عشق و عاشقی، زاییده ی تصوف

  • 1392/02/19 - 00:31
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر در مناجات، بیانات و راز و نیاز های خاندان وحی و ائمه ی هدا علیهم السلام توجه کنیم؛ حتی یک مورد هم نمی یابیم که خداوند متعال را به لفظ (عشق) ستایش کرده باشند!
عشق، زاییده ی صوفیه

اگر در مناجات، بیانات و راز و نیاز های خاندان وحی و ائمه ی هدا علیهم السلام توجه کنیم؛ حتی یک مورد هم نمی یابیم که خداوند متعال را به لفظ (عشق) ستایش کرده باشند! این در حالی است که لفظ عشق، کلمه ای عربی است. به علت دوری از منبع فیض و علم و معرفت الهی که همان اهل بیت علیهم السلام هستند، گمان صوفيه بر اين است كه معرفت خداوند، صفات و افعال او بايد از طريق شهود و مكاشفه حاصل شود. لاجرم براي رسيدن به اين هدف عقل كارساز نيست. بلكه بايد به عشق روي آورد. [1] اگر اين نگاه صوفيان تعميم داده شود بدون شك سخن نادرستي خواهد بود زيرا علوم عقلي و تجربي که برگرفته از وحی باشند و متکی به منبع علم الهی باشند، در كشف حقيقت مؤثر هستند و استدلال عقلي در تشخيص حق از باطل راه مطمئن براي انسان مي‎باشد و برخي از مكاشفات عرفاني باطل را كه حق وانمود شده با استدلال عقلي مي‎توان تشخيص داد پس نمي‎توان علوم عقلی متعبد به وحی را تخطئه كرد و عرفان و ذوق و كشف را به صورت مطلق مطلوب و برحق شمرد.

اگر چنان چه صوفیه مدعی هستند که معشوق واقعی و حقیقی خداوند باری تعالی است و ایشان عاشق او هستند و اینکه ایشان مطالب عرفانی خود را از ائمه ی معصومین علیهم السلام گرفته اند، پس می بایست متداول ترین و شایع ترین کلامی که از زبان مبارک خاندان وحی صادر شده باشد؛ عشق و عاشقی باشد. ولی برعکس، از آن سخنی نفرموده اند. در حالی که با عبارات بسیار زیبا که بیانگر حقیقت ضعف انسان و فقر او در مقابل خالق متعال است، تمام عمر خود را مشغول مناجات بوده، و برای جمیع ایّام و ساعات به مقتضای آنها، از آن خاندان پاک، ادعیه صادر شده است که کتب روایی ما پر است از اینگونه دعاها.

به نظر غزالي اين عشق است كه بايد صحت و سقم استدلال عقلي را روشن كند زيرا با عشق مي‌توان با خدا ارتباط مستقيم برقرار كرد. امّا استدلالات عقلي چنين ارتباط مستقيمي را نمي‌تواند برقرار كند. شايد سخنان مولوي در ستايش عشق در همين راستا معنا پيدا كند كه عشق مطلق اعتبار دارد:
مرحبا اي عشق خوش سوداي ما
اي دواي جمله علت‌هاي ما
پس چه باشد عشق درياي عدم
در شكسته عقل را آنجا قدم
دور گردون‌ها ز موج عشق دان
گر نبودي عشق بفسردي جهان
يا می گويد:
ريزه‌كاريهاي علم هندسه
يا نجوم و علم طب و فلسفه
اين همه علم از بناي آخر است
كه عماد گاو بز و اشتر است [2]

حقیقت اینست که عرفای اهل سنت با عدم مراجعه به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله، از این نعمت عظیم محروم بوده و در مناجات های خود که فطری هر انسانی است؛ به عشق و عاشقی روی آورده و تمسّک جسته اند. به تقلید از ایشان، فرق منحرف صوفی که مدعی تشیع هستند نیز، این راه و روش را انتخاب کرده، در صورتی که خلاف بودن آن ثابت و محرز است.

 

منابع:

1- مراجعه شود به: رسائل اخوان الصفا و فلان الوفا، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، 1405، ج سوم، ص 269 تا 290.

2- مثنوي معنوي

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.