نقش امام حسن (ع) و امام حسين (ع) در فتح ايران

  • 1393/07/26 - 07:47
اين نوشتار در نقد بخشی از ديدگاه‏‌‌های نويسندگان ضد اسلامی است كه امام حسن (علیه السلام) و امام حسين (علیه السلام) را متهم به شركت در فتوحات و قتل‏‌عام‌ها در ايران کرده‌اند. در اين بخش اين ادعا را مورد بررسی قرار داده و بطلانش را به اثبات رسانده‌ايم...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اين نوشتار در نقد ديدگاه‏‌‌ نويسندگان ضد اسلامی است كه امام حسن (علیه السلام) و امام حسين (علیه السلام) را متهم به شركت در فتوحات و قتل‏‌عام‌ها در ايران  کرده‌اند. در اين نوشتار، اين ادعای کِذب را مورد بررسی قرار داده؛ باطل بودنش را اثبات می‌کنیم. ادعای معاندین این است که لشکر عرب در حمله به گرگان و طبرستان (مازندران)، در عصر خلافت عثمان، خونریزی‌های بسیار صورت دادند و حسنین (امام حسن و امام حسین) هم در این نبرد حاضر بودند! حال باید بررسی کرد، که گرگان و طبرستان چگونه فتح شد؟ و آیا امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در فتح آن نواحی حضور داشتند یا نه؟

چگونگی فتح طبرستان و گرگان

بیشتر منابع دست اول تاریخی، فتح آن ناحیه را از راه صلح و بدون جنگ و خون‌ریزی نوشته‌اند. طبری می‌نویسد: «سعید به سال سی‌ام، آهنگ غزا کرد و سوی گرگان و طبرستان رفت... "کلیب بن خلف" گوید: سعید بن عاص با مردم گرگان صلح کرد... ادریس بن حنظله می‌گوید: سعید بن عاص با مردم گرگان صلح کرد».[1] بلاذری نیز در فتوح البلدان می‌نویسد که سعید بن عاص در زمان خلافت عثمان، با حاکم جرجان (گرگان) صلح کرد و او از آن پس به دستگاه خلافت، مالیات و خراج می‌داد.[2] ابن قتیبه از مورخان صدر اسلام که وفات او در سال 276 هجری بوده نیز می‌نویسد: «طبرستان توسط سعید بن عاص در زمان عثمان به صلح فتح شد».[3] مطهر بن طاهر مقدسی هم می‌نویسد که سعید بن عاص، در عصر خلافت عثمان، گرگان و طبرستان را با صلح فتح کرد.[4] ابن فقیه همدانی هم تأیید کرده که گرگان و طبرستان، در زمان خلافت عثمان، به دست سعید بن عاص به صلح گشوده شد.[5]

آیا حسنین در فتح گرگان و طبرستان حضور داشتند؟

بیان شد که اولاً طبق منابع کهن، گرگان و طبرستان به صلح گشوده شدند. اما پیرامون حضور حَسَنَین (یعنی امام حسن و امام حسین) در فتوحات باید به عرض رساند که این ادعا هم از حیث سند و هم از لحاظ دلالت، صحیح نیست. به تعبیری، حسنین، در فتح طبرستان و گرگان حضور نداشتند.
- منشأ ادعای کسانی که می‌گویند حسنین در فتح گرگان و طبرستان حضور داشتند، سخنی است که طبری نقل کرده است: «حدثنی عمر بن شبة قال حدثنی علی بن محمد عن علی بن مجاهد عن حنش بن مالک قال غزا سعید بن العاص من الکوفة سنة ثلاثین یرید خراسان ومعه حذیفة بن الیمان وناس من أصحاب رسول الله صلى الله علیه و سلم ومعه الحسن والحسین وعبدالله بن عباس وعبدالله بن عمر وعبدالله بن عمرو بن العاص وعبدالله بن الزبیر.[6] عمر بن شبـة برای ما نقل کرد که از قول علی بن محمد و او هم از علی بن مجاهد بن مسلم و او نیز از حنش بن مالک شنید که سعید بن عاص در سال 30 (در زمان عثمان) از کوفه به سمت خراسان حرکت کرد و به همراه او حذیفة بن یمان، و برخی از اصحاب رسول الله همچون حسن و حسین و عبدالله بن عباس ، و عبدالله بن عمر و عبدالله بن عمرو عاص و عبدالله بن زبیر بودند.» اما این نقل تاریخی، اشکال سندی دارد. چگونه؟ طبری خود هیچ گاه این روایت را تأیید نکرد. بلکه گفت عُمَر بن شبة این سخن را گفته است. جالب است که بدانیم این شخص متوفای 262 هجری در سامرا جزو مورخینِ مرتبط با دربار بنی‌العباس بود.[7] و جالب تر اینجاست که طبری می‌گوید عمر بن شبة این روایت را از زبان «علی بن مجاهد» نقل کرده است. این در حالی است که هم در منابع شیعه و هم در منابع سنّی، این شخص، بی‌اعتبار و دروغگو خوانده شده است. ابن حجر عسقلانی از بزرگان اهل سنت در مورد او می‌گوید: «از علی بن مجاهد بن مسلم، ضعیف‌تر و بی‌اعتبار تر کسی نیست». خطیب بغدادی دیگر عالم اهل سنت هم می‌گوید علی بن مجاهد بن مسلم از کسانی بود که روایت جعل می‌کرد. بزرگان اهل سنت او را دروغگو می‌دانند و در بی‌اعتباری او شکی نیست.[8] می‌بینیم که راویان این روایت (که خود طبری هم ابداً این روایت را تأیید نکرد) جزو جاعلین، دروغگویان و از درباریان بنی‌امیه و بنی العباس بودند. نکته جالب‌تر اینجاست که طبری پس از نقل این روایت، در صفحه بعد اسامی نامداران حاضر در این نبرد را بیان می‌کند اما نام حسنین را نمی‌آورد.
- بلاذری نیز در فتوح البلدان این روایت را نقل کرده است (گذشته از پاسخ بالا که ارائه کردیم) اما جالب اینجاست که او خود نیز به حضور حسنین در فتوحات، اطمینانی نداشت. چون در مورد روایت چنین گفت : «برخی چنین گفته‌اند...»
- گذشته از همه‌ی این‌ها، دکتر عبدالحسین زرینکوب، ادعای حضور حسنین در فتح گرگان و طبرستان را شایعه و محل اِشکال خواندند.[10]

چند پرسش از کسانی که مدعی هستند حسنین در فتوحات حاضر بودند

کسانی که اصرار می‌کنند حسنین در فتوحات حاضر بودند و سپس با سوء استفاده از احساسات ناسیونالیستی برخی، می‌کوشند که به اهل بیت توهین کنند، باید به این سؤالات پاسخ دهند:
- کسی که بدون دلیل و مدرک، کسی را متهم به جنایت می‌کند، می‌تواند مدعی انسانیت باشد؟ به تعبیری دیگر، کسی که از سَر عقده و کینه، دیگران را به بدترین شکل مورد اتهام قرار می‌دهد، چه انسانیتی برایش می‌ماند؟ مدعیان باید پاسخ دهند که سند و دلیلشان بر ادعای حضور حسنین در فتوحات (و ایضاً مشارکت ایشان در رفتارهای زشت دیگران) چیست؟
- آیا حضور یک شخص در یک مکان لزوماً به معنای تأیید دیگر افراد و رفتارهای آنان است؟ به فرض "محال" که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در این جنگ حاضر بودند، آیا حضور ایشان الزاماً به معنی تأیید همه رخ‌دادها است؟ چه بسا من یا شما به دلیلی خاص در جایی حاضر باشیم که حاضرین و رفتارهای آنان مورد تأییدمان نباشند.
- مردم گرگان و طبرستان در قرن 3-2 هجری و در اثر نهضت فرهنگی تبلیغی سادات علوی، مسلمان و شیعه شدند. چگونه ممکن است که حسنین (نعوذ بالله) خون بی‌گناهان را ریخته باشند، در حالیکه نسل بعدیِ مردم طبرستان و گرگان، در راه اهل بیت جانفشانی‌های بسیار کردند...
- جماعتی که به بهانه‌های مختلف و بر اساس دروغ‌ها، توهمات و بافته‌های ذهنی خود، به اهل بیت توهین می‌کنند، آیا حاضرند نسبت به جنایات امریکا و انگلیس و اسرائیل اعتراض کنند؟ چرا رگ گردن برخی، فقط در برابر اسلام برافروخته است؟ التماس تفکر و تحقیق!

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، 1375، ج 5، ص 2117-2118.
[2]. احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، تهران: نشر نقره، 1337، ص 469
[3]. ابن قتیبه، المعارف، قاهره: الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1992، ص 568
[4]. مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: نشر آگه، 1374، ج 2، ص 868
[5]. ابن فقیه همدانی، البلدان، ترجمه ح. مسعود، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1349، ص 152-153.
[6]. تاریخ طبری، بیروت: دار الکتب العلمیة، 1407 هـجری قمری، ج 2 ص 607.
[7]. محمد بن أحمد بن عثمان الذهبى، تذکرة الحفاظ، بیروت: دار الکتب العلمیة، ج 2، ص 77.
[8]. أبوبکر الخطیب البغدادی، تاریخ بغداد، بیروت: دار الکتب العلمیة، ج 12 ص 106.
[9]. تاریخ طبری، بیروت: دار الکتب العلمیة، 1407 هـجری قمری، ج 2 ص 608؛ تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده‏، تهران: نشر اساطیر، 1375، ج‏ 5، ص 2116.
[10]. عبدالحسین زرینکوب، تاریخ مردم ایران (2) کشمکش با قدرت‌ها، تهران: مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1377، 346-347.

آخرین بروز رسانی: 1396/9/29

 

تنظیم و تدوین

دیدگاه‌ها

زرینکوب: حضور حسنین در فتح گرگان شایعه است. اسکن از متن کتاب: [http://www.adyannet.com/fa/news/22800] (عجیب است. چرا برخی اصرار دارند که هر شایعه ای را باور کنند؟)

متشکرم فکر میکنم مقاله به قدر کفایت مستند بود

خوف محشر از کسی باشد که او بی‌‌صاحب است... صاحب ما در قیامت هم قیامت می‌کند (یا حسین)

پس برادران شیعه متعصب بدانید که علی وفرزندانش نقشی در گسترش اسلام به خارج از شبه جزیره نداشتند وهمه کشورهای مسلمان به دست عمر اسلام اوردند البته تحمیلی نه تعلیمی 2علی در نهج البلاغه در باره حمله به ایران نقش مشاور راداشته وبه عمر توصیه کرده شخصا در جنگ شرکت نکنه باز گفته که عده ای ایرانی از حاکم فاسد عرب خود شکایت کردند که اوگفت خواستم در کارتان نظر کنم دیدم پیش از اینکافر بودید وباید اطاعت کنید از خطبه های نهج البلاغه البته علی وفرزندانش ظلمی به ما ایرانیان نکردند پس قابل احترامند نه توهین درود بر ایرانیان اصیل نه عرب نزاد

عمر ملعون نقشی در گسترش اسلام در ایران نداشت بلکه تلاش داشت تا ایرانیان کافر اهل کتاب بمانند تا بتواند از ایرانیان جزیه بگیرد و جیب ناپاکش را پر کند. در زمان پیامبر اسلام بود که امیرالمومنین علی بن ابی طالب داخل شبه جزیره عربستان معجزه کرد و همه یمنی ها مسلمان شدند و در ادامه ایرانیان همه شیعه شاه شاهان ایران که قرآن را کتابت کرده بود شدند.

عامل شکست ایرانیان ا ظلم شاهان اشغال ساسانی 2بیماری وگرسنگی 3تبعیض طبقاتی ومالیات وناراضی بودن قبل از حمله 4000ایرانی به اعراب پیوستند شما میگین مقصر علی وحسنین بودند نه جانم

سلام،با توجه به رشته‌ام و مطالعاتی که داشتم دین فقط جهت کسب قدرت و حکومت بوده که بصورت ابزار فاشیسمی استفاده می شده،چون اخلاقیات قبل از دین وجود داشته حالا شما ها بزنید تو سر کله ی هم نمونش کشورهای بی دین اسکاندیناوی التماس تفکر

با تشکر از شما که دیدگاه خود را مطرح کردید. به "نظر" من سخنان شما قابل نقض شدن است. پس نمیتوان فرمایش شما را مبنای قضاوت و داوری قرار داد. دلیل: 1. فرمودید دین فقط جهت کسب قدرت و حکومت بوده است. باید از شما پرسید کدام دین؟ ممکن برخی از سر تعصب و لجبازی بگویند: "همه دین‌ها" ! اما باید از آنان پرسید آیا شما همه دین‌ها را مطالعه کردید که اینگونه داوری میکنید؟ 2. شخصی مانند علی بن ابیطالب که وسعت قلمرو حکومت او یکی از وسیع‌ترین قلمروهای تاریخ جهان بود (تقریبا بر کل خاورمیانه حکومت رسمی داشت) اما طبق تمامی اسناد تاریخی از دوست و دشمن، همانند فقیرترین افراد زندگی میکردند و حقوق ایشان از بیت المال به اندازه حقوق یک خدمتکار ساده بود. اگر دین برای کسب قدرت و حکومت بوده، پس ایشان باید همه گونه ناز و نعمتی برای خود و خانواده‌شان فراهم می‌کردند. اما نکردند. 3. فرمودید اخلاق قبل از دین وجود داشته... بله اما کدام اخلاق؟ چه بسا در جامعه ابتدایی (منهای دین) همبستری با مادر و خواهر (حتی به زور) اخلاقی محسوب می‌شد. یا قتل یک بیگناه برای به دست آوردن غذا اخلاقی محسوب می‌شد. در مثال اسکاندیناوری هم که فرمودید اتفاقا یکی از بی‌اخلاق‌ترین کشورهای دنیا همین کشورهای اسکاندیناوی هستند. مثلا کشور سوئد یکی از 10 کشور دارای بیشترین تجاوز جنسی به زنان بی‌گناه در جهان است: [https://www.rankred.com/10-countries-with-highest-rape-crimes-statistics/] گذشته از این، بزرگترین جنایات تاریخ بشر به دست بی‌دین‌ها صورت گرفته است. مانند جنایات مائوئیست‌ها در شرق آسیا و... التماس تفکر و تحقیق

ضمناً محال است که جناب منوچهر به صورت اتفاقی به این صفحه از سایت آمده باشند. ایشان در پی هدفی بودند و چون به آن نرسیدند کوشیدند که با پیش کشیدن بحث "اصل دین" به اندکی از اهداف خود برسند. غافل از اینکه آن دوران تمام شده و معادلات جهانی در حال تغییر است. بهتر است امثال ایشان از لجبازی دست بردارند. چون فایده‌ای ندارد. و در پایان هم از این بزرگوار می‌خواهم که به دروغ‌های رسانه‌های غرب‌زده توجه نکنند و به آنان سواری ندهند. ترویج "بی‌دینی" در دنیای امروز با هدف کسب قدرت و حکومت و سواری گرفتن از جوانان ساده صورت می‌گیرد. پس ایشان را دعوت میکنم که با تبعیت از کتاب الله و عترت و در پیش گرفتن طریق حُریّت به راه خدا و دینداری وارد شوند. روز ذبح نزدیک است. زمانش که برسد به مجرمین رحم نخواهد شد. بی‌صبرانه منتظر آن روز هستیم و قبل از رسیدن آن روز دست دوستی به سوی هر کس که بخواهد دراز میکنیم.

سلام.به همه عزیزان زحمت کش سایت و همراهان گرامی. من معمولا اهل کامنت گزاشتن نیستم ولی از اونجایی که به این بحث اهمیت میدم همه کامنت ها و جوابیه ها رو خوندم و حیفم اومد نظر ندم. حتما در بین کسانی که نظر مخالف جوابیه ها دارن کسانی هستند که واقعا بدنبال جواب منطقی ، مستند و مستدل هستند که در نتیجه سعه صدر مسئولین کانال در مقابل فحش و ناسزائ افراد مقرص (که از قبل تصمیمشون رو گرفتن و تغییر نابذیرند چون اصلا دنبالش نیستن و فقط ادعا های غیر مستند و مبنی بر شایعه پراکنی صهیونیست و وهابی را مطرح میکنند ) و جواب های مستند امیدوارم براه حق برسند و مستحکم ادامه خواهند داد ان شاءالله. این مطلب رو عرض کردم تا مسئولین سایت ارزش کاری رو که میکنن بدونن و راهشون رو با جدیت انجام بدن که کارشون بس ارزشمند و قابل تقدیر است و حقیر به سهم خودم کمال تشکر را دارم و التماس دعا دارم. ضمنا از دوستانی که بدون پیش فرض اینجا هستند توصیه برادرانه دارم که اسناد منابع ارائه شده از هر دو طرف این گفتگو را حتما بروند و با یه سرچ ساده مطالعه نمایند و حتما به نتایج بهتری دست پیدا میکنند. در بسیاری از موارد و پستهای صهیونیستی وهابی منابعی ارائه شده که این تلقین میشود که حتما خیلی مطمئن هستند که رفرنس دادن ولی من خودم خیلی از این منابع رو دیدم و اصلا چنین ادعایی درش نبوده و این افراد مغرض روی دنبال نکردن ما حساب کرده و با توجه به تنبلی ما در این امور احتمالش درست هم بوده.خوهشا چشم و گوش بسته منابع داده شده رو قبول نکنید و حتما پیگیری نمایید و درضمن در رابطه با رفرنس های قرانی حتما به تفاسیر اون آیه و یا آیات نورانی مراجعه نمائید تا اصل مسئله برایتان روشن شود چون تفسیر هر آیه به شان نزول و آیات قبل و بعد و بسیاری از موارد بستگی داره که مفسرین به آن پرداخته اند. مجدد از مجاهدت و زحمات و بخصوص از سعه صدر دست اندرکاران سایت کمال تشکر را دارم. ارادتمند: جلیل یاعلی.

ظاهرا دوستان محترم درگیر بحثی شده اند که تبدیل به درگیری فرسایشی شده . منتهی بدیهی است که پیروان هیچ مذهبی به این سادگی ها دست از مذهب خویش بر نمی دارند و در اغلب ادیان به پافشاری و ایمان تا لحظه مرگ تاکید شده است و همین حالا اگر یکی بیاید و ادعای نبوت کند شما قبول می کنید ؟ گیرم در دین شما آمدن پیامبری در آینده پیش بینی شده باشد از کجا معلوم که او همان است و تازه روحانیون زردشتی هم بیکار نمی نشستند و قطعا هزار جور تبلیغ منفی می کردند . نامه حضرت پیغمبر به خسرو پرویز مثل این است که یکی بالفرض به ترامپ نامه بدهد که بیا دین من را قبول کن وگرنه هرچه دیدی از چشم خودت دیدی ! در مثل مناقشه نیست منتهی قبول کنید که انتظار حضرت محمد از امپراتوری مانند خسرو پرویز کمی زیاد بوده با تاکید بر این که ایرانی ها هم خالق یکتا را می پرستیدند و زرتشت هم پیغمبری تمام عیار بود . منتهی قدرت تازه نفس اعراب و ایدولوژی جذاب آنها به همراه ضعف درونی و فساد دینی آن زمان ایران باعث شد که این دید جدید را بپذیریم که البته شهر به شهر با جنگ و درگیری از دین آبا اجدادی خود دست کشیدیم و علت اصلی تنفر ما از عمر همین است ، بدیهی است که حضرت امام حسن و حسین نقش عمده ای در این ماجرا نداشتند وگرنه امام حسین تبدیل به محبوبترین شخصیت پیش ما نمی شد که دوماه از سال درگیر عذاداری باشیم و به هرمناسبتی به یاد او باشیم . هرکسی با خلافت بغداد درگیر شد پیش ما ایرانی ها عزیز بود . حالا محسنات و سجایای خاندان علی به کنار منتهی ما دلایل سیاسی خودمان را داشتیم . این حرفها که اعراب فرشته بودند و هیچ کتابی را نسوزاندند فقط یک شوخی است . اگر جماعت عرب انقدر فهم و شعور داشت حداقل یک کتاب از دوران کهن باقی مانده بود . حساب حضرت محمد را با اعراب یکی نکنید ، شما کثافت کاری های داعش را ببینید و تصور کنید اجداد ما با چه موجوداتی درگیر بودند و تازه داعش سال ۲۰۱۶ کجا و عرب بدوی هزار و سیصد چهارصدسال قبل کجا که داعش خیلی متمدن و ناز و مهربان است به نسبت آن جماعت . نمی گویم ایران آن زمان همه هنرمند و متمدن بودند . منتهی عرب را به هیچ عنوان نمی توانید با ما مقایسه کنید . مجددا تاکید می کنم فرهنگ شتری اعراب را با اسلام یکی نکنید و تصور نکنید دفاع از فلان عرب کریه با دفاع از اسلام یکی است اینها بچه خودشان را زنده به گور می کردند تا چه برسد اهالی بی دفاع کشوری که فتح کردند.....

در جواب سهیل چپ دست: پیروان هر مذهبی اینگونه نیستند که تا لحظه مرگ از دین شان طرفداری کنند. طبیعتا همان جایی که درباره آمدن پیامبری در آینده نوشته خصوصیاتی را ذکر کرده تا پیامبر آینده شناخته شود و هر کسی نتواند خود را به عنوان پیامبر وعده داده شده معرفی کند. ایرانیان قبل از اسلام کاملا مشرک بودند و زرتشت یک مدعی دروغین بنی اسرائیلی و ملعون تمام عیار بود که عده ای را عین یهودیان گوساله پرست و شیطان پرست کرد و به بی ناموسی دستور داد تا بت اهورامزدا خشنود شود. قبل از اسلام نظام جامعه طبقاتی بود و مردم ایران حق درس خواندن نداشتند و کتابخانه های عمومی وجود نداشتند یعنی کتابی برای آتش زدن و نابود کردن وجود نداشت. کوروش حدود دوهزاروپانصد سال پیش داعش را تاسیس کرد و بقیه از کوروش الگو گرفتند و پیروی کردند. زنده به گور کردن یک رسم پارسی است و قرن ها قبل از اسلام گزارش هایی درباره زنده به گور کردن پسران و دختران مردم توسط هخامنشیان ثبت شده است. وقتی طبق حرف خودت اوضاع آن زمان ما بهتر از حالا نبود، فرهنگ و تمدن ارزشمندی نداشتیم. ایران فرهنگ و تمدنی ارزشمندی نداشت وگرنه در قرآن سوره ای به نام ایران داشتیم نه به نام روم. تمدن عربستان از همه جا بیشتر است چرا که کعبه اولین ساختمانی است که ساخته شده.

عضویت ما در باشگاه کشورهای جهان سوم به دلیل مسلمان بودن ما نیست . زردشتی هم مانده بودیم اوضاع ما از وضعیت فعلی بهتر نبود . بله ما دارای فرهنگ و تمدنی بودیم که ارزشمند بود . منتهی همان موقع هم روحانیون زردشتی برای ما منفور بودند و به قول خواجه چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند . وگرنه روم با آن قدرتش هیچ غلطی نمی توانست بکند چه برسد به چهارتا عرب که به مخیله شان نمی گنجید بخواهند با ایران بجنگند . شک نکنید که اسلام به یمن وجود تمدن و فرهنگ ایران جهانگیر شد و تا اسپانیا جلو رفت وگرنه سطح فکر عرب تا سقف حرمسرایش بیشتر نیست . میشل فوکو حرف قشنگی می زند و می گوید تاریخ اصولا تاریخ معاصر است یعنی من با انگیزه های فعلی خودم تاریخ را تعبیر و تفسیر می کنم . اگر شما به هویت ملی خود افتخار کنید در تاریخ کشورتان همه چیز را زیبا می بینید و اگرنه بالعکس . می خواهم بگویم بسیاری از بحث های فعلی در این جا بستگی به روحیات شما دارد و به صرف منابع محدود و سانسورشده و تغییر یافته ای که فعلا در دست داریم نمی شود به اطمینان رسید و چگونگی یک اتفاق را واقعا روشن کرد .فقط می توانیم حدس بزنیم و یا آرزوهای خودمان را در تاریخ ببینیم والسلام

درود بر تو! البته، این را بگم، شکست ایرانی‌ها در برابر تازی‌ها دلایل مهمی هم داشت که می‌تونید در جلد دوم نَسکِ "تاریخ ۱۰ هزار ساله‌ی ایران" بخوانید. به ویژه جنگ‌های طولانی مدت با امپراتوری روم که همیشه بر ایران می‌تاخت، این دستاورد خستگی سپاه ایران را به دنبال داشت. و شکست‌های زیادی هم از سپاه ایران خورد.

اینکه هیچ گمانی نیست حسنین (ع) در جنگ نبودن، چرا که پدر بزرگوارشان را ۲۰ سال خانه نشین کردند، حالا چطور شد که پسرهاش فرمانده سپاه شدن؟! بلاذری یکی از معتبرترین‌هاست و با توجه به این‌که خود شخصاً سرزمین‌های بسیاری برای پژوهش‌هاش رفته، نَسکش معتبره. اما خود ایشان هم میگن "گفته شده..."! طبری هم که یا شنیده یا نوشته‌های پیشین را آورده. و قابل توجه اون پیام بالایی که کوروش و داریوش را به جنایت محکوم کرده!! مدرک و سندت کجاست که این توهین را میکنی؟!!!!! بنده این همه تاریخ باستان ایران را خوندم، به چنین چیزی برنخوردم. اگه دوست داری در این باره بحث کنیم تا آی‌دی تلگرامم را بدم! البته با سند و مدرک تاریخی بحث میکنیم، نه حرف‌های اینترنتی! و قابل توجه‌ی سامان گرامی، برای جنایات تاخت و تازهای خلفا، جلد دوم تاریخ ۱۰ هزار ساله‌ی ایران را بخون. با مدرک و سند میاره که خالد فرمانده‌ی گماشته شده توسط عمر بن خطاب، چه بلایی سر ایران میاره. چی میکشیم از دست این ملی‌گراهای افراطی و مذهبیون افراطی! همه چیز را در هم قاتی می‌کنن!

جنایتکار و خونخوار بودن بودن کوروش و داریوش و مابقی هخامنشیان قابل انکار نیست. در همین سایت هم اسناد زیادی در این باره آورده شده.

تعجب میکنم چرا بعضی اصرار به نفهمیدن دارن؟ قضیه خیلی روشنه که حسنین در فتوحات حضور نداشتند و این نوشته هم خوب پرورش داده شده جایی برای حرف دیگه نمونده

سلام سامان لطفا یه پستی بزار راجب شخصی که طبری ازش نقل قول کرده ممنون

میخواستم اینم اضافه کنم به مطالب شما اخه چه شخصی میتونید پیدا کنید ک هم مادرشو زدن هم پدرشو بعد بره کمک کسای ک به خانوادش ظلم کردن بعدش ابوکر عمر عثمان به حضرت علی دشمنی میکردن آیا حضرت علی به نظر شما دخالت میکرد در این جنگ ک پسرانش را وارد جنگ کن یکم واقع گرا باشیم منطق داشته باشیم خوبه

آنها ی که منکر حضور حسنین در حمله اعراب به ایران هستندقبول دارند که این عزیزان هیج تلاشی در چهت گسترش اسلام نداشتند.ودر جهاد برای اگسترش اسلام شرکت نکردند پس چگونه ادای امامت را دارند

بر اساس قرآن، گسترش اسلام از دو طریق است: 1. حکمت (موعظه و دعوت) 2. حدید (شمشیر، و در هم شکستن ظاغوت و حکومت‌های ستمگر). اهل بیت همواره مورد نخست را اجرا میکردند. اما مورد دوم: چون خلافت از ایشان غصب شد فرصتی برای اجرای آن نیافتند. تنها حضرت علی 5 سال و امام حسن چند ماه حکومت کردند که آن مدت اندک هم صرف برخورد با یاغیان و فتنه گرانی چون طلحه و زبیر و عایشه و معاویه شد. این افراد با ایجاد درگیری و فتنه خون هزاران بی‌گناه را ریختند و جامعه را درگیر تفرقه کردند. قرآن هم چنین افرادی را لعن کرده است. شما دوست عزیز را دعوت میکنم که این افراد را لعن کنید تا به برکت این تبرّی مورد لطف خدا قرار بگیرید.

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.