افزودن نظر جدید

جواب تراشى از اعتراض علماى اهل سنت در اينجا متصوفه اهل سنت يعنى كسانيكه خود را اهل سنت ميدانستند در جواب اعتراض علماى آن مذاهب تلمذ و شاگردى خود را از سابقين سند كردند يعنى چون تلمذ هر يك از پيران از پير سابق خود محرز بود همان را مغتنم شمرده مدرك كردند گفتند همچنانكه شماها هر كدام از عالم سابق و او از سابق خود علم را فراگرفته ايد تا ميرسد به ابو حنيفه و مالك و شافعى و احمد حنبل ما نيز از فلان خرقه داريم و او از فلان و او از فلان تا ميرسد بهمان اشخاصى كه اهل سنت آنها را مسلم ميداشتند و مردان صالح و زاهد ميشمردند چون شقيق بلخى و ابراهيم بن ادهم و ذو النون مصرى و امثالهم: اهل سنت بر آنها اعتراض كردند كه آنان كه شما ميگوئيد بر سيره شما نبودند و اين گفتار كفرآميز از آنها بروز نميكرد و از رشته شرع تخطى نميكردند و تابع همين مذاهب بودند.و معترضين در اين باره كتابها نوشتند ولى اين اعتراض چندان مفيد نيفتاد بالاخره صوفيانى كه خود را از اهل سنت ميشمردند خرقه خود را بعضى بحسن بصرى رساندند و بعضى مانند نقش بنديها با بى بكر رساندند نقش بنديها حتى ادعا كردند كه مخصوصا خرقه يعنى جبه اى جبرئيل از آسمان براى ابى بكر آورده-- و بعضى هم ادعاى ملاقات خضر ميكنند و خرقه خود را بخضر ۴ نسبت ميدهند بعضى هم دو خرقه ادعاء ميكنند هم از خضر ۴ و هم از شيخ وقت [] البدعه و التحرف. محمد جواد خراسانی
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.