افزودن نظر جدید

برادر عزیز ، روش و منش امیر المومنین علی (ع) روش پیامبر اکرم است و. آن یک صورت ملکی دارد و یک صورت ملکوتی، صورت ملکی شامل دینی برای عموم است که در کلیات قرآن به آن اشاره میشود که بیش ار 90 در صد آن آیات آسمانی و تقریباً گمتر از 10 در صد آیات زمینی است که شامل مسائل جامعه آن زمان می بود از جمله ارث و حقوق زنان و ملک یمین و یا سیاست های دفاعی رسول اکرم در جنگ ها و دیگر احکام روزمره ، این احکام از تقدس بالائی برخوردار نیستند و اگرکورکورانه از آنها تقلید کنیم جائی برای مذمت از وهابی ها ی تند رو و داعش ها نخواهد ماند چون استناد آنها هم همین قرآن است منهای تفکر در قرآن ، "قاتلو هم حتی لا تکون فتنه"بکشید تا فتنه از بین برود، حالا امروزه این آیات زمینی و ملکی و فتنه را چه کسی تعین و تفسیرمی کند؟ رأی هر کسی به اندازه طمع و سیاست و برای نفس سیری ناپزیر خودش میتواند حکم کند. شاهد صدق این کلام جنگ ها و شقاوت ها و فسادی است که بوده و هست و خواهد بود، چون این حکمت خداوند است و در این بحث نمی گنجد. آگر کشتن دشمنان ثمر داشت که تا حا لا دنیا بهشت شده بود. پرسیدید چرا دراویش و صوفیه و عرفا کلاً اهل جنگ نیستند ؟ چون خداوند اهل جنگ نیست ، آن خدای جنگ در یونان باستان بوده، خدای تورات بوده و پس از مسیح (ع) با ظهور اسلام راستین، آن خدا از بین رفت بیزارم از آن کهنه خدائی که تو داری هرلحظه مرا تازه خدای دگر استی خمیر مایه خلقت و آفرینش عوالم ، عشق است در حدیث قدسی می فرماید " من گنجی مخفی بودم دوست داشتم که شناخت شوم پس خلق کردم " برادر عزیز، قرآن بطون و لایه هائی دارد که هر کسی را اجازه و توان ورود به آن منطقه امن الهی نسیت " لا یمسه الا المطهرون" بدون طهارت باطنی نمی توان نزدیک شد در سوره مبارکه صافات آیه شریفه10 میفرماید: إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ * اگر كسى كه [از سخن بالاييان] يكباره استراق سمع كند كه شهابى شكافنده از پى او مى‏تازد. حافظ فرماید : تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش از این باب استکه مولا علی فرمود اگر آنچه سلمان فارسی می داند ابوذر می دانست از دین خارج می شد. برادر گرامی ، ما هیچ حکمی یرای حفظ دین اسلام و اشاعه آن نداریم دین صاحب دارد و هم او حافظ دین است. پیامبر ما فقط دفاع کرد نه جنگ حمله هایی عمر بعد از رحلت پیامبر اکرم انجام داد همه بر خلاف قرآن بود در سره مبارکه حج آیه شریفه 17 میفرماید: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ* كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه يهودى شدند و صابئى‏ها و مسيحيان و زرتشتيان و كسانى كه شرك ورزيدند البته خدا روز قيامت ميانشان داورى خواهد كرد زيرا خدا بر هر چيزى گواه است . توجه بفرمائید که خدا بر هر چیزی گواه است و نه من و داوری از آن خداوند است . پس من که خودم گناهکار هستم نمی توانم در باره دیگری قضاوت کنم و حکم دهم و اجراهم بکنم ، من که گواه نیستم چه بسا به نظر من بد ترین آدم ها همین امروز توبه کردند من که خبر ندارم و از من روسیاه پیش خدا عزیزتر هستند. إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالصَّابِؤُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿ مائده 69 ﴾ کسانى كه ايمان آورده و كسانى كه يهودى و صابئى و مسيحى‏اند هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان آورد و كار نيكو كند پس نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين خواهند شد. این آیه مبارکه بوضوح روح صلح و آرامش دوستی را در اسلام مشخص می کند. تنها وظیفه ای که من و شما داریم اصلاح خومان است. تمام دستورات دینی وسیله ای است برای تزکیه و سلامت نفس آدمی هر عمل خیر از عبادات و غیره اکر خیری از آن حاصل نشود یعنی راه گشای انسان به مقام آدمیت و ملکوت نشود کاملاً بی حاصل است . خداوند میفرماید " در روزی که نه مال و نه فرزندان فایده ندارد الاّ یک قلب سلیم" و اولین شرط حصول به این مقام این است که قلب مومن خالی از کینه و نفاق بوده و پر از محبت مخلوق خدا باشد ، در قلب سالم جایی برای دشمنی و نفاق وجود ندارد کما اینکه در سجاده مومن جایی برای نفرین نیست. این را عرفای ما و صوفیه و دراویش خوب فهمیدند و لی منافع گروهی در جنگ و دشمنی است. تا بوده چنان بوده که صاحبان زر و زور راه را بر حسین ابن علی بستند وا و را سر بریدند حلاج را بر دار کردند و آن دگر را سوزاندند خانه های شان را خراب کردند و این حدیث ادامه دارد . . .
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.