اعتراف تابنده: رابعه عدویه، خوش نام نبود!

  • 1392/02/16 - 23:19
مسلک منحرف صوفی گری از آغاز شکل گیری با هدف رویارویی و مقابله با زهد و عرفان اصیل اسلامی که نماد اصلی و صحیح آن اعمال و رفتار خاندان وحی و اهل بیت پیامبر علیهم السلام بوده اند؛ از هیچ کاری کوتاهی نکرده و حتی با الگوسازی، سعی در فریب اذهان مسلمین و ترغیب ایشان به مسلک انحرافی خود بوده اند.
رابعه عدویه خوش نام نبود

مسلک منحرف صوفی گری از آغاز شکل گیری با هدف رویارویی و مقابله با زهد و عرفان اصیل اسلامی که نماد اصلی و صحیح آن اعمال و رفتار خاندان وحی و اهل بیت پیامبر علیهم السلام بوده اند؛ از هیچ کاری کوتاهی نکرده و حتی با الگوسازی، سعی در فریب اذهان مسلمین و ترغیب ایشان به مسلک انحرافی خود بوده اند. رابعه عدویه یکی از این مهره ها در راستای این منظور بوده است. در رابطه با بیوگرافی او می نویسند: رابعة العدویة القیسیة یا رابعه عدویه ملقب به تاج‌الرجال متولد ۹۵ هجری قمری برابر با ۹۳ هجری شمسی در بصره و درگذشته در سال ۱۳۵ هجری قمری برابر با ۱۳۲ هجری شمسی در بیت‌المقدس از متصوفان اولیه بود.او دختر «اسماعیل عدوی قیسی» و کنیه‌اش ام‌الخیر بود. نام او را از این جهت رابعه گذاشتند که فرزند چهارم خانواده بود. عطار نیشابوری شاعر صوفی همواره از رابعه به عنوان زنی یاد می کند که مرجع آمد و رفت بزرگان تصوف، همچون سفیان ثوری، مالک دینار و حسن بصری بوده است. (1) وی چنان در داستان پردازی هایش از رابعه به بزرگی یاد می کند که گویی بزرگان نامی صوفی را استادی می کرده است! عطار در یکی از این جریانات می نویسد: (نقل است که ابراهیم ادهم؛ چهار ده سال تمام سلوک کرد تا به کعبه شد . از آنکه در هر مصلا جایی دو رکعت می گزارد تا آخر بدانجا رسید ، خانه ندید . گفت :آه ! چه حادثه است ، مگر چشم مرا خللی رسیده است ؟ هاتفی آواز داد : چشم تو را هیچ خلل نیست ، اما کعبه به استقبال ضعیفه ای شده است که روی بدینجا دارد . ابراهیم را غیرت بشورید . گفت :آیا این کیست ؟  بدوید . رابعه را دید که می آمد و کعبه با جای خویش شد . چون ابراهیم آن بدید گفت :ای رابعه ! این چه شور است که در جهان افگنده ای ؟ گفت :شور من در جهان نیفگنده ام . تو شور در جهان افکنده ای که چهار ده سال درنگ کرده ای تا به خانه رسیده ای) . (2)
نورعلی تابنده (مجذوب علیشاه) با انتقاد از این داستان پردازی ها می گوید: این داستان ها با اصول کلی تصوف که گفته اند، جور در نمی آید. قطب فرقه ی صوفیه گنابادی با علم به الگو بودن رابعه عدویه و نقش صنم بودن وی برای صوفیه در طی دوران های متمادی، حیثیت این نماد را به باد داد و گفت: رابعه عدویه در شهر خودش خوش نام نبود و از او همچین تصوری بعید است. (3)
از این سخنان قطب صوفیه مشخص می شود که شخصیت های صوفی اعم از اشخاص حقیقی و خیالی! هیچ کدام الگوی مناسبی برای طریق عرفان نبوده و نیستند و هیچ بعید نیست که در آینده ای نه چندان دور، باز چهره ی منافق گونه ی این اشخاص توسط  اقطاب صوفیه روشن شود و کوس رسوایی صوفی گری و تصوف به صدا در آید.

 

منابع:

1- عطار/تذکره الاولیا/ ذکر رابعه عدویه
2- همان
3- سایت مجزوبان نور/ سخنرانی مجلس صبح یکشنبه ۱۵-۰۲-۹۲

دیدگاه‌ها

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست ، سخن شناس نه ای جان من خطا اینجاست!

هيچ چيز مهمل نخواندم ...

رابعه را ندیدم جز خوش نامی در اندرون و درون جهان

بنظرم کسی که به خودشناسی و عالم عرفان و درویشی بیشترین ضربه وارد کرد و خیلی از عارفان رو گمراه کرد خود شما بودید دراویش گونابادی عالم عرفان و معنویت رو کاملا اشتباه متوجه شدن و از معنویت فقط رابطه بین مرید و مرشد رو یاد گرفتن نه چیزی بیشتر و بنظرم جاشون تو مسجد هستش نه خانقاه ،

ای درود به شرفت. خود بنده میخواستم مشرف بشم ، اولین و بزرگترین دلیلی که مشرف نشدم همین بود، که از مساجد راهی خانقاه شدند . در صورتی که در اسلام توصیه شدست نماز جماعت را در مساجد بخوانید

رو به دل اهل دلی جای گیر قطره به دریا در و مرجان شود جنبش هر ذره به اصل خودست هر چه بود میل کسی آن شود مولانا

پناه بر خدا ، که ندانسته به حکم نفس و جنسیت گرایی ، عرف باللهی را به حکم زن بودن رد کنیم. بسیار زنانی که در گوشه خانقاه و خلوتخانهء خانه شان از طبقات العرش گذشتند و در معاینت حضرت حق به مکالمه نشستند و خالص تر از هر اهل خانقاه و اهل تکیه و اهل درگاهی، کلامی از این ملاقات بر زبانشان جاری نشد و سرالله و "سرالمستودع فیها " در گنج سینه شان تا ابد پنهان ماند. انشالله به حرمتشان خداوند ما را نیز در قرب خود جای دهاد!

متن مذکور یا توسط شخصی بیسواد و ناآشنا با تاریخ نوشته شده و یا بطور هدفمند قصد تحریف تاریخ را داشته است. تصوف قصد رویارویی با عرفان اصیل را داشته!؟ در تاریخ عرفان و تصوف هم معنی هستند و در واقع بزرگان صوفی همان بزرگان عرفان هستند. از جمله مولانا، ابن عربی، ملاصدرا و ...

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.