پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی پیش با کسی گفتگو می‌کردم. ذهن بسیار آشفته‌ای داشت. لحظه به لحظه، مسئله مورد گفتگو را دگرگون می‌کرد: از اقتصاد به تاریخ، از تاریخ به ورزش، به سیاست، به دین، به هنر و...!

به نظرم رسید انسان صالح که مطابق با معیار دین زندگی کند، به این ژولیدگی فکر و پریشانی خاطر مبتلا نمی‌شود. پس این نابسامانی از کجاست؟ لحظاتی اندیشه کردم و نخستین پاسخی که یافتم آن بود که این ناخوشی اثر هجمه‌های رسانه‌های شیطان است. شب و روز، ذهن و ضمیر جوان ما از سوی این رسانه‌ها بمباران می‌شود. آن‌ها همواره خبرهای بد به گوش مردم می‌رسانند و کمتر خبر خوش. حتی از کوچکترین حادثه تلخ هم نمی‌گذرند، بلکه آن را منتشر می‌کنند. گاهی یک رخداد تلخ را بیش از ده مرتبه تکرار می‌کنند تا اصطلاحاً «اعصاب دیگران را خط خطی» و قلب‌ها را پریشان و مضطرب کنند.

ای کاش همه مردم ایران و به ویژه جوانان، بدانند که رسانه‌های جبهه جهانی شیطان، فقط دشمنِ نظام ولایت فقیه نیستند، بلکه دشمن روح و روانِ یکایک ایرانیان هستند.

در گفتگو با آن جوان، سخنی شنیدم که آزارم داد و آن گفتار، این بود:

شهدای دفاع مقدس، تربیت شدگان شاه بودند! شاه، جوانانی غیور تربیت کرد که هشت سال جنگیدند و کشور را نجات دادند. اما نظام ولایت فقیه چه کرد؟!

در پاسخ گفتم:

- شهدای دفاع مقدس، تربیت‌شدگان شاه نبودند! تربیت‌شدگان شاه مانند خودش اهل عیش و نوش بودند، حتی سر از مراکز فحشا درآوردند. آنان در هنگام جنگ هم از کشور گریخته؛ به اروپا، ایالات متحده و... پناهنده شدند. ترجیح دادند در سخت‌ترین لحظات، در کنار مردم ایران نباشند.

- شهدای دفاع مقدس، همان کسانی بودند که «مرگ بر شاه» گفتند و با لگد، او را از کشور بیرون کردند. حال اگر وصیت‌نامه‌های شهدای دفاع مقدس را بخوانیم، در خواهیم یافت که نام «امام حسین (علیه‌السلام)» و «امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)» بیشترین بسامد واژگانی را دارد. به عبارتی، شهدای دفاع مقدس، این جوانان غیور، امام خمینی (ره) را آموزگار و مُراد خود نامیده‌اند. امام از سال 1342، نهضتی را آغاز و به تربیت جوانان پرداختند. اکنون این جوانان اگر تربیت‌ شده‌ی شاه بودند، پس چرا علیه شاه قیام کردند؟!

جوانانی که علیه ضحاک قیام کردند، در دوران حکومت ضحاک ولی توسط دشمنان ضحاک تربیت شده بودند.[1] به همین نسبت، جوانانی که علیه شاه قیام کردند، در دوران حکومت شاه ولی به دست امام خمینی (ره) و دیگر مخالفین شاه تربیت شده بودند.

یا کسانی که در رکاب کوروش جنگیدند، در دوران حکومت آستیاگ (پادشاه خونخوار ماد) ولی توسط دشمنان او تربیت شده بودند. حال آیا می‌توان گفت که سربازان کوروش، تربیت شده آستیاگ بودند و سپس این را افتخاری برای آستیاگ لحاظ کنیم؟!

امروز هم می‌بینیم که بخشی از جامعه ما هر چند در دوران نظام ولایت فقیه زندگی می‌کنند، اما با تاریکی دشمنانِ «اسلام و ایران» خو گرفته‌اند. وگرنه پرورش‌ یافتگان غیور نظام ولایت فقیه، کم نیستند و یقیناً جزو بهترین‌ها و پاک‌ترین‌ها هستند. همچون شهدای مدافع حرم که از هر جهت همانند شهدای دفاع مقدس و بلکه در مرتبه، والاتر از ایشان‌اند.

پی‌نوشت:
[1]. ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، 1389، شماره ثبت کتابخانه ملی: 815279، ص 22-30
میترا مهرآبادی، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی، تهران: انتشارات روزگار، 1379، ج 1، ص 102-121.