عذرخواهی از مردم به خاطر تصدی خلافت

  • 1397/05/28 - 21:31
در منابع معتبر اهل سنت عذرخواهی برخی از مسببین اختلافات پس از رحلت پیامبر آمده است؛ مثلاً درباره خلیفه اول آمده است: «وی از جای برخاست و ضمن خطبه‌ای از مردم عذر خواست و گفت: من برای تصدّی خلافت، هرگز حرص نورزیده و به آن رغبت نداشته و ...» و یا عمر بن خطاب در مورد بیعت با ابوبکر گفت: «بیعت با ابوبکر ناگهانی بود.» واحسرتاه از جهل صحابه‌ای که دیگران را هم به دنبال خود به جهنم کشاندند و اقراری که بزرگان اهل سنت آن را در کتاب‌های خود نوشته، ولی دیدگاه خود را تغییر ندادند.

متن مقاله
در منابع معتبر اهل سنت عذرخواهی برخی از مسببین اختلافات پس از رحلت پیامبر آمده است؛ مثلاً درباره خلیفه اول آمده است: «وی از جای برخاست و ضمن خطبه‌ای از مردم عذر خواست و گفت: من برای تصدّی خلافت، هرگز حرص نورزیده و به آن رغبت نداشته و ...» و یا عمر بن خطاب به خاطر بیعتی که با ابوبکر در امر خلافت صورت داده بود، این‌گونه می‌گوید: «بیعت با ابوبکر ناگهانی بود، و از آن‌جا که ترس متفرق شدن مردم را داشتیم، خواستیم با یکی از صحابه بیعت صورت گیرد.» و در مورد لغزش دانستن بیعت با ابوبکر آمده است: «بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرّ آن را برطرف کرد.»
واحسرتاه از این جهل صحابه‌ای که دیگران را هم به دنبال خود به جهنم کشاندند و واعجبا از این اقراری که بزرگان اهل سنت هم آن را در کتاب‌های خود نوشتند، اما دیدگاه خود را تغییر ندادند و بر آن پافشاری هم می‌کنند.

متن مقاله
تاریخ خود گواه بر این مدعاست که برخی از اصحاب پیامبر مانند ابوبکر و عمر به‌خاطر هوا و هوس دنیایی خود، دست به کاری زدند که هم برای خودشان و هم برای جهان اسلام گران تمام شد و موجب گردیدند تا امت مسلمان منحرف شوند و مسلمانان فرقه فرقه و شاخه شاخه شوند و هر گروه و مذهبی سنگ عقاید و تفکرات خود را به سینه بزند و مذهب خود را فرقه ناجیه بداند، در حالی‌که تشکیل این مذاهب و فرقه‌های مختلف از پای بست خراب بوده است، چرا که اینان اهل بیت پیامبر را فراموش کردند و دچار سردرگمی و اختلاف با دیگر مذاهب شدند؛ در منابع معتبر اهل سنت عذرخواهی برخی از مسببین این اختلافات آمده است.
مثلاً درباره خلیفه اول آمده است: «قام ابوبکر فخطب الناس و اعتذر الیهم و قال والله ما کنت حریصاً علی الاماره یوماً ولا لیله قطّ و لا کنت فیها راغباً و لا سألتها الله عزوجل فی سرّ و علانیّه...[1] وی از جای برخاست و ضمن خطبه‌ای از مردم عذر خواست و گفت: من برای تصدّی خلافت، هرگز حرص نورزیده و به آن رغبت نداشته و در خفاء و آشکار آن را از خدا نخواستم و...»
و یا عمر بن خطاب به خاطر بیعتی که با ابوبکر در امر خلافت صورت داده بود، این‌گونه می‌گوید: «قال عمر و انّا والله ماوجدنا حضرنا من امر اقوی من مبایعه ابی بکر خشینا ان فارقنا القوم و لم تکن بیعه ان یبایعوا رجلاً منهم بعدنا.[2] به خدا قسم! تاکنون امری قوی‌تر از بیعت با ابوبکر شاهد نبودیم، اما این بیعت، بیعت نبود، بلکه از آن‌جا که ترس متفرق شدن مردم را داشتیم، خواستیم با یکی از صحابه بیعت صورت گیرد.» که البته باید از ایشان سؤال کرد پس بیعت گرفتن به زور و اجبار از حضرت علی (علیه‌السلام) برای چه بوده؟ و نیز آن بیعتی که در غدیر خم در حضور پیامبر صورت دادید برای چه بود؟
و جالب‌تر این‌که در مورد لغزش دانستن بیعت با ابوبکر از سوی عمر، سخن ابن اثیر جزری این عالم اهل سنت است که در کتاب خود می‌نویسد: «و منه حدیث عمر انّ بیعه ابی بکر کانت فلته وقی الله شرّها أراد بالفلته الفجاه، و مثل هذه البیعه جدیره با تکون للشرّ و الفتنه فعصم الله من ذلک و وقی- انّ الامامه یوم السقیفه مالت الی تولّیها الانفس و ذالک کثر فیه التشاجر فما قلّدها ابوبکر الا انتزاعاً من الایدی و اختلاساً.[3] از جمله احادیث، حدیث عمر است که گفت: بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرّ آن را برطرف کرد. منظور از این لغزش، اتفاق ناگهانی بود که رخ داد و به همین جهت، سزاوار است که چنین بیعتی موجب شرّ و فتنه گردد که خداوند از آن جلوگیری کرد، ... امامتی که در سقیفه اتفاق افتاد، به سبب خواهش‌های نفسانی بود که در آن، مشاجرات فراوان رخ داد و ابوبکر آن را از میان دست‌های دیگران به سرقت برد.»
در نتیجه واحسرتاه از این جهل و نادانی صحابه‌ای که دیگران را هم به دنبال خود به جهنم کشاندند و واعجبا از این اقراری که بزرگان اهل سنت هم آن را در کتاب‌های خود نوشتند، اما دیدگاه خود را تغییر ندادند و بر عکس بر آن پافشاری هم می‌کنند.

پی‌نوشت:

[1]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، کتاب معرفه الصحابه،  ج3 ص70 حدیث4422.
[2]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، لبنان، کتاب المحاربین، ج6 ص2506 حدیث6442.
[3]. النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ابن اثیر جزری، مکتبه العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص467.

تولیدی

دیدگاه‌ها

این عذرخاهی بخوره تو سرشون چه فایده وقتی که سنگ انحرافو گذاشتن و تا روز قیامت باید تاوان ظلم اینها را مسلمونا پس بدن.

جوابت واقعا لایک داره. حالا چطوری این انحراف درست باید بشه؟ اصلن درست میشه؟ ما تاوان حماقت چه کسایی رو باید پس بدیم. یه جایی توی کتابای سنی‌ها خوندم از ابوذر و سلمان فارسی که گفته بودند اگه میذاشتن خلافت به اهلش میرسید زمین و زمان برای همه آباد میشد(یه همچین مضمومی داشت).

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.