آیا از منظر قرآن خلیفه اول باتقواترین افراد بوده است؟

  • 1392/04/02 - 17:17
از گذشته تاکنون پیروان مکتب خلفا تلاش فراوانی را در مشروعیت بخشی به خلافت و جانشینی خلفا کرده اند اما پس از آن همه تلاش و کوشش همگی اذعان کرده‌اند که هیچ نصی از قرآن و روایات نبوی بر افضلیت ابوبکر بر امیرمومنان وجود ندارد لذا به سراغ ادله دیگر چون اجماع و عقل رفته‌اند.

از گذشته تا کنون پیروان مکتب خلفا تلاش فراوانی را در مشروعیت بخشی به خلافت و جانشینی خلفا کرده اند ، اما پس از آن همه تلاش و کوشش ، همگی اذعان کرده اند که هیچ نصی از قرآن و روایات نبوی بر افضلیت ابوبکر بر امیر مومنان وجود ندارد ، لذا به سراغ ادله دیگری چون اجماع و عقل رفته اند که هر یک به نوبه خود مبتلا به اشکالات فراوانی هستند.
یکی از ادله ای که ایشان برای اثبات افضلیت ابوبکر بدان استناد می کنند ، این است که می گویند : ابوبکر افضل از دیگران است چون آیه ای از قرآن در شانش نازل شده و مرادشان این آیه است : ( و سیجنبها الاتقی ...) [17-لیل]
در شرح مواقف سید میر شریف جرجانی[1] آمده است که اکثر مفسرین اهل سنت قائلند که این آیه در شان ابی بکر نازل شده است.
کیفیت استدلال ایشان به این آیه چنین است:
خداوند متعال: می‌فرماید شقی ترین افراد وارد جهنم می شوند... و با تقواترین افراد از آن کنار داشته می شوند .....و واضح است که مراد از اتقی در این جا ، کسی است که دارای دو صفت باشد
الف: الذی یوتی ماله یتزکی: اموالش را در راه خدا خرج می‌کند
ب:  و ما لاحد عنده من نعمة تجزی: کسی بر او حق و منتی ندارد تا بر او واجب باشد جزای آن حق را ادا کند.
سپس ادعا شده که ابوبکر این دو صفت را دارا بوده پس او اتقی و با تقواترین مردم است.
و کبرای این صغری هم این آیه شریفه است که ( ان اکرمکم عند الله اتقاکم) [13-حجرات] ، همانا گرامی ترین شما نزد خدا ، با تقواترین شماست.
پس ابوبکر اکرم و اتقی از سایرین بوده و به مقام امامت و جانشینی پیامبر اولی است.
البته این استدلال ناظر به این حکم عقلی است که تقدیم مفضول بر فاضل قبیح است و وقتی ثابت شد کسی فاضل است نمی توان مفضول را بر او مقدم داشت و روشن شد که اتقی فاضل بر غیر خود است. لذا این استدلال به قانون افضلیت که عقلی است بر می‌گردد و نمی‌توان مستقیما این آیه را دلیل بر افضلیت ابوبکر قرار داد چرا که چنان چه سابقا ذکر شد، به اعتراف خود اهل سنت هیچ نصی بر افضلیت ابوبکر از قرآن و روایات وجود ندارد.
حال باید دید که آیا این استدلال اهل سنت صحیح است و این آیه در حق ابوبکر نازل شده یا خیر؟

بررسی آیه مورد بحث در دلالت آن بر افضلیت ابوبکر:
اعتقاد شیعه ، نزول این آیه در شان ابوبکر محال است، چرا که قول به نزول این آیه در شان ابوبکر از سه جهت دارای اشکال است:

اول اینکه:
در این جا قائلین به افضلیت امیرالمومنین (علیه‎السلام) نیز برای خود ادله ای ذکر کرده‌اند و به وسیله آن ادله امامت و افضلیت را برای آن حضرت ثابت کرده‌اند، اشکال آیه قبل در این است که وقتی استدلال اهل سنت به آن آیه بر افضلیت ابو بکر صحیح و تمام است که از سایر ادله و آیاتی که دسته مقابل (شیعه) بر افضلیت امیرالمومنین (علیه‌السلام) ذکر می‌کنند، جواب داده شود و ادله طرف مقابل ناتمام باشد و حال آن که جوابی به آن ادله داده نشده است لذا این آیات با یکدیگر تعارض می‌کنند.
به عنوان مثال ، یکی از آن ادله ، آیه ای است که در لیلة المبیت یعنی شبی که امیر المومنین (علیه‌السلام) به جای رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بستر ایشان خوابیدند و جان حضرت را از دست مشرکان نجات دادند در حق امیر المومنین نازل شده و همه علماء شیعه و سنی این شان نزول را قبول دارند و آن آیه این است که: ( ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و...) [207-بقره]
شیعه معتقد است، بر فرض این‌که قبول کنیم ابوبکر بذل مال می‌کرده، می‌گوئیم امیرالمومنین علیه السلام هم حاضر به بذل جان شده و بذل جان مهمتر از بذل مال است لذا او افضل است و نه ابوبکر.
ضمن این‌که شیعه معتقد است بیش از سیصد آیه از قرآن کریم در شان امیر المومنین علیه السلام و افضلیت ایشان نازل شده که برخی علمای اهل سنت نیز بدین مطلب اعتراف و تصریح کرده‌اند.

اشکال دومی که به ادعای اهل سنت در این زمینه وارد است این است که
در مورد شان نزول آیه ( و سیجنبها الاتقی ) در کتب اهل سنت ، قول وجود دارد :
الف: سیوطی از علمای بزرگ اهل تسنن و صاحب تفسیر الدر المنثور در کتابش[2] می‎نویسد: این آیه وقتی نازل شده که شخصی به نام ابو دحداح با شخص دیگری بر سر یک درخت نخل با هم نزاع می کردند ...(حال نزاع چگونه به وجود آمده یا چگونه ادامه یافته و چطور ختم شده مهم نیست بلکه اهمیت مساله در این است که به قول سیوطی اصلا آیه ربطی به ابوبکر ندارد)
ب: برخی از اهل سنت قائلند که آیه مربوط به عموم مسلمین می‎شود یعنی خداوند می‌فرماید: هر کس با تقواتر باشد، از جهنم دور نگه داشته می شود یا از آن کنار گذاشته می شود ،پس در مورد شخص خاصی نیست تا برخی بگویند مراد ابوبکر است
ج: برخی هم قائلند که آیه در مورد ابوبکر نازل شده
می‌بینید که خود اهل سنت هم در این مساله متفق القول نیستند و هر کسی قائل به قولی است ولذا در مساله احتمالاتی مطرح است

حال سوال این است:
آیا آن دسته از اهل سنت که قائلند آیه در مورد ابوبکر است ،دلیلی بر این ادعای خود دارند ؟

جواب:
با نگاهی به منابع ایشان در می یابیم که دلیل اهل سنت بر این قولشان تنها یک روایت است که در آن شان نزول این آیه را ابوبکر دانسته است.
اما آیا این روایت و یا سند آن صحیح و قابل قبول است یا جعلی و غیر قابل استناد است؟

بررسی روایت :
روایت مذکور در کتاب حافظ ابوبکر هیثمی،[3] نقل شده است

بررسی راوی در سند حدیث:
راوی این روایت مصعب بن ثابت بن زبیر، نوه عبد الله بن زبیر است
و همه علمای اهل سنت قائلند که این شخص در نقل احادیثش هیچ اعتباری ندارد

از جمله کسانی‌که اعتبار او را رد کرده اند عبارتند از:
یحیی بن معین، احمد بن حنبل (رئیس مذهب حنبلی)، نسائی و برخی دیگر از رجالیون عامه.
لذا یا باید قول به جعلی بودن این روایت را بپذیریم و یا این‌که در حداقل مراتب بگوییم که این روایت از درجه اعتبار ساقط است و کالعدم محسوب می‌شود. لذا قول کسانی که قائلند آیه در شان ابوبکر نازل شده بدون دلیل و مدرک و غیر قابل قبول است.

اشکال سوم به نزول آیه در شان ابوبکر:

همان طور که در اول بحث گذشت:
آیه می‌فرماید شقی ترین افراد وارد جهنم می شوند... و با تقواترین افراد از آن کنار داشته می شوند
و مراد از اتقی در این جا کسی است که دارای دو صفت باشد

الف: الذی یوتی ماله یتزکی: اموالش را در راه خدا خرج می‌کند.
ب: و ما لاحد عنده من نعمة تجزی: کسی بر او حق و منتی ندارد تا بر او واجب باشد جزای آن حق را ادا کند.

حال می‌گوییم ابوبکر اصلا واجد این صفات نبوده است چرا که در هیچ منبعی از منابع و یا کتب معتبر اهل سنت، این مطلب نیامده که ابوبکر اموالش را صدقه می داده است تا بگوییم آیه در شان او نازل شده است. بلکه در تاریخ نوشته اند که ابوبکر کاسب بوده و کاسبی او این بوده که طاقه پارچه ای را روی دوش خود می گذاشته و به در خانه ها می رفته و تکه تکه آنرا می فروخته است و برخی هم گفته اند که او معلم اطفال بوده است و هیچ کس چیزی در ابن باره ننوشته که او ثروتی داشته و در راه خدا بذل مال می‌کرده است.

سوال:
اگر وی دارای ثروت و سخاوت بوده چرا به هیچ موردی از بذل و بخششهای او در هیچ کتابی اشاره نشده است؟
پس ثابت شد که آیه هیچ ارتباطی با ابوبکر نداشته و سخن قائلین به نزول این آیه در شان ابوبکر از جهات متعددی مبتلا به اشکال است.

سخن آخر این‌که:
آن‌چه قول به عدم نزول آیه در شان ابوبکر را قوت می بخشد سخن عایشه دختر ابوبکر است که در کتب اهل سنت هم ذکر شده و آن این که وی می‌گفت: ما نزلت فینا شیئا من القرآن ، هیچ آیه ای از قرآن در شان ما نازل نشده است.[4]

علاوه بر این‌که در این جا یک سوال دیگر هم چنان بدون جواب باقی می‌ماند و آن این است که اگر این آیه در شان ابوبکر نازل شده و دال بر افضلیت اوست چرا خود او در روز سقیفه که نیاز مبرمی به چنین ادله محکم و مستدلی داشت و برای اثبات خلافت خویش به هر دلیل سست و بی‌ارزشی چنگ می‌زد، بدان استناد نکرد تا افضلیت خویش را به اثبات برساند؟

پی‌نوشت:

[1]. جرجانی ، سید میر شریف ، شرح مواقف ، ج8 ص 365
[2]. سیوطی، جلال الدین ، الدر المنثور ، ج8 ص 532
[3]. هیثمی ، حافظ ابوبکر ، ج9 ص 50
[4]. بخاری، محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری ، ج6 ص 42

تنظیم و تدوین

دیدگاه‌ها

این حرف عایشه غلط است چون در سوره ی تحریم و احزاب که ازواج و زوج های نبی آمده که به عایشه صدق می کند. تازه در آیه ی تطهیر یا نساء النبی آمده نه یا ازواج النبی که قبل آن در آیه 28 احزاب آمده و بعد نساء النبی آمده و در آیه ی مباهله نساءنا فقط حضرت فاطمه است پس اهل بیت حضرت فاطمه و اهل بیت او هستند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.