روزه مخصوص اهل‌حق

  • 1393/02/31 - 00:03
روزه عملی است که در ادیان آسمانی از جایگاه خاصی برخوردار است. آیین‌های خود ساخته به تبعیت از ادیان آسمانی این عملی الهی را در چارچوب اعمال خود گنجانده‌اند، اما وقتی در بیان علت برای آن برآمدند، خرافاتی باور نکردنی به جای دلیل آن عمل به مخاطب عرضه می‌کنند. یکی از فرقه‌های خودساخته اهل‌حق است که دلایل عجیبی برای روزه خود بیان کرده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنا به خرده سرانجام، پیروان یارسان در هر سال شش روز روزه‌ی مخصوص در دو نوبت می‌گیرند.
نوبت اول: روزه "غار" یا "روچه‌ی مرنوی" است که زمان انجام آن از دوازدهم چله‌ی بزرگ زمستان لغایت چهاردهم آن است. سه روز روزه‌ی غار بدین سبب است که سلطان اسحاق هنگامی که با سه تن از یاران خود به سوی ده شیخان مهاجرت می‌کرد، برادرانش با ایل چیچک او را تعقیب کردند و سلطان و یارانش به درون غاری که تا آن موقع هیچ کسی از آن خبردار نبود رفتند و تا سه شبانه‌روز ایل چیچک پیرامون غار را محاصره کردند. پس از گذشت سه روز، به فرمان حق تعالی هوا طوفانی گردید و بر اثر آن ایل چیچک به هلاکت رسیدند و سلطان و یارانش رهایی یافتند. اهل‌حق، بنا به دستور سلطان اسحاق و به پاس بزرگداشت این واقعه، همه ساله سه روز روزه می‌گیرند، چنان‌که سلطان در این باره می‌گوید:
پولی هام ملی، پولی هام ملی
بیدی بنیشیم پولی هام ملی
یری روی یاران آما او دلی
دوازده و ما نه دلی چلی[1]
یعنی: ای گروه هم عهد و پیمان، بیایید بنشینیم، اینک سه روز روزه‌ی یاران به میان آمده، از دوازده ماه در میان چله (مقصود از چله، چله‌ی بزرگ زمستان است).  
در حقیقت روزه‌ی غار که در فرقه اهل‌حق مرسوم است، درون مایه دینی نداشته و به صرف سفارش سلطان اسحاق به شکرانه نجات از حادثه‌ای که برایش رخ داده است، بر پیروان این فرقه واجب کرده است. در صورتی که در تمامی ادیان آسمانی روزه گرفتن به امر خداوند باری تعالی صورت می‌گرفته و انجام آن عمل به قصد تقرب به خدای بزرگ است و حال آنکه در فرقه اهل‌حق – با فرض پذیرش داستان سلطان اسحاق – این عمل (روزه) به دستور سلطان صورت گرفته است.
نوبت دوم: روزه یاران "قَوَّل طاس" است که چهاردهم چله‌ی بزرگ زمستان لغایت هفدهم است. گرفتن سه روز روزه‌ی یاران قَوَّل طاس بدین سبب است که عده‌ای به نام یاران قَوَّل طاس، در فصل زمستان با هم عهد و پیمان بستند که سه روز روزه غار را در قله‌ی کوه شاهو اعتکاف کنند. آنها طبق عهدی که با هم بستند، به قله‌ی کوه مزبور رفتند و نیاز نمودند که سلطان در آنجا سرافرازشان کند. ناگهان هوا سخت طوفانی گردید و باد سختی وزیدن گرفت و برف سنگینی بارید و سه شبانه روز یاران قَوَّل طاس در زیر برف ماندند، تا اینکه مورد عنایت سلطان اسحاق قرار گرفته و نجات یافتند.
پیروان یارسان به پاس گرامی داشت این رویداد، هر ساله سه روز، روزه‌ی یاران قَوَّل طاس می‌گیرند. چنان‌که سلطان می‌گوید:
نی چله و زمسان، نی چله و زمسان
داود روچه‌شان نی چله و زمسان
نیتشان به چوارده و مانگی بواحسان
چه هفده و مانگی بگیرا چپ دسان
عیدشان بی تو بدنی سرمسان
نیت و روچه‌شان پی قول طاسان
قول طاسانما یاران و خاسان
یعنی: ای داود! بگو که باران در چله‌ی زمستان روزه بگیرند، نیتشان در چهاردهم ماه باشد و در هفدهم ماه دست افشانی کنند و چشن بگیرند، آنان برای خوشی و مستی تو باشد و نیت روزه را به نام قول طاسان بیاورند، زیرا قول طاسان از یاران مخصوص ما هستند.
برخی می‌گویند روزه‌ی دوم مستحب است اما در واجب یا مستحب بودن روزه دوم میان بزرگان اهل‌حق اختلاف است.
دلیل روزه‌ی دوم در فرقه اهل‌حق، حتی از روزه غار هم سست‌تر است. چرا که در روزه‌ی غار حداقل سلطان اسحاق امر به روزه کرده است و حال آنکه در روزه قَوَّل طاس، عده‌ای از یاران سلطان اسحاق در فصل زمستان با هم عهد و پیمان بستند که سه روز روزه غار را در قله‌ی کوه شاهو اعتکاف کنند. آنها طبق عهدی که با هم بستند، به قله‌ی کوه مزبور رفتند و نیاز نمودند که سلطان در آنجا سرافرازشان کند. ناگهان هوا سخت طوفانی گردید و باد سختی وزیدن گرفت و برف سنگینی بارید و سه شبانه روز یاران قَوَّل طاس در زیر برف ماندند، تا اینکه مورد عنایت سلطان اسحاق قرار گرفته و نجات یافتند.
و در نتیجه نجات این عده از اهل‌حق پیروان یارسان به پاس گرامی داشت این رویداد، هر ساله سه روز، روزه‌ی یاران قَوَّل طاس می‌گیرند و این درحالی است که حتی سلطان اسحاق یا دیگر بزرگان اهل‌حق، امر به این کار نکرده‌اند و دلیل روزه گرفتن اهل‌حق، صرفا عمل عده‌ای از یاران سلطان است که به قصد مورد عنایت قرار گرفتن از سوی سلطان چنین کاری را انجام داده‌اند و ازآن پس بقیه پیروان اهل‌حق از آن تبعیت می‌کنند.
بنابر مطالب گفته شده، ممکن است هر روز عده‌ای از پیروان اهل‌حق کاری انجام دهند که برای پیروان بعدی بصورت وظیفه‌ای واجب تبدیل شود. دقت در این نکات است که اختلاف چشم‌گیری میان فلسفه احکام ادیان آسمانی و آیین‌های خود ساخته نمایان می شود.

منابع:
1- نامه سرانجام ، ص 570ـ 571
2- سرسپردگان، صص 65ـ 71؛ برهان الحق، صص 144ـ 161؛ نامه سرانجام، صص 571 و 572

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

این متنی که نوشتید به دور از آداب نویسندگی است.مخصوصا برای یک سایت معتبری مثل این.شما بهتر بود به نقل روایات اهل حق و دلایل احکام آنها بپردازید نه این که در متن تاکیدتان بر این باشد که دلایل آنها پیش پا افتاده است.

خب هر حرکتی رو نمیشه که به اسم خدا و دین فبول کرد و انجام داد،یکم تعقل میخواد

با سلام نکته ای که به آن اشاره کرده اید از نکاتی است که هر شخصی به سلیقه خود به آن می پردازد.

با سلام خدمت شما تحقیق شما به جد ارزش خواندن را دارد و تحسین بر انگیز است اما نکته مهم که شما از ان غفلت کرده اید انتخاب منابع میباشد زیرا این منابعی که شما تحقیق نموده اید از منابع درجه اول دین اهل حق نمیباشد و اگر کمی بیشتر با رعایت انصاف تحقیق کنید به جواب بسیار روشنتری در این موضوع میرسید حق پشت و پناه همه جویندگان راه حقیقت باشد ان شاالله

سلام دفعه اول هست که در میان کل اهل حق می شنوم نامه سرانجام دست اول نیست!!! اگر منابع ما دست اول نیست، میشه منابعی رو که منتشر شده معرفی کنید تا با اونها تطبیق بدیم؟ اهل حق که میگن منابع ما سر مگوست و باید پنهان بمونه و از این حربه برای منتشر نکردن عقاید خودشون استفاده می کنن.

در مورد روزه قول طاس نظریه اعلام شده صحیح و کامل نمیباشد 1 - در مورد روزه قول طاس کلام واجب بودن ان به تمام اهل یارستان سفارش شده و کلام دارد 2- موعد و زمان روزه قول طاس باید بین دو چله زمستان مصادف با دلوماه خورشیدی که چهاردهم هر ماه قمری باشد زمان ان است که نودو نه درصد در بهمن ماه میباشد کلام میفرماید گلین گلین ای یار رنلر بادشاهدان کرم اولدی قوالطاس یارنلرینه اولوشاهدان نظراولدی قدر اوروجون درک المزیتمیش ایکی مذهبلر طعنه چکن یارنلره حقدن بیله برات اولدی اوروج ا یی دلو ایینداون بشینده شروعاولدی دوچله ای زمستانداهرایی که اوناتوش اولدی قوالطاسه میچه گلدی اوچ گون اوروج درگاهنده اون سگیز ینده بایرام یاراهلینه رواج اولدی ریاضت چوخ سعادت دور غم ایتمه قوشچی اوغلی ریاضتدن قوالطاسه سرمست وخوش خرام اولدی

سلام تشکر از تذکرتون. اگر توجه بفرمایید متن حاضر از کتابهایی است که در پاورقی از آنها نام برده شده است. البته حرف شما درست است چرا که شما به احکام اهل حق عمل می کنید.

مرسی از زحمتتون ولی قسمت هایی رو حذف کردین!

سلام غرض بیان اقسام روزه بوده که حاصل شده. البته بنا بر خلاصه گویی است مگر در مواردی که مطلب جمع نشود.

با سلام شمااطلاعات خیلی کمی نسبت به اهل حق یا یارستان دارید. اینکه رهبران این مذهب برن داخل غاری بعد از سه روز به یارانشان بگویند روزه بگیرین اشتباه هست و این چیزی نیست که شنیدین یا چندخط از این کتاب و خوانده باشین اگر کتاب سرانجامشان را دقیق خوانده باشین هدف چیزی دیگری ست . و برای پی بردن به اینکه این مذهب من دراوردی هست یا نه باید کلی تحقیق کنید با دانشمندان یارستان بنشید و بحث کنید تا به نتیجه ای برسید . ضمنا طبق سرانجام که کتاب یارسان میباشد هر دو روزه بر یارستان واجب بوده و باید روزه بگیرند و اگر بخشی ازمردم یارسان با هم اختلاف دارن دلایلی دیگر دارد که در طول زمان تا بحال اتفاق افتاده است . در پایان همانطور که میدانید مولا علی میگوید هرکس خود را بشناسد خدا رامیشناسد... این مذهب اشنایت میکند باوجود خودت که بهتر خودت را بشناسی . ببخشید از لحاظ انشایی ضعیف هستم از لحاظ درست بکار بردن کلمات اشتباهی کردم ببخشید

سلام بر شما صحبت های خوبی فرمودید. اما از ظاهر متون اهل حق و کلام و رفتار پیروان این فرقه، ادعاهای شما را ثابت نمی کند. اگر دلیلی بر گفته های خود دارید، لطفا بیان کنید. آنچه به نظر میرسد همان ظاهر کلام سرانجام است. مگر بخواهید کلام سرانجام را به تاویل ببرید. در این صورت هر کس می تواند بر اساس مبانی و برداشت خود سرانجام را تفسیر کند. آن موقع سنگ روی سنگ بند نمی شود.

سلام وعرض خسته نباشيد درمورد تحقيقتون راجع به روزداري اهل حق شيعه يا اهل سنن روزداري كه حضرت پيامبر بادست سبار نشون داد گفته سي روزه بعضي موقع بيست ونه روز ميشه بعضي موقع سي تا وقواعد خواص باتقليد ازمراجع محترم تقليد و ناگفته نماند روزه داري اهل حق نيز توسط حضرت سلطان صحاك واجب گرديد روزه داري مرنو بود بابت شكرانه اون كه از دست قوم چيچك نجايت يافتن نبود حضرت سروزو روزه بودن قبل از اينكه بقول شمانجات پيداكنن درغار روزه بودن اين قبل از نجات پيداكردن است كه شما ميگي شكرانه نجات يافتن بود وبا مشتي از خاك قوم چيچك از بين رفتن كه معجزه حضرت سلطان سحاك بود اين از اين مطلب مگر ميشود بگوييم موسي عصايش مارنميشد يا مسيح مرده زنده نميكرد يا هرادياني خود ساخته نيست خود ساخته تفكر ماست راجع به اديان ها، قابل تامل شما اگر قران رو ورق بزنيد ميفرمايد اناهديناه سيبيلا اما شاكرا اما كفورا ميفرمايد كه ما راه رابه شما نشان داديم خواه سپاس گذار خواه ناسپاس حالا هركس راه خودش باتوجه به اعتقادات خودش ميره كاش باتفكر به اين ايه اسماني زيبا نگاه كنيم كاش بزرگ فكر كنيم انشالا كه رستگار شويم خداوند پشتيبان شما باشد

سلام دوست عزیز ممنون از حضورتون نکاتی که ما درباره روزه اهل حق عرض کردیم با توجه به متون شما یا متونی است که درباره اهل حق نوشته شده است و هیچ چیز رو از خودمون اضافه نکردیم. شما جریان حضرت موسی ع یا انبیاء دیگر را با شخصی که بنیانگذار یک تفکر یا جریان یا فرقه است مقایسه می کنید که درست نیست. اگر سلطان اسحاق از پیامبران الهی بود، حرف شما صحیح بود. اما خود سلطان چنین ادعایی را که شما برای آن فرض می کنید نداشته اند ولی شما آن را برای سلطان مفروض میگیرید. ضمن آنکه معنی آیه آنطور که شما فرمودید نیست بلکه در تفسیر المیزان ذیل آیه 3 سوره انسان آمده است: «مردم در قبال هدایتی که ما کردیم دو نوعند: یا شاکر هستند یا کفور. خلاصه چه شاکر باشند چه کفور، به هر حال هدایت شده اند.» بنابراین هدایتی از سوی خداوند انجام شده است. آنان که هدایت خداوند و راهی که او مشخص کرده را پذیرا نباشند، جزو هدایت یافتگان نیستند.

سکوت کنید که هیچ نمی دانید

سلام. ما سکوت می کنیم، اگر شما عقاید خود را با استناد به کتب اهل حق بیان کنید. ولی متاسفانه مریدان مسلک یارسان به جای تفکر درباره مسلک خود، ما را همانند خود به سکوت امر می کنند. اگر عقایدتان برایتان مهم است بهتر است سکوت نکنید و درباره آن از بزرگان خود سوال کنید تا حداقل پاسخی برای آن در مقابل مخالفان داشته باشید. به جای آنکه سخنان بزرگان را چشم و گوش بسته بپذیرید بهتر است از آنان نامه سرانجام را بخواهید نه اینکه با سخنان گزافی همچون از اسرار بودن کلام ها و غیر قابل دسترس بودن آنها، شما را از دیدن آنها منع کنند. بهتر است به خود بیایید و جویای نکات دینی خود باشید.

شما اگر كمي سرچ كنيد در اينترنت معني اناهدينا سبيلا را خواهيد يافت تفسير شما اگر اين باشد انهايي كه هدايت خداوند وراهي كه اومشخص كرده راپذيرا نباشند جزو هدايت يافتگان نيستند درتفسيرالميزان وياهركتابي خو من ميگم اين ايه والله نور السماوات والاعرض خدانوريست در اسمان وزمين اگ من تفسير اين خدانوربدونم يعني مانور پرستيم بدونم كه نميشه تفسير اينكه استنباط شما حضرت سلطان اسحاق پيامبر نيست استنباط شماست استنباط ما يچيزي فراي تصوره استنباط هاي شما صورت ظاهر قضيه هست عقلاني بهتون بگم نقض كردن سخته من دارم اثبات ميكنم من ميگم نماز بالاتر هم هست چون قبل از نماز يچيز به نام رازونياز بوده چون پيامبررازونياز ميكردن اگ بگيم نه ابنطوري نبوده من ميگم اذانشون چجوري بوده كه اينا اونموقع نماز ميخوندن اگ شما هر چيزي بگي راه نقضش هست حتي هرچيز ميشه نقض كرد به همين راحتي

اتفاقا مشکل شما همین است که فکر می کنید با سرچ کلمه ای دیگه مشکل حل میشه. برادر عزیز وقتی صحبت از پیامبر خدا میشه، دلیل و مدرک میخواد. اگر قرار باشه شما بگی سلطان اسحاق به دلایلی که پیش شماست، پیامبر است، خب من هم ادعا می کنم که مظهر ذات سلطان بعد از مرگش من هستم. پس شما باید از من تبعیت کنید. دلیلم هم همانند دلیل شما قابل گفتن نیست. همین رو بدون که اگر از من تبعیت نکنی عاقبت به خیر نمیشی. این استدلال نیست. اینها همه ادعاهایی است که هر کسی می تواند مدعی آن شود. ضمنا تفسیر آیات رو هم یه نگاهی کن که تفسیر با رای نشه.

همينه ديگه شما كه ميگي مظهريت بعد حضرت سلطاني ميان از روشما جك ميسازن ميگن يغضنفر پيداشده ميگه من استغفراله خدام جوابتون اصلا صحيح نيست خواهشا شما اول راجع به دين خودت كامل بدون من يسوال دارم ١٢٤٠٠٠پيغمبر كيا بودن برو دنبال جواب اين بعد اگ دونستي بياراجع به دين ما حرف بزن راستي سال بعد روزه ٢٩روزه ميشه اون يروزشو چكار كنيم وحي شده بمن فتواي جديد الان صادر ميكنين كاش قدر واحترامات قران بدونيد اي كاش كاش خدانباشيد ومردم قضاوت نكنين كه چي خود ساختست كه چي اينجوريه تازه من نميگم سلطان پيامبره كه توميگي از زيبان من من ميگم يچيزي فراي اونه تو منكر اين هستي كه يكي اسامي خدا سلطان يكي از اساميشم ظاهر يكيشم باطن يكيشم الست يكيشم شافع يكيشم حكيم منكر ي مگه

چطور واسه ما جک میسازن واسه شما نه؟ باءک تجر، بایی لا تجر؟

عبادت عبادت از هر راهی یا کلامی باشد .ببینید تو دنیا مردم هزاران آیین برای ستایش خدا دارند.اینم یکی از این ایینهاست.اون بودا هم به ما مسلمانان ریشخند میزنه و ما هم به اونها. در کل دین یک چیزی شخصی می باشد مثل آلت ادمیزاد اگر ببرون دربیاوری رسوا میشه پس برای خودت میباشد در هر دین و ایینی هستی برای خودت نگهدار.مهم رسیدن به خدا.

سلام بر بهزاد عزیز مشکل ما همین است که با قبول استدلال های غیر معقول امید داریم به خدا برسیم. دوست عزیز اگر سخن شما درست باشد، فرقی میان دین الهی و دین من عندی(خود درآرودی) نیست. در نهایت فلسفه ارسال رسولان الهی پوچ و بی معنا خواهد بود. راه سلوک و طی طریق به علت آنکه با دقایق خاصی همراه است، باید از جانب مصدری مطمئن عرضه شود تا انسانها بدان اعتماد داشته باشند. به همین دلیل پیامبران الهی از سوی خداوند برگزیده شدند و راه سلوکی به سمت خداوند را از طریق وحی و به فراخور زمان خود در میان مردم و طوایف مختلف تبلیغ کردند. به همین دلیل است که حتما باید دین از جانب خداوند باشد. آیین های مختلفی که غیر الهی هستند، دچار آفات متعدد هستند به نحوی که معلوم نیست، سرانجام آن به کجا ختم می شود. همچنین ممکن نبوده که نوع بشر با فرستاده شدن یک انسان هدایت شده و در راه اصلی و صراط مستقیم باقی بماند. به همین دلیل تعداد پیامبرانی که از سوی خداوند فرستاده شده است زیاد بوده تا بتوانند در طول تاریخ بشر را از یک چشمه سیرآب کرده و به سرمنزل مقصود برسانند. بدون تبعیت از رسولان الهی، رسیدن به خداوند ممکن نیست.

دوتا سوال اخرمنو جواب ندادي اصلا نيوردي تو سايتت -١٨كه نبود سوال ديني بود شانس اوردي خيلي بدميشد واس سايتت نزاشتي سوالمو ميزاشتي يك چيزرو اثبات ميكردم ولي سايت شماست ديگه ،

سوالات شما که تایید شده، شاید ثبت نشده. دوباره ارسال بفرمایید.

مطلب خوبی بود

جناب ام تواب شما که حتی بلد نیستید مثال نقض بیارین بهتره حرف نزنین٬ تا صدسال هم بخاهید من با شما بحث میکنم و هرقسمتی از دین یارستان رو رد کنین ٬ همون موضوع رو تو هر دینی که شما اسم ببرین و مثال بزنین رد میکنم. شما میگین پیامبر و دین باید ازسوی خدا باشه و آیینهای غیرالهی دچار آفات میشوند!!!!!! اگر من بگویم حضرت سلطان پیامبر ابلاغ دین یارستان است شما برچه اساسی میخاین ردش کنین؟؟ تمام معیار شما برای تشخیص الهی بودن یا نبودن دین و پیامبر ٬ چیه؟؟

دوست دارم تحقیقاتم رو در مورد اهل حق ادامه بدم ولی نظرات و منابع خیلی ضد و نقیض هستند خیلی گیج شدم

باسلام مطلب خوبی بود ولی خواهشن این کلمه علی الهی رو از رو اهل حق بردارین چون همه خدا رو قبول داریم واین نیاز و روزه در راه خداست پس خواهشمندیم این کلمات وحرفاکه میگن دین ورفتار خاصی دارن رو حذف کنین

من خودم الحقم نمی گم که دین اسلام و بده ولی من ی چیزی بگم دوستان دین اسلام و دین الحق زیاد فرق نمی کنه از نظر ما حضرت علی الحق بوده مطالبتان خیلی ضعیف اگر سوالی داشتین در خدمتم ولی خوب نیست که به دین الحق تهین کنین چون نفس ما الحق ها سنگینه یعنی کسی رو نفرین کنیم بعد میگیرتش

میشه یه لطفی کنین برام از دین الحق بگین خیلی سول شده برام.کلیات دین الحق ک با اسلام فرقی نداره؟؟؟

درباره اهل حق میتوانید از اینجا مقالات را بخوانید: https://www.adyannet.com/fa/ahlalhaq

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.