دست چپ را برافراشته، انگشت سبابه را به نشانه احترام و اطاعت به طرف جلو دراز كرده است. خدا تاج زرين كنگره ‏دار بر سر دارد و شاه در اين مجلس برجسته به همان وضعى، كه در سكه‌هاى اوائل سلطنت دارد ديده مي‌شود. ريشى دراز و مربع شكل و گيسوانى كوتاه دارد. خدا و شاه و ساير اشخاص آن نقش پياده‌اند. زاره در فاصله خدا و شاه صورت دو طفل را تشخيص داده است. [2]
نمونه دیگری از تجسم اورمزد در حجارى نقش رجب، كه حاكى از جلوس پسر او شاهپور اول است، که پادشاه را در حالى نشان مي‌دهد، كه حلقه سلطنتى را از دست خداى بزرگ اوهرمزد مي‌گيرد. اين تصوير به تقليد مجلس جلوس اردشير در نقش رستم ساخته شده است. در اينجا هم پادشاه و خدا سوار اسب هستند و لباس آنان در هر دو جا يكسان است، فقط اختلاف در اين است، كه در كتيبه شاپور خدا در سمت چپ و پادشاه در جانب راست واقع شده و شخصى كه در كتيبه اردشير بر زمين افتاده است، در نقش شاهپور موجود نيست. صورت پادشاه خيلى ضايع شده و جزئيات آن تشخيص داده نمي‌شود. اوهرمزد تاج كنگره‏ دار بر سر دارد، كه از بالاى آن گيسوان مجعدش نمايان است. تاجگذارى رسمى شاهپور در سال 242م صورت گرفت.‏[3]
نقش برجسته‌ای در سنگ شاهپور هست، كه وهرام اول را در حالي كه اوهرمزد (خدا) مقام شاهى به او عطا می‌كند، نشان مى‌دهد.[4] نرسى كيفيت تاجگذارى و سلطنت خداداد خود را بر تخته سنگ نقش رستم حجارى كرده است و اين همان طرز معروف قديم است، يعنى پادشاه حلقه نواردار را، كه علامت سلطنت است، از دست خداوند مي‌گيرد. خدا را اينجا زنى است و زاره تصور مى‌كند آناهيتا باشد[5]
در نقش اردشير دوم، كه در طاق بستان‏، اورهرمزد حلقه سلطنت به پادشاه عطا مي‌كند. در پشت سر شاه مهر ايستاده است و از انوار اشعه، كه بر گرد سرش هاله بسته، شناخته مي‌شود. يك مهر ساسانى هم در موزه برلین محفوظ است‏، كه روى آن اسم صاحب مهر به خط پهلوى نقر شده است. نام اوهومهر (نوشته شده: هوميتر) است و به مناسبت اين نام هيكل نيم تنه مهر را با هاله نورانى در گرد سر نقش كرده و اراده آفتاب را، كه دو اسب بالدار مي‌كشند، طرح ريخته است. در نقوش قديم يونانى اراده آفتاب را، كه دو اسب بالدار مي‌كشند. در نقوش قديم يونانى اراده آفتاب را، چهار اسب مي‌برد، لكن در نقشى، كه بر مهر مزبور هست و همچنين در پارچه، كه در موزه سنكان ‏تنر بروكسل ديده مى‏‌شود، آن اراده را فقط دو اسب مي‌كشد. چون اين پارچه از روى نمونه عهد ساسانى يافته شده، معلوم مي‌شود، كه در آن زمان به جاى چهار اسب نقش دو اسب را متداول كرده بودند.
نصوص متعدده اوستا ثابت مي‌كند، كه پرستش عناصر طبيعى از اصول ديانت زردشتى بوده، چنانكه می‌دانيم زردشتيان كمال مواظبت را مرعى مي‌داشته‏اند، كه آب و آتش و خاك را آلوده نكنند. مؤلفان خارجى هم اين مطلب را تأييد كرده‌اند.[6]
تجسم اهورامزدا در زمان خسرو پرویز نیز بوده است به این صورت که: پادشاه در وسط ايستاده، و با دست راست تاجى را مي‌گيرد، كه اوهرمزد، كه در طرف چپ او (طرف راست بيننده) ايستاده، به او عطا مي‌كند. از طرف ديگر الهه آناهيذ (آناهيتا) هم افسرى به او مي‌دهد. اين سه صورت از روبرو ديده مي‌شوند. پادشاه همان تاجى را بر سر دارد، كه در سكه‌های خسرو پرويز معمولا رسم مي‌كرده‌اند، يعنى تاجى بزرگ، كه دو رشته مرواريد در زير و هلالى در پيش دارد، شاخه كه بر فراز تاج نهاده‌اند، در ميان دو بال عقاب واقع شده، و بر روى آن هلالى است، كه قرص خورشيد را در آن رسم كرده‌‏اند. جامه پادشاه، كه به طرز معمول داراى نوارهاى مواج است، عبارت است از قبايى آستين‏دار، كه از زانو می‌گذرد، و شلوارى گشاد و چين‏ خورده. قبا و شلوار غرق جواهر است، حاشيه قبا، و غلاف و كمر شمشير، حتى شلوار او مزين به رشته ‏هاى مرواريد است. علاوه بر اينها، چند رشته مرواريد غلطان از گردن پادشاه آويخته است، و نقوش لباس نيز همه شبيه مرواريد ساخته شده، يعنى بصورت قطره‌‏هاى نازكى، كه هر يك به حلقه آويخته است. خداوند اوهرمزد نيز جامه بلند در بردارد، ولى عبايى به دوش افكنده، كه حاشيه آن مرواريدنشان است. ساق موزه‌هايى كه در پاى دارد، در زير شلوار پنهان است، ريش بلند نوك‏دار، و تاج نوار بسته او نظير نقوش ازمنه عتيقه است[7]

پی نوشت:

[1]سایت خبری امرداد

[2]کریستین سن،تاریخ ایران در زمان ساسانیان،صفحه 54

[3]همان : 117

[4]همان: 151

[5]همان : 156، 157

[6]همان : 91

[7]همان: 323،324

تولیدی

دیدگاه‌ها

کریستن سن کمی نزدیک به دوره انقلاب 1917 روسیه زندگی میکرد و تحت تاثیر شدید چپگرایی بود.در هیچ نقشی عنوان اهورا مزدا روی نگارها و حجاری ها حک نشده است.استناد به حرف یک تاریخ نگار غربی که تمدن و فرهنگ ایرانی را از یونان و روم پست تر میداند و تکرار آن با چه غرضی انجام میشود؟در کجا آمده این نقش نقش اهورامزدا میباشد؟چرا هر چیزی را بدون تحقیق تکرار میکنید؟یک جا میگویید ایرانیان آتش پرستند بعد خدا که باید شکل آتش باشد مانند انسان سوار بر اسب همانند و هم شکل انسان در صخره ها ظاهر میشود چرا بدون تفکر مسائل را باور و تکرار میکنید؟توصیف اهورامزدا در اوستا آمده نه اسب دارد و نه کلاه خود.این نقش اهورامزدا نیست.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.