مباحث روایی
چگونه ممکن است شخصی که به صورت علنی و در موارد متعدد نسبت به خلیفه مسلمین جسارت فاحش میکند را احمد بن حنبل و ... توثیق کرده و پیروان ایشان نیز دم بر نمیآورند اما اگر کسی کوچکترین جسارتی به عمر و ابوبکر کند او را از عدالت خارج میدانند.
ابن حجر عسقلانی با مطرح کردن این سؤال که چرا افرا د ناصبی مانند لمازه توسط علمای رجال توثیق شدهاند؟ بغض و کینه نواصب نسبت به حضرت علی (علیهالسلام) را دیانت دانسته و به توجیه شتم و سبّ و لعن امیرالمومنین علی (علیهالسلام) توسط نواصب پرداخته است.
وقتی از لمازه درباره دوستی با امیرالمومنین سؤال شد، در پاسخ گفت: چگونه کسی را که در یک صبحدم شش هزار نفر از اقوام مرا کشت، دوست داشته باشم؟!
پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، حضرت علی (علیهالسلام) را دروازه دانش خود و تبیین کننده احکام دانسته ومیفرمایند: «علی باب علمی و مبیّن لأمتی ما ارسلت من بعدی» و در حدیث دیگری فرمودند: من شهر علم هستم و علی درب آن است. کسی که علم را اراده کند باید از درب آن وارد شود.
ابن قتیبه گفته است: بسیاری از محدثان از بازگو کردن فضائل علی (علیهالسلام) خودداری کرده و به جمعآوری فضائل ساختگی معاویه و عمرعاص پرداختند. هدف اصلی آنان از جمعآوری فضائل ساختگی معاویه و عمروعاص تنقیص حضرت علی (علیهالسلام) بود، نه جمعآوری فضیلت برای معاویه و عمروعاص.
مخالفین مذهب تشیع با بهانههای واهی شروع به تهمت بر علیه مذهب تشیع کرده و با دروغ و تهمتهای ناروا تلاش دارند تا این مذهب که یکپارچه پیرو اهل بیت پیامبرند را مورد هجمه قرار دهند؛ اینان مدعی هستند که شیعه امامیه هیچ تناسب و سنخیتی با دیگر فرق اسلامی نداشته و ندارند.
در کتب روایی اهل سنت روایت معروفی است که اکثراً آن را نقل کردهاند و آن روایت عبارت است از: «...اثنی عشر خلیفه؛ کلهم من قریش» که به اعتقاد ایشان این روایت مقصودش دوازده امام شیعه نیست، اما برخی از ایشان انصاف داشته و متمایل به نظر شیعه شدند.
از اعتقادات شیعه این است که پیامبر اکرم، جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است که اولین آنان، علی (علیهالسلام) است که در مناسبتهای مختلف توسط پیامبر معرفی شده تا امت بدون سرپرست رها نشود، اما بعد از رحلت پیامبر، برخی از اصحاب انحرافات زیادی را بهوجود آوردند.
شیعیان در روایات صریح پیامبر ذیل برخی از آیات، به کسانی اطلاق میشود که دارای مناقب و فضائلی هستند، ازجمله اینکه این گروه، از پیروان اهل بیت پیامبر و در رأس آنان، حضرت علی(علیهالسلام)، کسانی هستند که در دنیا و خصوصاً در آخرت جایگاه ویژهای دارند.
بین شیعه و اهل سنت همیشه اختلاف عقیدتی وجود داشته و هر مذهب با استدلال، سعی میکند تا از عقاید خود دفاع کند و طرف مقابل را مجاب به پذیرش نظرات خود کند، اما برخی از مغرضین افراطی تهمتهایی را نه تنها به علمای شیعه، بلکه به امامان معصوم از اهل بیت پیامبر هم نسبت دادهاند.
برای اثبات عصمت اهل بیت موارد متعددی از قرآن و روایات وجود دارد. آیات فراوانی وجود دارد که عصمت ائمه اطهار را ثابت می کند و نیازی به استدلالات عقلی نیست. همچنین روایات بسیاری که حجت را بر همگان تمام کرده است. یکی از این روایات روایت الحق مع علی و علی مع الحق است.
معاویة بن ابوسفیان جزء صحابهای است که پروندهای سیاه و تاریک دارد. او جزء معدود افرادی است که مورد لعن و نفرین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) قرار گرفت. با این اوصاف دوستداران او برای تطهیر او، فضادلی جعلی را نقل میکنند تا چهره واقعی او را بپوشانند. شاید هم میخواهند با نقل چنین اکاذیبی او را همطراز حضرت علی قرار دهند.
اهل سنت معتقدند احادیث شیعه ساختگی و غیر قابل اعتماد است در حالیکه اگر بخواهیم اشکال به روایات ایشان در کتب معتبرهشان داشته باشیم، خواهیم دید که راویان روایات ایشان و احادیث موجود در کتب آنها به مراتب از راویان و احادیث کتب در شیعه بیشتر دچار مشکل و قابل خدشه هستند.
آل سعود و علمای وهابی درباری، یا مسلمان هستند یا نیستند. اگر مسلمان هستند، پس چرا به احادیث وارده از اسلام عمل نمی کنند؟ آن هم احادیثی که از پیامبر اسلام نقل شده است. اگر هم مسلمان نیستند، صراحتا اعتراف کنند و با سلاح اسلام به اسلام ضربه نزنند.