علت گرايش به فرقه‌هاي نو ظهور

  • 1393/04/10 - 13:16
گرايش به فرقه‌ها دو علت دارد: «خلأ روحي و معنوي يا ارضاء هواي نفس».آري، هر يك از اين دو به تنهايي مي‌توانند انساني را از صراط مستقيم الهي خارج كرده و به سوي فرقه‌هايي سوق دهد كه نمي‌توانند الهي باشند، زيرا راه حق يكي است و اين همه فرقه با هدف‌هاي گوناگون و گرايش‌هاي مختلف، نمي‌توانند به يك راه ختم شوند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخي در پي علت گرايش به فرقه‌ها هستند و به اين مي‌انديشند كه چرا با وجود اديان الهي، باز هم برخي به فرقه‌ها جذب مي‌شوند و اصولاً چرا روز به روز، بر تعداد فرقه‌ها افزوده مي‌شود، با وجود اينكه راه حق تنها يكي است؟!
پاسخ دوتاست:
«خلأ روحي و معنوي يا ارضاء هواي نفس».
آري، هر يك از اين دو به تنهايي مي‌توانند انساني را از صراط مستقيم الهي خارج كرده و به سوي فرقه‌هايي سوق دهد كه نمي‌توانند الهي باشند، زيرا راه حق يكي است و اين همه فرقه با هدف‌هاي گوناگون و گرايش‌هاي مختلف، نمي‌توانند به يك راه ختم شوند.
1. خلأ روحي و معنوي:
گروهك‌ها با اين شيوه، به جذب گروهي از انسان‌هاي مذهبي يا در پي معنويت مي‌پردازند. آنان با بهره گيري از كاستي‌هايي كه در زندگي روزمره انسان‌ها ديده مي‌شود، به آموزه‌هاي خود رنگ و لعاب داده و جذابيت بخشيده‌اند؛ مانند مغازه‌اي كه كالاي بنجل خود را با نورپردازي و فن طراحي داخلي و ... چنان براي خريدار جذاب جلو مي‌دهد كه هوش از سر او مي‌پرد.
فرقه‌ها نيز با حسن معاشرت و تظاهر به راستگويي و ... كه از آموزه اديان الهي است و متأسفانه امروزه به دلايلي كم رنگ شده است، خود را بزك كرده و به جاي اديان الهي بر مردم غالب مي‌كنند ؛ البته اين به اين معنا نيست كه اديان الهي و آسماني خلأهاي روحي و معنوي انسان ها را تأمين نمي كند، بلكه به اين معناست كه مبلغان اديان الهي نتوانسته‌اند بسياري از آموزه‌ها و معارف اديان آسماني را به انسان‌ها معرفي كنند كه اين ناتواني، شامل مسلمانان نيز مي‌شود كه اين حاصل كم كاري مبلغان و معرفان اديان الهي است كه البته اين كم كاري، چيزي را از وظيفه انسان‌ها نمي‌كاهد، زيرا همه انسان‌ها موظفند كه در پي حقيقت باشند و معارف الهي را دريابند، از اين‌رو بايد تحقيق كنند و به كمك عقل كه پيامبر درون است، به پيامبر بيرون يعني انبياء الهي و آموزه‌هايشان دست يابند كه اين همان تقليدي نبودن اصول دين است كه اسلام بر آن تأكيد مي‌كند.
اسلام به ويژه مذهب شيعه، به همه نيازهاي جسمي و روحي و معنوي انسان پرداخته و براي هر يك دستورهايي را بيان داشته است. اين سخن تنها ادعا نيست، بلكه  قطره‌اي از اين پاسخِ به نيازهاي روحي و معنوي،  در كتاب مفاتيح الحيات جمع و ارائه شده است.
اين نكته نيز مهم و قابل تأمل است كه: بسياري از فرقه‌هايي را كه متظاهر به اخلاق، تنها هنگامي چنين هستند كه:
أ. يا در اقليت و غربت هستند كه اين هم طبيعي است، براي جلب ديگران و حفظ آرامش خود به اين تظاهر نياز دارند.
ب. يا پيش از جذب مخاطبين خود چنين هستند، زيرا ابتداي كار است و در باغ سبز خود را به مخاطبان نشان مي‌دهند.
2. ارضاي هواي نفس:
دومين جذابيت فِرق انحرافي، آزادي‌هاي نفساني و بعضاً جنسي و ... است. گروهك‌ها با اين جذابيت‌ها، كساني را جذب مي‌كنند كه در پي بي‌بند و باري و آزادي از همه قيد و بند‌ها هستند. كساني يا از سختي‌گيري‌هاي متحجرانه خسته شده‌اند و از طرف ديگر بام افتاده‌اند يا توان كنترل هواي نفس خود را ندارند.
مسلك‌ها متظاهر نيز براي اين گروه، آزادي‌هايي را در نظر گرفته‌اند كه از جمله مي‌توان به اختلاط جنس‌هاي مخالف، معاشرت‌ها و معاشقه‌ها و در نهايت آزادي‌هاي جنسي اشاره كرد كه از جمله احكام جنسي بهائيت است.
در بهائيت ازدواج با محارم، به جز با زن پدر منع نشده است.[1] و عبد البهاء مي گويد: «عدم ذکر در الواح الهی نفس جواز است زيرا منهی از نصوص استنباط ميشود.»[2] استمناء جايز است[3] و همجنس‌گرايي نيز مسكوت است [4]و زنا نيز منبع درآمدي براي بيت العدل (مقر تشكيلات بهائيت در اسرائيل) در نظر گرفته شده است.[5]
بحث حجاب نيز در بهائيت مطرح نيست، زيرا قره العين كه از سران بابي بود، اولين زن ايراني است كه كشف حجاب كرد و بزك كرده در جمع مردان حاضر شد و جوّ دو كشور اسلامي ايران و عراق را بر هم ريخت.[6]
اختلاط زن و مرد كه امروزه در جوامع مذهبي به ويژه ايران ترويج مي‌شود نيز از ره‌آوردهاي سفر قره العين، حسين علي بهاء و محمد علي بارفروشي به بدشت است؛ زيرا قره العين در بدشت، علاوه بر كشف حجاب، مجالس خصوصي با بهاء و قدوس داشت، به گونه‌اي كه تبديل به شب نشيني‌ها و ... شده بود.[7]
بر اين اساس جذابيت فِرق يا از باب ناآگاهي مخاطبان و كم كاري معرفان اديان است يا از باب غلبه هواي نفس بر عقل مخاطبان فِرق انحرافي.

پانوشت: (براي خواندن منابع مي‌توانيد روي پانوشت‌ها كليك كنيد.)
1. اقدس، حسین علی نوری، ص ۶۴.
2. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، موسسه چاپ مطبوعات امری، ۱۲۹ بدیع، ج ۲، ص ۴۲
3. بیان عربی، ص باب عاشر از واحد هشتم.
4. اقدس، حسین علی نوری، ص ۶۴.
5. پيشين، ص 21.
6. کواکب الدریه، ج ۱، ص ۱۱۰ – ۱۱۲.
7. ظهور حق، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۹.

منبع: پايگاه جامع شناخت بهائيت

 

بازنشر

دیدگاه‌ها

حالا اگه یه نفر برای اینکه نه لواط کنه نه استمنا نه زنا و نه هزلر کثافت کاری دیگه بلکه برا اینکه بخاد حقیقت رو دریابد نمیتونه بهایی بشه عایا...!؟؟؟

دوست عزیز، سلام برای درک حقیقت، نیاز نیست ما به همه مدعیان حقیقت گرایش پیدا کنیم، بلکه باید آنها با بشناسیم؛ اگر حقیقت بودند، به آنها ایمان می آوریم و اگر نبودند، خود را به آنها آلوده نمی کنیم. برای مثال برای شناخت حقیقت یک جریانی مانند بهائیت، خواندن پیشینه و آثارشان و اینکه چه ادعاهایی داشته اند و آیا به آن ادعاها پایبند بوده اند و از پس ادعا بر آمده اند یا نه، می تواند به ما برای شناخت آن جریان کمک کند. ما باید برای شناخت هر چیز، بدون تعصب یا گرایش به بررسی آن بپردازیم و در باره ادیان، بررسی کنیم که نشانه های الهی بودن ادیان چیست، آیا این جریانی که مدعی الهی بودن است، این نشانه ها را دارد یا نه؟ نشانه پیامبران الهی چیست، آیا این کسی که مدعی نبوت است، نشانه پیامبران را دارد یا نه؟ پس دوست عزیز، همانطور که ملاحظه فرمودید، برای شناخت نیاز به گرایش نیست.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.