آیا پیروی از وهابیت ما را به کمال می رساند؟

  • 1392/09/30 - 19:04
ادعای بازگشت به قرآن با توجه به اعمال و رفتارهایی که از صاحبان این فرقه سر می زند جای تعجب دارد. بنابراین ادعای بازگشت به قرآن به عنوان یک عقیده و دیدگاه از سوی وهابیت واهی خواهد بود. و بازگشت به قرآن با این طرز تفکر و عمل که از وهابیت سر می زند محل تامل است

به نام خداوندی که برای تکامل بشر، انسان را به پیروی از پیام آورانش دعوت نمود.
همه انسانها بنا به فطرت خود کمال جو بوده و به دنبال حقیقتند که در این راه گرایشهای مختلفی را انتخاب کرده اند.
خداوند از ابتداء خلقت، برای راهنمایی و هدایت بشر پیامبرانی را از جنس خودشان قرار داد که با بهره مندی از سرچشمه وحی و آوردن معجزه ، ضمن اثبات ادعای خویش مردم را به سوی سعادت رهنمون شوند. این روند تا زمان پیامبری حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم ادامه پیدا کرد تا اینکه ایشان به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شدند و قرآن، معجزه جاوید خود را به بشریت عرضه داشتند. ایشان در پایان عمر شریفشان با حدیث معروف ثقلین ( که معروف بین شیعه و سنی است) از قرآن و عترت خود، به عنوان دو یادگار گرانبها که انسان را به سرمنزل مقصود می ساند نام بردند. < انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی و اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تظلوا ابدا و لن یفترقا حتی علی الحوض>(1)

با این توضیح در می یابیم که قرآن و عترت پیامبر مکمل یکدیگر بوده و پیروی از آنها در رسیدن به کمال اطمینان بخش است و پیروی از هر چیز دیگر جز آن ها ، در اینکه ما را به مقصود برساند محل تامل خواهد بود.
حال باید دید آیا مبانی وهابیت، عقاید و افکار، و راه و روش آنها با قرآن و سیره عترت پیامبر منطبق بوده که بتواند ما را به کمال برساند یا خیر؟
و چنانچه موارد و یا حتی موردی در عقاید ایشان بوده که بر خلاف قرآن باشد مسلما نمی تواند چراغ و راهی برای رساندن ما به مطلوب حقیقی محسوب شود.

در اینجا پاره ای از عقاید وهابیت را مورد نقد برسی قرار می دهیم

عقاید و افکار:

الف : بازگشت به کتاب خدا و سنت نبوی و پیروی از سلف صالح ( صحابه و تابعین) در فهمیدن آیات و احادیث و نرفتن به راه فلاسفه و متکلمان  و صوفیه ( که همه آنها مخالف طریق سلف صالح است)

ب : مبارزه و جنگ با بدعت ها و منکرات، مخصوصا چیزهایی که موجب شرک می باشد از قبیل زیارت، توسل، تبرک به آثار اولیاء، نماز گزاردن نزدیک قبر، افروختن چراغ برای قبور و نوشتن بر روی آنها ... تعمیر  قبور و گریه و قسم به غیر خدا و طلب شفاعت و ...

ج : مبالغه نکردن و غلو ننمودن درباره پیامبر و اولیاء به ویژه پس از مرگ و در نظر نگرفتن نیروها و امدادهای غیبی و فوق العاده برای آنان و موثر نبودن و یا فقدان ارتباط آنان با این دنیا

حال باید دید فرقه ای با این سبک و دیدگاه، آیا مسیر درستی را برای رسیدن به هدف انتخاب کرده است یا خیر ؟
در اینجا لازم می آید عقاید ایشان را یک به یک و موشکافانه مورد برسی قرار داهیم تا مشخص شود پیروی از آن ها تا چه اندازه ما را در مسیر رشد و رسیدن به کمال یاری می رساند. در این مقال یک قسمت را به اختصار مورد ارزیابی قرار می دهیم و در مقالات بعدی بقیه عقاید ایشان را نقد خواهیم کرد.

بازگشت به کتاب خدا :

این عقیده  فی الجمله خوب به نظر می آید و در برابر کسانی که از مسیر و کلمه وحی فاصله گرفته اند حرف خوبی است البته در صورتی که وقتی دیگران را به بازگشت به قرآن دعوت می کنیم خود، مخالف آن عمل نکنیم و قرآن فصل الخطاب همه ما باشد.

حالا ما سوال می کنیم:
آیا قرآن همه مومنین را برادر نمی خواند؟ حجرات /10
آیا پیامبر جان و مال مسلمانان را محترم نمی شمارد؟ (2)
آیا قرآن ما را به تفکر فرا نمی خواند؟ آل عمران/ 137

پس اگر کلام پروردگار را بعنوان یک وجه مشترک میان همه مسلمانان معتقد هستیم می بایست سایر مسلمین را بدون در نظر گرفتن عقاید خاص ایشان برادر خود دانسته و رسم برادری را که حداقل آن تکفیر نکردن آن است را بجا بیاوریم. بدین معنا که هرکس شهادتین را بر زبان جای کرد او را به عنوان یک مسلمان، پذیرا باشیم. وقتی پیامبر مال و جان مسلمانان را محترم می شمرد یعنی به صرف شهادتین، در جامعه ی اسلامی محترم است و باید امنیت جانی و مالی داشته باشد. و وقتی قرآن ما را در مورد آیاتش به تفکر وا می دارد یعنی اینکه افعال، کردار، و روش عمل ما باید با تفکر و تدبر همراه باشد و بی خردانه و عجولانه نباشد.

با این مختصری که بیان شد، ادعای بازگشت به قرآن با توجه به اعمال و رفتارهایی که از صاحبان این فرقه سر می زند، مانند تکفیر همه مسلمین غیر از خود، قتل عام مردمی که سر جنگ با کسی نداشته و جرمشان فقط داشتن عقایدی است که با ایشان همخوانی ندارد، و اعمال و رفتارهایی که هر عقل سلیمی به راحتی تشخیص می هد که در پشتوانه آن، لحظه ای درنگ و تأمل و تفکر وجود ندارد، جای تعجب است. بنابراین ادعای بازگشت به قرآن به عنوان یک عقیده و دیدگاه از سوی وهابیت واهی خواهد بود. و بازگشت به قرآن با این طرز تفکر و عمل که از وهابیت سر می زند محل تامل است و الا پیروی از قرآن و عمل به فرامین آن مطلب جدیدی نیست که بخواهیم آن را به عنوان یک ایده از وهابیت مورد تبعیت قرار دهیم. بلکه اسلام آن را بدون گرایش به فرقه ای خاص و برای همه مسلمین به صورت شفاف بیان نموده است.

 

 

 

منابع:
[1] سنن ترمزی ج 12 ص 258، مسند  احمد بن حنبل ج 44 ص 134، المستدرک حاکم نیشابوری ج 3 ص 109، شیخ طبرسی ج 2 ص 195 و ...
[2] حدیث نبوی- المبسوط شیخ انصاری ج 3 ص 59

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.