فرقه اکنکار در ایران

  • 1394/04/16 - 03:52
در ایران فرقۀ اکنکار، فعالیت‌‌های تبلیغی و ترویجی متنوعی را در دستور کار داشته است. تا زمانی که شیوه و جهت این فرقه روشن نبود و فقط با موضوع آموزش‌‌های مراقبه و آموزش‌‌های آرام‏‌بخش فعالیت می‌‌کرد، آزادانه به تمام فعالیت‌‌های خود مشغول بود. در همین دوران، گروه فعال اکیست‌‏ها توانستند کتاب‌‌های این فرقه را به فارسی برگردانند و در شمارگان بالا چاپ کنند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در ایران فرقۀ اکنکار، فعالیت‌‌های تبلیغی و ترویجی متنوعی را در دستور کار داشته است. تا زمانی که شیوه و جهت این فرقه روشن نبود و فقط با موضوع آموزش‌‌های مراقبه و آموزش‌‌های آرام‏‌بخش فعالیت می‌‌کرد، آزادانه به تمام فعالیت‌‌های خود مشغول بود. در همین دوران، گروه فعال اکیست‌‏ها توانستند کتاب‌‌های این فرقه را به فارسی برگردانند و در شمارگان بالا چاپ کنند. هوشنگ اهرپور بیش از ده عنوان از کتاب‌‌های این فرقه را به فارسی برگردانده است. پس از او می‏‌توان از افرادی مانند مهیار جلالیانی، مینو ارژنگ، یحیی فقیه، مرجان داوری و مریم البرزی نام برد که هرکدام بیش از یک جلد از کتاب‌های اکنکار را ترجمه کرده‌اند. اشخاصی چون محمدهادی ماکیانی، عبدالرضا فقیه، شهرام محمدپور، شهرام شامحمدی، محمدعلی اخلاق‌دوست و اخوان تفتی نیز هر کدام یک جلد از کتاب‌‌های اکنکار را به فارسی برگردانده‌‌اند.

پس از این‌‌که رویکرد دین‌ستیزانۀ این فرقه بر اهل تحقیق آشکار شد، از فعالیت‌‌های رسمی آن‌‏ها جلوگیری به‌‏عمل آمد. پیروان اکنکار پیش ‏‌از این در ایران دارای تشکیلات بوده و به جذب نیرو می‌‌پرداختند. آن‏‌ها از طریق اداره پست با ماهانتا در تماس بودند. شاید نمونۀ بارز این افراد، فردی به نام دکتر ناصری بود که در شمال شرق کشور می‌‌زیست. وی پس از مدتی به آمریکا رفت و به ناسا پیوست. شاگردان وی هم‏‌چنان‌در ایران در لوای انرژی‌‏درمانی و... به فعالیت مشغول هستند. در حال حاضر شخصی با نام مستعار الماسی بیش‏ترین فعالیت را در ایران دارد. وی اخیراً با توجه به نزاع‌‏های اینترنتی که بین او و دیگر اکیست‌‏ها در گرفته به وابستگی و قدرت‏‌طلبی متهم شده است. ناگفته پیداست این دست از نزاع‌‌ها در تمام کشورها برای اکیست‌‏ها اتفاق می‌‌افتد. ریشۀ این نزاع‌‌ها در این است که هر کدام از اکیست‌‏ها که دارای بیش‏ترین فعالیت هستند، ادعای مسئولیت در قبال بقیه اکیست‌‏ها را دارند و این ادعا با مخالفت «دیگران» روبه‌‏رو می‌‌شود. گو این‌‌که «دیگرانی» نیز هستند که نسبت به بقیه احساس مسئولیت می‌‏کنند!

اکیست‏‌ها در ایران تا سال ۱۳۷۵ با پر کردن فرم‌‌های تهیه شده توسط ادارۀ اکنکار و واریز مبلغ معیّن از طرف ماهانتا، با مرکز اکنکار در آمریکا مکاتبه می‌‌کردند. این مبلغ در ابتدا 120 دلار بود که با نامه‌‏نگاری‌‌های ذلیلانۀ برخی از اکیست‏‌ها به هارولد کلمپ به پنجاه دلار کاهش یافت. با روشن شدن چهرۀ واقعی اکنکار، از فعالیت‌‌های رسمی‏ این فرقه جلوگیری شد. اما فعالیت‌‌های اینترنتی و ارتباط‌‏های مخفیانه هم‏‌چنان ادامه دارد.

این گروه بعضی از چهره‌‌های متفکر و درخشان تاریخ جهان را به نام اکنکار مصادره کرده و به مریدان خود معرفی می‌‌کنند. آن‌‏ها ادعا دارند این چهره‌‌ها ماهانتا بوده و هدایت انسان‌‏های زمان خویش را برعهده داشته‌‌اند. از چهره‌‌های ایرانی که این فرقه از آن‌‏ها برای رسیدن به اهداف خود سود می‌‌جویند می‌‏توان به شمس تبریزی، حکیم ابوالقاسم فردوسی، مولانا و حافظ اشاره کرد. آن‌‏ها در برخی کتاب‌‌های خود مثنوی معنوی مولانا را به‌‏عنوان کتاب جهان‌‏بینی اکنکار مطرح می‌‌کنند.

بیش‌ترین فعالیت اکنکار در ایران در قالب وب‌‏نگاری صورت می‌‏گیرد. مهم‏‌ترین سایت موجود، سایت رسمی اکیست‏‌های ایران است که نسخۀ فارسی سایت رسمی موسسۀ اکنکار می‌‏باشد. وب سایت‌‏ها و وبلاگ‌‏های دیگری نیز وجود دارد که به نشر آموزه‌‏های اکنکار همت گمارده‌‏اند. تا مدتی پیش این وب نوشته‌‏ها کار تبلیغی و ترویجی انجام می‌‏دادند اما با چالش‌‏های جدیدی که آموزه‌‏های اکنکار با آن روبه‌‏رو شده است، اکیست‌‏ها بیشتر در قالب دفاع از آموزه‏‌های خویش مطلب می‌‏نگارند. هر چند این‏‌گونه دفاع‏‌ها خود بر خلاف آموزه‏‌های اکنکار است؛ چون اکنکار مدعی است نباید از آموزه‌‏های خود دفاع و برای اثبات آن‌‏ها استدلال کرد. اکیست‌‏های ایران که سعی وافری برای گسترش ایده‌‏های خود دارند، این آموزۀ اکنکار را زیر پا نهاده، به استدلال و محاجّه مشغولند. جالب‎‌ترین دفاعیات اکیست‌‏ها هنگامی است که به اسلامی کردن باورهای خود می‌‏پردازند. آن‌‏ها برای گریز از کمند ضداسلامی بودن برای اثبات آموزه‌‏های خود به آیات، روایات و زندگی معصومین (علیهم‌السلام) استناد می‏‌کنند. فرزند اک مقدس در این‌باره می‌‏نویسد: «آیا می‌‏دانید اعتقاداتِ به گفتۀ بعضی بی‌‏سر و ته اکنکار را می‌‏شود با آیات قرآن تطبیق داد؟... آن‏‌ها که آن را می‏‌شناسند می‏‌دانند که اکنکار از تمام ادیان به ظاهر قدیمی، قدیمی‌‏تر است؛ ...تصفیه کارماها در دنیاهای بالاتر یا به صورت دوزخ است و یا بهشت؛ که البته دقیقاً به میزان کارمای تولید شده است؛ نه بیشتر و نه کمتر؛ زیرا عدالت پروردگار خدشه‌‏ناپذیر است. در قرآن آمده است: «فَمَن یَعمَل مِثقَال ذَرَّةٍ خَیرَاً یَره و مَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَره [عادیات/7 و 8] و هر کس به قدر ذره‌ای کار نیک کرده آن‌را خواهد دید و هر کس بقدر ذره‌ای کار زشت مرتکب شده می‌بیند.» و یا حضرت علی (علیه‌السلام) می‏‌فرمایند: «به همان‏‌گونه‌‏ای که یاری می‏‌کنی یاری می‏‌گیری، که اشاره به کارهای مثبت در همین دنیا دارد.» در جایی دیگر حضرت محمد(ص) می‌‏فرمایند: «خاری در پای هیچ مؤمنی نمی‏‌رود مگر این‌که کفّاره گناهان او باشد»، که این حدیث اشاره به کارمای منفی دارد.»[1]

این سخنان در حالی است که هیچ سنخیتی بین دوزخ و نتایج اعمال در اسلام و کارمای ادعایی اکیست‌‏ها وجود ندارد. وانگهی اکنکار با ردّ ادیان و نفی آن‏‌ها هیچ جایی برای تمسک به‏‌آن‌‏ها نگذاشته است و این ترفندی است که اکیست‌‏ها برای رها شدن از اشکالات و انتقادات بدان پناه می‌‏برند.

اکیست‏‌های ایران هر چند تلاش کرده‌‏اند تا با این رویکرد از کمند عرق دینی مسلمانان رهایی یابند، هنگامی که عرصۀ استدلال بر آن‏‌ها تنگ شده، به وضوح به نبرد با اسلام همت گمارده‏‌اند. از آن‌‏جا که رهبران اکنکار دربارۀ تعالیم ادیان دیگر تهمت پراکنی‌‏های فراوانی داشته‌‏اند و ادیان را با چوب جمود و جهالت و ضلالت رانده‏‌اند، اکیست‏‌های ایران نیز ناچار به پیروی از آن‌‏ها گردیده‌‏اند. یکی از اکیست‌‏ها که در گردونۀ وب‏‌نگاری و مناظرات مجازی گرفتار آمده می‌‏نویسد: «فکر می‏‌کنم اگر اک برای اثبات خود ادلۀ بیشتری از اسلام برای اثبات خود نداشته باشد کمتر هم ندارد.» اکیست‏‌های ایران برنامه‏‌های تمرین و مراقبۀ خود را با استفاده از دیسکورس‏‌ها و سفارش‌‏های اینترنتی به انجام می‏‌رسانند. در حال حاضر فعالیت اکیست‏‌ها در ایران به‏‌صورت پنهانی و محدود به فضای مجازی صورت می‌‏گیرد؛ چه این‌‏که اثبات دین بودن اکنکار باعث شده است که گروندگان به این شبه آیین با حکم ارتداد روبه‌‏رو شوند. از سوی دیگر گردانندگان سایت مرکزی اک در آمریکا برای حفظ امنیت کتب و دیسکورس‌‏های اک در ایران، صلاح می‏‌بیند فعلاً اکیست‏‌ها در ایران فعالیت نکنند؛ زیرا سابقۀ رعایت قانون کپی رایت در ایران خوب نیست و رعایت این مهم در قوانین اک به صراحت بیان شده است؛ بنابراین مسئولان این نهاد در امریکا از فعالیت اک در ایران احساس خطر می‏‌کنند و ترجیح می‌‏دهند اعضا با راه‏‌اندازی کتابخانۀ سایبر در سایت انجمن صرفا اطلاعات خود را افزایش دهند و فعالیت تبلیغی دیگری چه در اینترنت یا خارج از آن نداشته باشند. البته اکیست‌‏های زیادی هستند که این قانون را زیر پا می‏‌گذارند.

برخی از اکیست‏‌ها در اثر القائات به انرژی درمانی پرداخته و یا با تعبیر خواب‌‏های خود ادعاهایی می‏‌کنند که نمونۀ بارز آن در سال 1386 به وقوع پیوست. در این واقعه سردم‌دار گروه چند نفره‌‏ای که از ارومیه به تهران آمده بودند مدعی بود روح امام زمان در کالبدش حلول کرده و او امام زمان است.[2] از دیگر مباحث انحرافی که در اکنکار به‌‏وجود آمده تشکیل حلقه تی اس ام است. با بررسی اجمالی آموزه‏‌هایی که طرفداران این حلقه بدان باور دارند می‌‏توان نتیجه گرفت بین اکنکار و تی اس ام تفاوت‌‏های فراوانی وجود دارد. طرف‌داران تی اس ام برای اثبات هویت تاریخی خود به اکنکار دست یازیده‌‏اند تا از این گردونه، پشتوانۀ ایدئولوژیک خود را تقویت نمایند.[2]

پی‌نوشت:

[1]. رنجبران، داوود (1388)، نقد و بررسی عرفان‏های وارداتی اکنکار، تهران، ساحل اندیشه، ص 109-111.
[2]. همان.
[3]. سودای دین داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 61.

تولیدی

دیدگاه‌ها

اعمال ملاک زندگی است و شریعت آن ها را در قرآن تبیین نموده است پس اگر شریعت افق وسیع قرار داده است سنت پیامبر، سنت اهل بیت، سنت خلفا به هیچ عنوان نمی تواند جلوی وسعت نظر شارع مقدس را بگیرد شارع فقط خداست .

سلام اعمال ملاک زندگی است!!؟؟ (شریعت و در پی آن طریقت، ملاک است؛ نه اعمال ظاهر فقط) بله شارع فقط خداست ولی برای بیان احکام شریعت‌ها و چگونگی انجام اعمال، نیاز به وسیله ای هست (وسیله مورد اعتماد و امین و معصوم)که پیامبر و اهلبیت (علیهم السلام) برای بیان شریعت اسلام نه تنها از خود چیزی وضع نمی کردند بلکه حکم شارع را توسعه و تضییغ هم نمی‌دادند. از آنجاست که امام باقر عليه السّلام فرمود: هر وقت برايتان حديثى‏ گفتم از من بپرسيد كجاى قرآن است. احتجاج-ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 159

تمام اینترنت رو که گشتم هنوز یک نقد صحیح و به دور از تعصب در مورد اکنکار ندیدم

سلام ناشناس گرامی. برای نقد اکنکار و مبانی آن می‌توانید به لینک ‌های زیر مراجعه کنید: http://www.adyannet.com/fa/news/577///// http://www.adyannet.com/fa/news/15996///// http://www.adyannet.com/fa/news/16042////// http://www.adyannet.com/fa/news/15853 دوست عزیز این تعدادی از مقالاتی است که در نقد اکنکار نوشته شده است. شما می‌توانید با سرچ کلمه اکنکار در جستجوی همین سایت ده‌ها نقد دیگر را ببینید.

من اکیست هستم ، همه اسناد و مکتوبات چرندیاتی بیش نیستن ، چون نسبت به اسلام ۱۴۰۰سال پیششون تعصب دارن ، تعصبی که باعث کوری ذهن و فکر و تقلیدکورکورانه میشه.

آقای حسینی تبار حرف بدون سند و دلیل زدن متعصبانه است یا با دلیل و رفرنس های مختلف؟ چرا خودتون یه چیزی میگید که خود دچارش هستید؟ اگر واقعا تقلید شما از اکیست کورکورانه نیست و صرف یک شهوت درونی نیست لطفا کنید با رفرنس و منابع مختلف نقد های ما رو ببرید زیر سوال. حتما استقبال می کنیم. روی هوا حرف زدن کار آسونیه.

آقای حسینی تبار حرف بدون سند و دلیل زدن متعصبانه است یا با دلیل و رفرنس های مختلف؟ چرا خودتون یه چیزی میگید که خود دچارش هستید؟ اگر واقعا تقلید شما از اکیست کورکورانه نیست و صرف یک شهوت درونی نیست لطفا کنید با رفرنس و منابع مختلف نقد های ما رو ببرید زیر سوال. حتما استقبال می کنیم. روی هوا حرف زدن کار آسونیه.

دوست عزیز یک اکیست درمورد ادیان این چنین قضاوت نمیکند قضاوت در گیر ذهن شدنه شما درستونو خوب یاد نگرفتین و در ضمن راه برای رسیدن ب سوگماد یکی نیست ، هرکس نسبت ب اگاهی ها و درد هایش تفکراتی دارد. موفق باشید

مبانی اکیست طوریه که مخاطب را کمی دارای عقل و تفکر است را به تعقل وا میدارد مثلا اکیست ها معتقدند: سوگماد در این آیین مانند دیگر خدایان خطاپذیر بوده و می‌تواند گناه کند. او به خواب می‌رود و هنگامی که از خواب برمی‌خیزد، دنیایش را ویران می‏بیند و آنگاه تصمیم به عذاب مخلوقات می‏گیرد. او دوباره به خواب می‌‌رود و آنگاه که از خواب برون می‌شود، هوس خلقتی دیگر کرده و بار دیگر.../// البته همین که میگویید یک اکیست مثل شما قضاوت نمی کند خود یک نوع قضاوت کردن است. کنکار این ادیان و مذاهب را با نام «ادیان اصولی» معرفی می‌کند. در عرف غرب، واژة «اصولی» و «اصولگرا بودن» به‏افکار و اندیشه‌هایی اطلاق می‏شود که در آنها دُگم‌اندیشی و دوری از تفکر روز، موج می‌زند. جزم‌اندیشی، تحجر‌گرایی و بی‌احترامی به ‏افکار دیگران، از دیگر ویژگی‏های افکار و ادیان اصولی شمرده می‏شود. نیکو سخن اینکه ‏اصولی و اصول‌گرا بودن لقب ناروایی است که به عنوان فحاشی و بی‌احترامی به برخی از افکار و اندیشه‏ها نسبت داده می‏شود.///پال توئیچل ادیان را به ذهنی بودن، عقب ماندگی و ناکارآمدی، زمینی بودن و... توصیف میکند ؛ حال شما میگویید آن ها قضاوت نمی کنند؟

بله جناب ماهانتا که مدعی اختیارات تام ازجانب خداونداست قادرنیست خورش راشفادهد دکان چندنبشی درست کرده برای دریافت حق اموزش وبه ایرانیها لطف فرموده بجای۱۲۰ دلار۵۰ دلار دریافت میکرده زمانیکه به دعوای قدرت درون گروهی توجه میکنی خواهی دیدوصل به خدا بهانه جمع اوری ثروت بی حساب ازپرداخت حق عضویت وهدایای مریدان ساده لوح است فاعتبرویااولی الابصار

سلام پویا. لطفا برای هدایت دیگران از شر اینها اگر سندی دارید همینجا ارائه دهید

فقط چندتا کلمه یادگرفتید و قضاوت میکنید براساس دانسته های اندکتون ، اسلام آوران نوین که پرچمداران دروغ و اختلاس و دزدی و قتل بی گناهان هستند. خودت با یک اکیست صحبت کن تا بگه داستان چیه.

سلام محمد. در همین سایت بیش از 20 مقاله در بررسی و نقد اک نوشته شده است میتونید با یک جستجوی ساده ببینید. و همه رفرنس از منابع معتبر اک است . پس قضاوت ظاهری نیست و اگر شما نقد علمی به این قضیه دارید استقبال می‌کنیم.

پرداخت هدایای مریدان در همه ادیان هست تحت عنوان نذورات و خمس و ذکات و هر چیزی از این قبیل که در اسلام نیز بسیار است این بهانه های دریافت، مضافا اینکه تمام اینها برای رسیدن به خداست که صد البته تمامی ادیان روی زمین تا کنون موفق به عملی کردن این ادعا نشده اند، بقول دالایی لاما هر دینی که از شما انسان بهتری بسازد همان برتر است، متاسفانه اسلام و مسلمانان به هر باوری به غیر از خود به دید سیاسی و دشمن انگاری نگاه میکند که این باعث کاهش روزافزون اعتقادات دینی در جامعه شده است

سلام امیر. خمس و زکات و... هدیه نیستند! اینها حقوق هستند. هدیه الزامی برای فرد نداره ولی خمس و زکات الزام داره یعنی حق خدا و پیامبر و امام است که باید داده شود... حال این حق در چه راهی خرج می شود. در 8 مورد فقرا، ایتام، مسکین، در راه مانده، مفلس و ... خب آیا این ها قراره ما را به خدا برساند؟ بله اما اگر انسان دیگر شرایط را فراهم بیاره مثل ترک گناهان و انجام واجبات دیگر... حال آیا رسیدن به خدا باید در این جهان اونطور که شما گفتید عملی شود؟ خیر ... اساسا این حرف غیر علمی و حساب نشده است.... اما در مورد انسان بهتر از دید دالایی لاما ...ببینید انسان بهتر از دیدید کی؟ از دید خدا؟ پیامبر خدا؟ ولی خدا؟ یا خود انسان؟ صد البته خدا،پیامبر و ولی خدا انسان بهتر مشخص میشه چون انسان که علمش محدود است و خیلی از مسائل را درک نمی کند تا درست خوب و بد را تشخیص دهد. ... گفتید اسلام و مسلمانان به هر باوری به غیر خود به دید سیاسی و دشمن انگاری نگاه می کند و... یه سوال ؛ اسلام و مسلمانان به مردم یا دین مردم شیلی، برزیل، پرتقال، ایتالیا، تایوان و .... آیا کاری دارد؟ اسلام و مسلمان با زور و استکبار و ظلم مخالف است همین. آیا ما با دین مردم آمریکا و انگلیس و... کار داریم یا با سیاست دولت مردانش؟ صددرصد سیاست استکباری دولت مردانشان...

سلام.این اکیست ها چه ادعاهایی دارند؟یعنی می خواهید بگویید دروغ می گویند و ادعای کذب است؟ بیشتر و واضح تر در مورد آنها و ادعاها یشان صحبت کنید

سلام. مقالات زیادی در بررسی و نقد اکیست ها نوشته شده و سرچ کنید در جستجوی سایت و مطالب رو بخونید

در مورد دین و مذهب و آیین باید گفت که هر کس با هر آیین و کیش و مذهب جویای رسیدن به نور و جلال خداوند متعال و رسیدن به کمال انسانی میتواند باشد و هیچکس حق این را ندارد که مذهب و آیین دیگری را به سخره یا مورد انتقاد قرار دهد.چون هیچیک از افراد بشر در جایگاهی نیست که دیگری را مورد قضاوت یا مجازات یا... قرار دهد.در آیین اک روحانی کسیست که سفر روح کرده باشد و نشانه های عظمت خداوند متعال را دیده و با روح خود که به طبقات دیگر ذهنی و اتری سفر کرده و به درجات زلال تعالی رسیده است میتواند مانند یک فرد معمولی از میان مردم ولی نمونه ی یک قدیس در جهت رشد معنوی انسان راهنما باشد.

ببینید در بین تناقض ها یکی صحیحه و یکی غلط پس نقد ادیان دیگر جایزه تا دین اصیل از غیره تفکیک داده بشه. از طرفی این چیزهایی ک اک میگوید خیلی از ادیان دیگر هم میگویند با تفاوت و این تفاوتست که مهمه و سره رو از ناسره مشخص میکند. از طرفی کی گفته همه ادیان به مقصد میرساند؟ یا همه مذاهب؟

دوست عزيز ما چيزي به نام اديان نداريم .دين يكي است روش به اين مسير فرق ميكنه از ديد قلسفه هم ببينيد صادقه زماني كه با تعصب به چيزي بنگريد دريچه علم و آگاهي رو به روي خودتون بستيد اگر كسي وارد معابد خودش ميشه و حس عرفاني بهش دست ميده ولي در خصوص معابد دين هاي ديگر خير،علتش اينست كه در معبد خودش با احساس وارد ميشود و در معبد ديگران با منطق و عقل.رسد ادمي بجايي كه بجز خدا نبيند.پس بهتره به عنوان يك مسلمان واقعي تعصب را كنار بگذاريم و در هر گوشه و كنار خدا را بجوييم نه اينكه نيمه خالي ليوان را بجوييم

سلام شایان. به نظرم شما چند بحث رو باهم خلط کردید. بله حقیقت ادیان باهم یکی است یعنی در زمان‌های مختلف طریقت آسمانی فرستاده شدند توسط پیامبران برای هدایت بشر ولی هر دین برای زمان و محدوده‌ی خاص خودش هست و طبق مبانی اسلامی کامل دین اسلام است که توسط پیامبر خاتم فرستاده شده است و بعد از آن باید تمام افراد ک شرایط او موجود است به این دین در بیایند. پس ما در حال حاضر با توجه به گرایش افراد به دین ناقص قائل به ادیان می شویم.همونجور که شما در متن بالا بیان کردید معابد دین های دیگر و ادیان هم همون دین ها هستند. اما اینکه هر عرفانی انسان رابه خدا می رساند و شما تعبیر به نیمه پر لیوان کردید خیر اینچنین نیست که هر راهی به سرمنزل مقصود برساند. چرا ک ما عالم هپروت، وهم و خیال هم داریم که حقیقت را برای انسان مشتبه میکند پس باید خط قرمزی به نام شریعت و عقل برای تفکیک این عالم ها باشد. و این چنین هم نیست در معابد دیگر ادیان از منطق و عقل استفاده کنند. خیلی از عرفان های نوظهور این چنین اند که عقل را وا نهاده و به کشف و شهود تمسک جستند و این خود گمراهی است.

باسلام و عرض ادب و احترام خدمت خوانندگان سایت بنده رواندرمانگر و مشاورخانواده هستم و ضمنا علاوه بر روانشناسی در دو مقطع در الهیات و فلسفه هم تحصیل کرده ام؛ عارضم خدمت بزرگواران که آنجا که اصل بر تساوی و برابری است جای هیچ گونه تعرض و توهین و یا سلبی نخواهدبود و اگر در فرقه، دین ، آیین، مکتب، کیش و مرامی اعضاء و یا هواداران دست به خطایی زده یا می زنند نباید خطا را تعمیم به کلیت داد؛ درموردچگونگی شکل گیری آیین ها و مذاهب هم بهنر است جوینده حقیقت به یک یا دو منبع استناد نکند و ره آزمون و خطا را طی بنماید؛ در آخر باید عرض کنم خدمت عزیزان که شما می توانیداز فواید و موهبات حاصله از آموزه های هر فرقه ،آیین، گروه و... هرچندبا کلیت آن موافق نباشید در صورت رسیدن به بلوغ عقلی استفاده کنید. گرکسی غواص نبودبحرجان بخشنده است کوهمی بخشدگوهرها رایگان ای عاشقان

باورم نميشه كه اين قدر در وهم و خيالاتيد و دنباله روي تفكرات افراد نادانِ دوران گذشته! اين مزخرفات هيچ دردي از هيچ كسي دوا نكرده و تنها باعث دوري انسان ها و چند رنگيشون شده. اگر ياد بگيريم فقط انسان باشيم براي تمام بشريت كافيه.

انسان بودن هیچ ارزشی ندارد. همانطور که بوزینه بودن هیچ افتخار و ارزشی نیست. انسانیت، نوعی حیوانیت است. چون انسان، نوعی حیوان است. حرص و طمع و قدرت طلبی و حسد، همه در ذات بشر است و همه جنایتکاران بر اساس موازین انسانی دست به جنایت زدند. ارزش انسان، به این است که به سوی الله حرکت کند و از طبیعت انسانی فاصله بگیرد.

درود ايا راهي هست براي پيوستن به اكيست هاي كوهستان سردرگم شدم

سلام عباس؛ به چه دلیل می خواهید بپیوندید؟

با سلام خدمت دوستان عزیز به نظر اینجانب حقیر هرکسی که واقعا خدای درونش تجربه نکرده و به او ایمان نیاورده اجازه نداره و نباید در مورد مسائل خداشناسی حتی صحبت کنه چه رسد به قضاوت راه و روشهای سلوک ! ولی بنده به یک نکته رسیده ام که مشگل مذاهب این است که خدا رو بیرون از تو میدانند و همین امر باعث گمراهی شده و در واقع از این طریق و جذب مردم دکان باز کرده وپولها وقدرتهای بسیاری کسب کرده و میکنند ولی خدا از نظر عرفان در درون انسان قرار دارد که از طریق تمرینهایی کشف میشود به قول حضرت مولانا ؛ آنان كه طلبكار خداييد خداييد بيرون ز شما نيست شماييد شماييد چيزی كه نكرديد گم از بهر چه جوييد واندر طلب گم نشده بهر چراييد در خانه نشينيد و مگرديد به هر سوی زيرا كه شما هم خانه و خانه خداييد خواهید که ببینید رخ اندر رخ معشوق زنگار ز آیینه به صیقل بزدایید مناجات حضرت سعدی؛ پارسایی گفت: خدایا از من مبــــر! خداوند پاسخ داد : کی پیوسته بودم به تو که اکنون ببــرم از تو!؟ کی بـریده بودم از تو که اکنون بپیوندم به تو !؟ تا بیم وصال با توست، وصالم کی میسر تواند شد تو را؟ نه اتصالی هست بین ما نه انفصالی؛ نه قــربی نه بـعدی. نه ایمنی هست این جا و نه نا امنی. نه جای گفتار هست این جا و نه جای خاموشی . نه رسیدنی در کار است و نه بازگشتی. نه جایی برای فکر هست و نه جایی برای وهم. نه مکانی هست که فکر در آن فرود آید و نه زمانی هست که وهم بدان تواند رسید. به دست علما جز حرف، و به دست فقها جز جست و جو چیزی نیست. اگر به کعبــه روی، جز سنگ نمی یابی. اگر به مسجد درآیی، جز دیوار نمی بینی. اگر به عالم صورت ها نگری، جز مصیبت نیست. اگر به عالم بالا نگری ، جز حیرت نیست. توحید موحدان آرایش است و الحاد ملحدان، آلایش. نه از موسی سودی رسد به من و نه از فرعون، زیانی. اگر بیایی، شادمانه با مایی؛ دربانی نیست. اگر نیایی، غمگنانه در مایی؛ پاسبانی نیست.

خدای درون یعنی چی؟ یعنی هر کسی درون خودش یک خدا برای خودش ببافه / بتراشه و با اون عشق بازی کنه. این میشه همون بت پرستی. این عین جهل هست. خداوند آسمانها و زمین، خداوند خالق هستی، همان خداوندی است که پیامبران به ما تعلیم دادند. همین و تمام. الباقی همه گمراهی و بدبختی است.

جناب آقا رضای عزیز، چقدر سود بردم از این کلام و از این همه عشق که در شما وجود داره. سپاس فراوان که نظرتون رو بسیار زیبا و پر معنا و با عشق عنوان کردید. همه ما در راه عشق هستیم، بسیاری در اول راه و معدودی در راه. از کلام مولانا: پیک اول را که در پیمانه ریخت، آبرومان در ره میخانه ریخت.... پیک هفتم ما همه ساقی شدیم، ساقی جام می و باقی شدیم... هفت پیک عشق مستم کرده است، ساقی امشب می پرستم کرده است.... کلامی بسیار زیبا و گویا از رومی، مولانای عزیز.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.