احکام وآموزه های بهائی

06/24/1397 - 09:33

پیشوایان بهائیت با سر دادن شعار تساوی نوع انسان، مدعی شدند که در این فرقه، هرگونه عامل اختلاف میان بشر برطرف شده است. این در حالیست که عبدالبهاء، فلاسفه‌ی مادیّ را از دایره‌ی انسانیت خارج دانسته و آن‌ها را به گاو تشبیه کرده است. اما آیا او نباید به جای توهین به فلاسفه‌ی مادّی، با استناد به دلایل عقلی به ارشاد آن‌ها می‌پرداخت؟!

06/21/1397 - 22:49

طبق تعریف بهائیان از دین، اگر آموزه‌ای سبب جنگ و خون‌ریزی شود اطلاق دین بر آن صحیح نیست. اما این ادعا در حالیست که به تصریح متون بهائی، بابیت، مروج خشونت و خون‌ریزی بوده است. لذا طبق تعریف پیشوایان بهائی، مسلک بابیت دین به شمار نیامده و بهائیتی که خود را ادامه‌ی بابیت و موعود باب برشمرده نیز از دایره‌ی ادیان خارج خواهد بود.

06/21/1397 - 22:33

عبدالبهاء در سفر خود به غرب، یکی از بزرگ‌ترین دست‌آوردهای پدرش را ایجاد وحدت انسانی در مشرق زمین، میان ادیان مختلف معرفی نموده است. اما بر خلاف این ادعا، پیامبرخوانده‌ی بهائی نه تنها نتوانست میان ادیان مختلف در مشرق زمین وحدت ایجاد کند، بلکه حتی نتوانست از اختلافات درون فرقه‌ای بابیت بکاهد تا بردارش را کمتر مورد هتاکی قرار دهد!

بهاء الله, بهائیت, پلورالیسم
06/21/1397 - 11:31

پیامبرخوانده‌ی بهائیت، اعمال منکران خود را باطل و جایگاه مخالفینش را در جهنم دانسته است. اما با توجه به این‌که پیامبرخوانده‌ی بهائی، تأویل گفته‌های خود را ممنوع اعلام نمود؛ چگونه انکار جهنم با لایق جهنم دانستن مخالفینش برای آن سازگار است؟! همچنین چگونه شعار برچیدن اختلافات عقیدتی با لایق آتش دانستن مخالفین بهاء قابل جمع است؟!

06/21/1397 - 11:13

جامعه‌ای که بهائیان در اکثریت باشند، غیربهائیان مورد تحریم همه‌جانبه قرار خواهند گرفت و شعارهای تبلیغاتی بهائیت دیگر در آن‌جا معنایی نخواهد داشت. البته بهائیت در عمل نشان داده حتی اقلّیت نیز نتوانسته عاملی برای انحصار طلبیش شود و با حکم به طرد روحانیِ روی‌گردانان از خود، سیاست تحریم همه‌جانبه را در خصوص آنان پیش می‌گیرد.

06/21/1397 - 10:33

پیامبرخوانده‌ی بهائی با اطلاق لقب "مشرک" به مخالفین خود، آن‌ها را همچون چوب خشک لایق آتش دانسته و از ارتباط پیروانش با ایشان نهی کرده است. اما به راستی اگر پیشوای بهائیت، مخالفین خود را مشرک و لایق آتش می‌دانست، پس انتساب آموزه‌ی وحدت عالم انسانی و برچیدن اختلافات عقیدتی به او، چه معنایی جز عوام‌فریبی دارد؟!

06/21/1397 - 09:28

عبدالبهاء، آموزه‌ی اُلفت و محبّت را ابداع و اختراع پدر خود عنوان کرده است. اما این پیشوای بهائی در برخی مواقع، دُمب خروسش بیرون زده و به غیرابداعی بودن آموزه‌ی اُلفت و محبّت توسط پدرش اعتراف کرده است. بنابراین در منطق بهائیت، چگونه ادعای اختراع آموزه‌ی اُلفت و محبّت، با اعتراف به تقلیدی بودن آن قابل جمع است؟!

06/20/1397 - 13:11

بر خلاف شعار نوع دوستانه‌ای که به پیامبرخوانده‌ی بهائی نسبت می‌دهند، او تُهی از این صفت بوده است. از این‌رو حسینعلی نوری، علاقه‌ی وافری به "خر" خطاب کردن مخاطبین خود داشته است. اما به راستی چگونه عبدالبهاء، حتی نسبت نادانی دادن به افراد را باطل دانسته؛ در حالی که پیامبرخوانده‌ی بهائی این‌گونه مخاطبین خود را خطاب قرار داده است!

06/18/1397 - 10:20

پیامبرخوانده‌ی بهائیت وعده‌ی نزدیکی دوران حكومت، سلطه‌ی جهانی بهائی و لرزه انداختن به جان غیربهائیان را به میان آورده است. اما هرچند با گذشت بیش از صد سال از مرگ این مدعی پیامبری، پیش‌بینی قریب الوقوع او تحقق نیافته؛ ولی ادعای فتح و جهان‌گیری بهاء، با تعالیم وحدت عالم انسانی و ممنوعیت دخالت در سیاست او، در تناقض است.

06/12/1397 - 10:05

دومین پیشوای بهائی در یکی از سخنرانی‌های خود در سفر به اروپا، خلقت نوع انسان را یکسان دانسته و اختلافات را تنها مجرد اوهام دانسته است. این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی این فرقه، ترک‌زبان‌ها را قاتل و وحشی خطاب کرده و عبدالبهاء نیز ترک‌ها را تنها لایق جواب‌های مضحک دانسته است. لذا این دوگانگی، نماد بارز دورویی پیشوایان بهائی است.

06/12/1397 - 09:57

عبدالبهاء در توصیف مردم آفریقا، ایشان را به حیوانات وحشی تشبیه کرده است. وی در جایی دیگر با طرح مسئله‌ی "خلقت" آفریقایی‌ها به صورت گاوهایی شبیه انسان، عملاً راه هرگونه توجیهی را بر پیروانش بسته است. این در حالیست که پیشوایان بهائی، آموزه‌ی وحدت عالم انسانی و برابری و یگانگی نوع بشر را ابتکار بهائیت دانسته‌اند.

06/12/1397 - 09:35

عبدالبهاء، تعالیم پدر خود را به مثابه نوری امیدبخش برای روشنی جهان تاریک تشبیه کرده است. این در حالیست که او در جایی دیگر با رد این ادعا، آموزه‌ی وحدت عالم انسانی را اصلی مشترک میان جمیع پیامبران الهی دانسته است. در این صورت، چگونه می‌توان تعالیم بهائیت را بدیع پنداشت و در عین حال، اعتراف به تقلیدی بودن تعالیمش را نادیده گرفت؟!

06/12/1397 - 08:57

بهائیان بر این باورند که حسینعلی نوری آموزه‌ای به نام وحدت عالم انسانی را ابداع نموده است. این در حالیست که بسیار پیش از تشکیل بهائیت، آیات قرآن کریم به وحدت و برابری انسان‌ها تصریح نموده‌اند. با این حال، اگر بهائیت تعلیمی جدید برای جهان بشری ندارد، پس چرا به دروغ آموزه‌های سایر ادیان و مکاتب فکری را به خود نسبت می‌دهد؟!

06/11/1397 - 10:17

خلیل شهیدی، در نقل خاطره‌ای از عبدالبهاء می‌گوید: روزی عبدالبهاء دستمال خود را فراموش کرد و در جواب پرسش چرایی یکی از یارانش، با زدن سیلی به مذمت او پرداخت! اما به راستی چگونه می‌توان تحری حقیقت و ممنوعیت نزاع و جدال را ابداع بهائیت نامید و در عین حال، حقیقت‌طلبی بهائیان را با سیلی و اهانت پاسخ داد؟!

صفحه‌ها