بابا نااوس و سلطان اسحاق

  • 1392/10/07 - 11:15
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از کسانی که از آنها بعنوان موسس فرقه اهل حق نام برده شده است، بابا نااوس و سلطان اسحاق هستند که در این نوشته به شرح حال و چگونگی ادعای ایشان می پردازیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از دیگر کسانی که از آنها بعنوان موسس فرقه اهل حق نام برده شده است، بابا نااوس و سلطان اسحاق هستند.
ابراهیم ملقب به بابا نااوس سال 477 هجری در روستای سرکت نزدیک اورامان کردستان متولد شد. پدرش احمد جاف و مادرش خانونه گلی می باشد. در آغاز جوانی به دانش اندوزی پرداخت ولی روزگار دانش آموزی کوتاه بود. شیوه جهان گردی پیش گرفت و دیوانه وار می زیست چنانکه از سروده های خودش بر می آید در میان مردم به "بله شیته" یعنی ابراهیم دیوانه معروف بود. زیرا واژه ی بله در زبان کردی دگرگون شده ابراهیم است و شیت نیز به معنی دیوانه می باشد. نام و نشان و اندیشه ی او از این دو بیتی که سروده ی خود او  می باشد به خوبی نمایان است.
نام من بله، شهرتم نااوس
بابوم احمدن صاحب جاوکوس
پیکانم  و سرجوقه پرتاوس
ذات آسوار نان چنی کیکاوس

نامم ابراهیم و شهرتم نااوس است، پدرم احمد صاحب جاه و کوس می باشد، جقه پر طاووس را به سر زده ام و با کیکاووس از یک گوهر هستم.
شاه خوشین به یارانش گفته بود در هر جا تنبور من به آواز درآید من در آنجا شکار می شوم. پس از سپری شدن روزگار خویشین، یارانش به جستجو می پردازند تا اینکه در روستای سرکت می روند و در خانه ای شیره خان که نام مادرش دایه خزان بوده او را به نام بابا نااوس می یابند و در برابرش سر فرود می آورند. چون بابا نااوس ادعای خدایی می کند دایه خزان آزرده می شود و با او می ستیزد. بابا نااوس هم نسبت به او خشم می گیرد و به نکوهش و نفرین خزان می پردازد.
نام چند تن از یارانش: قاضی نبی، حمزه، صالح، نعمت، قمری کوته، بابا شمس، انذر، شیره خان، خاتونه گلی، احمد و علی دلیواز.[1]
سلطان اسحاق[2]
سلطان اسحاق، ملقب به صاحب کرم، از قریه برزنجه ناحیه ی شهرزوربخش حلبچه شهرستان سلیمانیه استان کرکوک عراق می باشد و از طایفه اکراد است. در سال 612 هجری متولد شد و به قول جیحون آبادی سیصد سال عمر کرد.
سنه بد بششصد ده و دو چنین
که شه گست ظاهر در آن سرزمین
از آن پس سه صد سال بد در جهان
پس از آن چو خورشید گشتی نهان[3]

پدر سلطان اسحاق شیخ عیسی و مادرش خاتون دایراک ملقب به خاتون رمزبار است. بعد از فوت پدرش به علت مخالفت برادرش قادر، خدر و سلامت از برزنجه هجرت کرد و به الران منطقه اورامان کردستان قریه شیخان آمد که فعلا جزء کرمانشاه است. وی موسس مسلک اهل حق منسوب می گردد زیرا او قوانین و مقررات این مرام را تبین کرد و این مسلک را رواج داد.[4]
بالاخره نزد اهل حق معلوم نیست که به راستی این فرقه را چه کسی تاسیس کرد و چه کسی گسترش داد. اما آنچه اهل حق می گویند، هفت تن در تاسیس این فرقه نقش داشته اند. اما مدرک و مستند این سخن کجاست؟ به جز متون اهل حق در جای دیگری سخن به میان نیاورده است و اگر هم کلامی در این زمینه آمده است از متون دسته چندم است که اثبات آن مشکل است.

منابع:
1-بزرگان یارسان، ص 17
2-اسحاق در کتاب های اهل حق به صورت سهاک، سحاک، . صحاک، نوشته شده است.
3-شاهنامه حقیقت، ص 421
4-برهان الحق، ص 32

 

دیدگاه‌ها

خیلی دوست دارم یه سفر از شیراز بیام کردستان و به همه زیارتگاه های بزرگان اهل حق شرفیاب بشم.... به شرط توفیق حق

ایشالله قبول باشه يوم ندعو کل اناس بامامهم فمن اوتي کتابه بيمينه... [ اسراء 71] روزي که هر کس با نام امام و پيشوايش خوانده مي شود، پس کساني که نامه اعمال در دست راست دارند... کتاب که نامه اعمال انسان است، و اعمال او را ثبت مي کند و همو که رهبر آدمي است، نشان دهنده اعمال و افکار دنيوي اوست. بنابر اين، وقتي محبت و عشق به پاکان، عمل و کردار کسي بود، همان هم رهبر و امام او خواهد بود. قرآن کريم نيز دو نوع امام و پيشوا عنوان فرموده است: امام نور و امام نار: و جعلناهم ائمه يدعون الي النار. [ قصص 41] و آنان را اماماني قرار داديم که به سوي آتش دعوت مي کنند و مي خوانند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.