محمد اسماعیل صلاحی

قطب دراویش گنابادی برای اینکه بتواند ادعای داشتن مقام ولایت و امامت خود را ثابت کند با سوء استفاده از حدیثی از امام کاظم (ع) در کتاب کافی، ادعا می کند که امامت به دوازده نفر ختم نمی شود. حال آنکه این حدیث هیچگونه منافاتی با منحصر بودن امامت در دوازده نفر از اهل بیت (ع) ندارد و مرحوم کلینی در همین کتاب، به منحصر بودن امامت در دوازده نفر اشاره کرده است.

محمد اسماعیل صلاحی که خود را امام حاضر و ظاهر معرفی کرده بود، برای اثبات این ادعای خود نسبت دروغ و ناروایی را متوجه مذهب تشیع کرد. وی ادعا کرد که مقام و جایگاه امامت به دوازده نفر ختم نمی شود و روایات در این مورد فقط در اهل سنت و به خلفای آنها اطلاق شده و سالها و قرنها بعد جزء عقاید شیعه قرار گرفته است.

محمد اسماعیل صلاحی ادعای امامت خود را مسئله ای شخصی نمی داند و معتقد است که طبق فرهنگ، عقاید و روایات، سلسله امامت به 12 نفر ختم نمی شود و این سخن را به کتاب مکتب در فرآیند تکامل نسبت می دهد. اما این مسئله نه جزء مسلمات شیعه، بلکه جزء مسلمات برخی از فرقه های صوفیه است و مستند کردن این ادعا به نویسنده این کتاب دروغ محض است.

صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی که چند روز پیش ادله ای برای ادعای امامت خود ذکر کرده بود وقتی با نقد و روشنگری ما روبرو شد به این مسئله واکنش نشان داد و نه تنها ادعای امامت خود را تکذیب نکرد بلکه برای آن دلایلی از جمله اینکه امامت منحصر در 12 نفر نیست را ذکر کرد.

محمد اسماعیل صلاحی که خود را قطب برحق دراویش گنابادی میداند سرّی را که قرنها و سالها اقطاب و بزرگان دراویش گنابادی آن را در خفا و در مجالس خصوصی به مریدان خویش القاء کرده اند را در ملأ عام مطرح کرده و آن را فریاد میزند. وی در آخرین صحبت خود ادعای امامت کرده و از آن تعبیر به امام ظاهر کرده و برای آن دو دلیل نقلی و عقلی می آورد.

محمد اسماعیل صلاحی درویش متکبر و پرادعایی که بعد از مرگ نورعلی تابنده ادعای جانشینی و قطبیت در این فرقه را دارد، قطب را واسطه بین خداوند متعال و خلق او میداند و این مسئله را یک امر منطقی میداند و به استناد آیه "لقد وصلنا لهم القول" خود را امام ظاهر معرفی میکند!!!

محمد اسماعیل صلاحی درحالی آلوده شدن به سیاست و مادیات را سبب به انحطاط رفتن درویشی میداند که نورعلی تابنده در عین حالی که دم از ممنوعیت ورود به سیاست می زد ولی غرق در سیاست بود و با احزاب و سیاسیون اصلاح طلب، نشست و برخواست داشت. خود او نیز روابط تنگاتنگی با اصلاح طلبان داشت و بعد از مرگ نورعلی تابنده نیز بارها در مسائل سیاسی دخالت کرده است.