صهیونیسم
استعمارگران بعد از پدیده بیداری مسلمانان در اثر انقلاب اسلامی، متوجه قدرت تشیع شدند؛ بنابراین برای حفظ منافع و سیطره قدرت خود بر جوامع جهانی بهخصوص امت اسلام، تفرقه میان مسلمانان را طراحی کرده و با فتنهای شوم، سعی دارند که چهرهای سلطهجو و قدرتطلب را از شیعیان در جهان اسلام به نمایش بگذارند.
شبکهها و رسانههایی که امروز در اختیار جریانهای انحرافی و افراطی است، در آنها انواع و اقسام توهینها و تهمتها به مذاهب به چشم میخورد، شبکههایی با نامهای اسلامی و مقدس ایجاد کردهاند و همچون قرآنهای بر روی نیزه در ظاهر به نام آموزش احکام فقهی و دفاع از دین فعالیت میکنند، ولی در واقع برای ایجاد تفرقه و اختلاف میان مذاهب اسلامی تأسیس شدهاند.
شیعههراسی یعنی ایجاد خوف و هراس از شیعه، توسط قدرتهای استعمارگر غرب و بسیاری از کشورهای عربی، به منظور ایجاد تفرقه و محدودسازی فعالیت شیعیان؛ علل هراس غرب و صهیونیسم جهانی از شیعه، موقعیت جغرافیای شیعیان، تضاد فرهنگ سیاسی شیعه با صهیونیسم، نظریه ولایت فقیه و نظریه مهدویت و انتظار است.
شیعههراسی یعنی ایجاد خوف و هراس از شیعه، توسط قدرتهای استعمارگر غرب و بسیاری از کشورهای عربی، به منظور ایجاد تفرقه و محدودسازی فعالیت شیعیان؛ علل هراس غرب و صهیونیسم جهانی از شیعه، نظریه خدامحوری شیعه در مقابل انسان محوری غرب و اندیشه نظام واحد جهانی و پایان تاریخ است که توسط بسیاری از شخصیتهای علمی جهان مطرح شده است.
برخی از بزرگان مسیحی و یهودی نظیر پاپ فرانسیس، خاخام جوزف کوهن و خاخام الهنان بک علیه جنایات صهیونیستها در قدس یکصدا شده و ضمن محکومیت چرخه خشونتی که بین صهیونیستها و فلسطینیها در حال وقوع است، برای دفع این تهدیدها، راهحلهایی نظیر اتمام خشونت، اشغال گری و کشتار را برای حاکم شدن صلح در این منطقه ارائه کردند.
پراکندگی شیعیان در محیطهای جغرافیایی استراتژیکی مانند خاورمیانه و داشتن پتانسیل های قوی، شیعه را در موقعیت ممتازی قرار داده است؛ اما با پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی، گسترش روزافزون و پیشرفت های قابل توجه شیعیان، واکنش غرب را نسبت به شیبعیان در برداشته و موقعیت جفرافیایی شیعه را تحت تأثیر قرار داده است.
صهیونیسم از ابزارهای تحقق اهداف امپریالیسم است. صهیونیست ها و امپریالیست ها اندیشه نژادپرستی یهودیان را مشروعیت دادند تا به اهداف استعماری خود نظیر دستیابی به سرزمین و منابع اقتصادی آن دست یابند.
طرحی که صهیونیست ها برای دستیابی به موطن یهودی ارائه دادند، از تمام اصول و نکات استعماری نظیر اعتقاد به برتری نژادی، انکار واقعیت های الهی در جهان و جذبه های حکومت و قدرت مادی برخوردار است.
ادعای صهیونیست ها مبنی بر شکل گیری صهیونیسم، پاسخی به ﻳﻬﻮد ﺳﺘﻴﺰی است، ادعایی بی اساس و غیر قابل اثبات می باشد؛ زیرا از این حربه برای مظلوم نمایی، شتاب بخشیدن به مهاجرات یهودیان و تأسیس دولت یهودی سوء استفاده کردند. افزون بر این، مردم آفریقا و ایران رنج هایی بیشتر از یهودیان متحمل شده اند ولی هیچ سخنی از اینها گفته نشده است. در ضمن صهیونیست ها خودشان هم یهود آزاری دارند.
مفهوم «صهیونیسم» در سنت دینی یهود ریشه دارد و به این معناست که برای آخرین بار، شخصی از نسل حضرت داوود(ع) دولت یهودی- مسیحایی خود را در آخرالزمان در تپه صهیون برقرار می کند و و یهودیان را به سرزمین موعود وارد می کند.
فرقه یهودی نطوره قرتا معتقد است جنایات نازی ها در خلق هولوکاست، مکافات الهی در مقابل اعمال صهیونیست ها است؛ زیرا اینان به جای آنکه منتظر بمانند خدا ماشیح را بفرستد، کوشیدند تا موجبات گردآوری آوارگان یهودی را در سرزمین مقدس فراهم آورند.
نطوره قرتا یهودیان لیتوانیایی هستند که از آداب و رسوم گائون ویلنا پیروی میکنند و مخالف شکلگیری دولت یهودی در پیش از ظهور مسیحا هستند.
براساس منابع کنونی یهودی، فلاشاها یا یهودیان اتیوپی، از اقوام سنتی یهودند، که خود را از نسل بلقیس، ملکه سبا میدانند. از اینرو در سالهای اخیر، صهیونیستها برای تحقق اهداف خویش، نظیر افزایش جمعیت یهودیان، عدم گرایش آنان به اسلام، توجیه شهرکسازی در اسرائیل و زمینهسازی ظهور مسیحای یهود، در حال انتقال آنان به سرزمین اشغالی هستند.