بدرفتاری پادشاهان هخامنشی با مردم
منابع تاریخی؛ اعم از کتیبههای هخامنشی و متون روایی یونانی گویای آن هستند که پادشاهان هخامنشی خود را مالک مردم (و مردم را بندگان خود) مینامیدند و رفتار آنان با مردم تحقیرآمیز بود.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فلاویوس آریانوس (Flavius Arrianus) مورخ یونانی و متوفای 160 میلادی در کتاب Anabasis of Alexander (لشکرکشی اسکندر) پیرامون شکنجه و مجازات در حاکمیت هخامنشی به نکاتی اشاره میکند.
آریانوس روایت میکند:
«اسکندر، شورایی تشکیل داد و فرمان داد بِسوس[1] را به اتهام خیانت به داریوش سوم هخامنشی محاکمه کنند. او فرمان داد بینی و گوشهای بِسوس را بریده؛ سپس او را به قتل برسانند».
آریانوس در ادامه میگوید:
«من این مجازاتِ به شدت خشن را تحسین نمیکنم، بلکه بریدن اعضای بدن و تکه تکه کردن تنِ انسانها را یک سنت وحشیانه میدانم. من با کسانی همسو هستم که میگویند اسکندر وادار به چنین رفتار غیر متمدّنانهای شد. او در پیروی از خواستهی پارسها و مادها زیادهروی و طبق آداب آنان رفتار کرد. کردار اسکندر، بر مبنای رسوم شاهان بیگانه (هخامنشیان) بود که با زیردستان خود به عنوان موجوداتی پَست رفتار میکردند».
متن گفتار آریانوس در ترجمه Edward James Chinnock از این قرار است:
"Then Alexander gathered a conference of those who were then at hand, and led Bessus in before them. Having accused him of the betrayal of Darius, he ordered his nose and ears to be cut off, and that he should be taken to Ecbatana to be put to death there in the council of the Medes and Persians. I do not commend this excessive punishment; on the contrary, I consider that the mutilation of the prominent features of the body is a barbaric custom, and I agree with those who say that Alexander was induced to indulge his desire of emulating the Median and Persian wealth and to treat his subjects as inferior beings according to the custom of the foreign kings".[2]
هرودوت (Herodotus) مورخ یونانی میگوید: «کوروش در آخرین نبرد خود، به طمع دست یافتن به ملکه ماساگتها به سرزمین آنان تجاوز کرد. یکی از انگیزههای کوروش برای این حمله آن بود که او خود را از جهت نژاد، فراتر و بالاتر از دیگر انسانها میدانست».[3]
این سطح از تکبر و خودبزرگ بینی کوروش، تأییدکنندهی همان سخن آریانوس است که شاهان هخامنشی با زیردستان خود به عنوان موجوداتی پَست رفتار میکردند. داریوش نیز فرماندهان و مردم خود را «بندگان من» مینامید. به عبارتی، رابطه خود با مردم را نسبت مالک و بنده میدانست.[4]
پینوشت:
[1]. بِسوس (Bessus / Bessos) که به پارسی باستان بَیَثرا (Bayaçā) نام داشت، شاهزادهای هخامنشی بود. او داریوش سوم (آخرین پادشاه رسمی هخامنشی) را کُشت و خود را اردشیر پنجم نامید و تاجگذاری کرد، اما مورد اقبال واقع نشد و در نهایت به اسارت سربازان اسکندر درآمده، اعدام شد. بنگرید به:
Michael Weiskopf, "Bessos". Encyclopædia Iranica, Last Updated: December 15, 1989.
[2]. بنگرید به: Arrianus, THE ANABASIS OF ALEXANDER, Book IV, Ch VII (Treatment of Bessus), Translated by Edward James Chinnock.
[3]. تاريخ هردوت، ترجمه و تحقیقِ هادى هدايتى، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1382، ج 1، ص 279
[4]. بنگرید به: «بندگان سرکوب شدهی داریوش»
دیدگاهها
ناشناس
1403/07/01 - 19:36
لینک ثابت
اتفاقا در همان کتیبه های
saman
1403/07/01 - 20:35
لینک ثابت
لطفاً بگی در کدوم کتیبه "خدمت
saman
1403/07/02 - 05:28
لینک ثابت
ادامه پاسخ به ناشناس: لینک
saman
1403/07/02 - 05:32
لینک ثابت
کانال «باستاننامه» پیرامون
افزودن نظر جدید