سلام بر شیرین در اینجا ،محلی برای صحبتها و مباحث اسلامی نیست ولی دین از بابی یعنی آنکه برای دوره خاصی برنامه ریزی نکرده باشد و برای هر زمانی راه و روشی را بیان نموده باشد. دین زرتشت تنها ادعا دارد که پیامبر دارد ، هر چند که در مورد زمان و مکان و سروده او شک بسیار است ولی بدون در نظر گرفتن این سخنان ، دین زرتشت برای مردم بعد از زرتشت و امروزه خود چه جیز قرار داد؟ اصلا راه حلی برای زرتشتیان ، برای فرار از مسائل زمان خود و برای رسیدن به راه حل های دینی خود قرار داد؟ بر فرض بیان می شود که موبدان برای این کار هستند، در حالی که نباید فراموش کرد که اشو زرتشت تنها خرد و عقل را برای زرتشتیان قرار داده است و نه موبدان را!!! حال وقتی موبدی در زمانی می آید و از دین زرتشت دفاع می کند و خود را پاسخ گوی نیاز ها و مسایل مردم می داند که حتی این کار را اشو زرتشت هم انجام نداده ، پس باید قول موبد هم برای ما ملاک باشد و مورد استناد! حتی سخنان امروزی موبدان زرتشتی هم به همین سبک می باشد. چرا در زمان اشو زتشت نیاز به بیان احکام و مسائل دینی دیده نمی شد ولی در زمانهای بعد از اشو زرتشت و حتی امروزه می بینیم که موبدان خیلی از زمان خود را صرف پاسخ به این سوال ها و مباحث می کنند؟ آیا در این مورد کار اشو زرتشت که مباحث احکامی را بیان نکرده درست است یا کار موبدان که این مسائل را بیان می کنند؟ اگر موبدان بعد از اشو زرتشت این مسائل را بیان می کنند برای چیست؟ آیا با کار و سبک پیامبری اشو زرتشت مغایرت ندارد؟ آیا اگر نیاز بود نباید اشو زرتشت بیان می داشت؟ شما فکر کنم هنوز فرق بین کتاب اوستا و وندیداد را نمی دانید؟؟؟(نسبت به نوشته هایتان مشخص هست). خانم شیرین شما به برخی از این مسائل درست پاسخ بدهید ، بعد من شما را مورد بدست آوردن پاسخ اشکالتان ، اگر تنها اشکال گیری نباشد و شما را با پاسخی قاطع قانع می کند راهنمایی می کنم. برای راهنمایی شما رفرنس دقیق این سخن امام را دقیقا بیان بفرمایید.