شعارها و نمادها

باز هم صدای نعره و قیل و قالِ جماعتِ قمهکش و هوچیبازِ باستانگرا بلند شد! چه خبر است؟ آسمان به زمین آمده؟! نه! پس چه شده؟! مردم را ببین که میخندند! خوب بخندند... چه ایرادی دارد؟ یک دخترخانم هنرمند در برنامه خندوانه، با یک استندآپ کمدی جذاب و بازتعریف داستان رستم و سهراب در قالب طنز، دل میلیونها نفر را شاد کرد. اما مگر بهانهتراشی برخی تمامی دارد؟!

باز هم پای توتال به ایران باز شد! این همان شرکت فرانسوی است که پیشتر در اوج تحریمها به ما خیانت کرد! دولت یازدهم پای او را به این کشور باز کرد تا نفت ما را ببرد. قراردادی -برخلاف تأکید رهبر معظم انقلاب- بسته شد که به موجب آن، تنها 19 درصد از فاز یازده پارس جنوبی به ایران خواهد رسید. بقیه را فرانسه (و مقداری را هم چین) خواهد بُرد! اکنون منتظریم که رگ گردن باستانگرایان علیه فرانسه برافروخته شود! ولی هرچه میگردیم هیچ اثری از کمپین و هیچ صدای اعتراضی از سوی این جماعت شنیده نمیشود... به راستی پشت پرده چه خبر است؟!

ادعای وطندوستی و وطنپرستی باستانگرایانِ افراطی دروغ است. این جماعت هیچ عِرق و علاقهای نسبت به ایران ندارند. ملیگرایی و ایرانیگرایی از سوی اینان، بازیچه و ابزاری است برای مبارزه علیه اسلام... نشان به آن نشانی که 9 نفر یهودی امریکایی برای مصادره آثار و الواح هخامنشی در امریکا اقدام کردند، اما از این جماعتِ کورشپرست، که سر در آخور اسرائیل دارند، صدای اعتراضی برنخاست...

شعار «جمهوری ایرانی» آن هم از سوی باستانگرایان بیش از هر چیز به یک شوخی شبیه است تا واقعیت! چه اینکه با اندکی پژوهش در تاریخ و سیاست به روشنی میتوان دریافت که جریان باستانگرایی هیچ سنخیتی با موضوع جمهوریت ندارد، و از طرفی نظریهپردازان غربی بر این باورند که اسلام شیعی موجب قدرت ایران و ملتهای خاورمیانه است، اما...

اگر فرض کنیم نژاد آریایی در طول تاریخ خالص مانده، پس چه ایرادی مطرح میشود؟ ایرادی که در این صورت مطرح میشود این است که «پس سرنوشت آن اقوام غیرآریایی (ناآریاها) چه شد؟» آیا به زور کوچانده شدند و از خانه و کاشانه خود رانده شدند؟ یا همگی توسط آریاییها قتلعام شدند؟! چنانکه همگی نابود و تنها قوم آریایی باقی ماندند!

نوجوان 13 سالهای که در خاک پاک ایران رشد میکند، در مکتب عاشورا تربیت میشود، و برای دفاع از هویت راستینِ یک امّت، با نارنجک خود را زیر تانک میاندازد، تکه تکه میشود ولی اجازه نمیدهد که دشمن به هویت او -هویت واقعی ایرانی اسلامی- تعرّض کند. هویت ایرانیان، جوانان و نوجوانانی مانند حسین فهمیده هستند که سر میدهند، ولی نمیگذارند شرفشان لکه دار شود. هویت ما ایرانیان این است...

فرهیختگان ایرانی و حتی عامه مردم ایران، هیچگاه در طول تاریخ، از آریوبرزن، یاد و نامی خوش به ذهن نداشتند. چه اینکه ایرانیان در طول تاریخ، همواره داستان زندگانی بزرگان و پهلوانان نامدار را سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل کرده اند، اما در این سینهها جایی برای آریوبرزن وجود نداشت.

ما هرگز در پی اسطوره نیستیم. نه در میان آریاییان و نه در میان عربها و نه در میان هیچ قوم دیگری. ما در پی حقیقت هستیم. حال این حقیقت در میان هر قوم و هر گروهی که باشد برای ما محترم خواهد بود. از نبیّ اعظم تا دیگر پیشوایان دینی، هر یک مظهری از مظاهر اسماء الهی بودهاند و این برای ما محترم است. از همین روی در مقابل آنان زانو میزنیم و توهمات عدهای بیمار مالیخولیایی برای ما اهمیتی ندارد.

این روز، روز جشن و شادی یهودیان است! روزی که این قوم نفرینشده پس از سالها حقارت و ذلت -که حاصل رفتارهای زشت خودشان بود- از اسارت حکومت بابیلون آزاد شدند. شاید یهودیان حق داشته باشند این روز را به رقص و پایکوبی بگذارنند. اما... چرا این روز توسط عدهای با عنوان «روز جهانی کورش کبیر» قلمداد شده است؟! و چرا برخی از ایرانیان این روز را جشن میگیرند؟

طبق تحقیقات انجام شده در دانش ژنتیک، در زمینه کروموزم ایگرگ (Human Y-chromosome DNA haplogroups) که در اصطلاح، Y-DNA haplogroups نامیده میشود، DNA مردم ایران بسیار شبیه به مردم عرب و در حقیقت از یک خانواده است! در این بررسیها، مردم ایران در گروه کروموزومی J2 و مردم عرب (در سرزمین حجاز) در گروه J1e قرار گرفته اند و هر دو از خانواده J شمرده شدند.

برخی مدعی هستند که کورش بختیاری بود! اما این ادعا، سخنی بیربط و حقیقتاً ادعایی نادرست است. مردم بختيارى عموماً تركيبى از دو قوم باستانى عيلامى و گوتى هستند. در اكثر مناطق بختيارى نشين ايران، آثار مربوط به عيلاميان مشاهده مىشود. از ديگر سوى، يافتههاى علمى گوياى اين است كه مردم زاگرس نشين به طور كلى شباهت بسيارى به قوم باستانى گوتى دارند. قابل توجه اينكه گوتیها و عيلاميان از اقوام آريايى نبودند.

عبارت «نور به قبرش ببارد» ابداً هیچ ارتباطی با مقبره کورش ندارد. و تمامی تحیلیها و سخنانی که در این زمینه بافته شده، دروغ و ناشی از توهمات ذهن سیاه عدهای بیمار روانی است. در منابع تاریخی، مقبره کورش 6 پله ندارد، بلکه در حقيقت 9 پله دارد. درب آن نیز نه به سمت مشرق، بلکه به سوی شمال غربی باز میشود. لذا تمامی فلسفهبافیهایی که در این زمینه شده، کذب محض است.

این شواهد و قرائن (بتگرایی و بتپرستی کورش، حس خودبرترپنداریِ نژادی، تلاش مشترک کاهنان بابلی و یهودی برای بزرگداشت کورش، تلاش فراماسونهای معاصر برای احیای او، بیتوجهی و بدبینی بزرگان و فرهیختگان ایرانی نسبت به کورش و...) همگی نشانگر این است که کورش به راستی از سران ماسونی در جهان باستان بود. علاوه بر اینها، مبنای رفتار جریان فراماسونری...

چند مدتی است كه پاره شعری در شبكههای اجتماعی دست به دست میگردد و از قضاء به حكيم ابوالقاسم فردوسی نسبت داده میشود و فحوایآن چنين است: «عرب هر چه باشد به من دشمن است، بد انديش و كژ خوی و اهريمن است». در اين باره بيان چند نكته لازم مینمايد. چنين سخن زشت و مبتذلی از حكيم فردوسی كه به گواه عالم و آدم، مسلمانی شيعه بود، جداً بعيد است. گذشته از اينكه چنين كلامی در...