مشترکات تصوف و عرفان حلقه/ صلح کُل
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صلح کُل یکی از آموزههای انحرافی صوفیه است که بعضی از جریانهای انحرافی معنویتگرا همچون عرفان حلقه برای ترویج پلورالیسم دینی [1] به این آموزه انحرافی دامن میزنند.
قاسم غنی درباره صلح کُل صوفیه میگوید: «تصوف واقعی هیچوقت زیر بار تعصب و تحزّب فرقهای بر فرقه دیگر نمیرود و از جنگ هفتاد و دو ملت دوری میجوید، به عقیده صوفی یک حقیقت کلی و یک وجود حقیقی و واقعی در تمام عالم، منبسط است که ما به الاشتراک و سبب تحقق تمام موجودات، همان است و خارج از آن چیزی نیست... فرقی میان مسجد و میخانه نمینهد و نه فقط با هفتاد و دو ملت بلکه با عالم وجود در صلح و آشتی است…. هیچ عقیدهای را غلط نمیشمارد و اختلاف مذاهب را اختلاف در رنگ و صورت میشمارد و صلح کلّ میطلبد». [2]
عرفان حلقه، یکی از جریانهای انحرافی معنویتگرا بوده که از آموزه صلح کلی بهره برده است؛ محمدعلی طاهری (مؤسس این عرفان التقاطی) در این باره میگوید: «عرفان کیهانی (حلقه) نوعی سیر و سلوک عرفانی است که مباحث عرفانی را مورد بررسی نظری و عملی قرار میدهد و از آنجا که انسان شمول است، همه انسانها، صرفنظر از نژاد، ملیت، دین، مذهب و عقاید شخصی، میتوانند جنبهی نظری آن را پذیرفته و جنبهی عملی آن را مورد تجربه و استفاده قرار دهند». [3]
عقیده به صلح کُل در میان ادیان به پلورالیزم دینی ختم شده، به این خاطر صلح کُلی که صوفیه از آن دم میزند، همان اعتقاد به تکثرگرایی بوده که از سوی برخی نحلهها و جریانهای انحرافی معنویتگرا مطرح است.
بنا بر این اعتقاد صوفیه و جریاناتی که این آموزه را از صوفیه اقتباس کردهاند؛ انتقاد به افعال مذموم اشخاص دیگر و مذاهب انحرافی و حتی بتپرستان، به خاطر مخالفت با عقیده صلح کل، ممنوع است؛ پس فریضه امر به معروف و نهی از منکر که از مُسلّمات دین اسلام به شمار میآید، باید تعطیل شود، چرا که با عقیده صلح کل ناسازگار است.
علاوه بر این، تبرّی و دشمنی با دشمنان یکی از ارکان تشیع است که ریشه در قرآن کریم دارد، در روایات نیز بر اهمیّت مسئلۀ تبرّی، فراوان تأکید شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله، تبرّی از مهمترین و استوارترین رشتههای ایمان ذکر شده است؛ آیا مصداق «صلح کل»، حذف اندیشه تبری و دوستی با دشمنان دین نیست؟ استاد مطهری در کتاب آزادی معنوی، عقیده به صلح کل را خیانت به بشریت میداند و در آن مورد میگوید: «گمان نمیکنم از مردم محقق دنیا، باشد کسی که انساندوستی را به آن مفهومی تشریح کند که به آن «صلح کل» گویند». [4]
در نتیجه باید گفت که «صلح کُل» از انحرافاتی است که با مبانی اسلامی سازگار نیست و طبق نظر عالمان دینی همچون استاد مطهری با مسلکی بودن انسان ناسازگار بوده؛ پس عقیده به صلح کُل یا به عبارت دیگر پلورالیسم، عقیدهای مسامحهگر است که اباحیگری در دین را توسعه داده و موجب میشود سهل انگاری به آداب دین راه یافته و گذر از بایدها و نبایدهای دینی به آسانی انجام پذیرد.
پینوشت:
[1]. کثرتگرایی یا پلورالیسم دینی نظریهای است که بر پایه آن همه ادیان صرف نظر از اختلافات ریشهای که با هم دارند، در اعتقادات، اعمال و مناسکشان، اصیل و معتبرند و از ارزش یکسانی برخوردار بوده و هیچیک بر دیگری برتری ندارند.
[2]. غنی قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، زوار، ۱۳۸۹ ج ۲، ص ۴۲۶، ۴۲۸ و ۴۳۲
[3]. محمدعلی طاهری، عرفان کیهانی، نشر اندیشهی ماندگار، ۱۳۸۴، ص ۵۷.
[4]. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، تهران، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۶۷۳.
افزودن نظر جدید