بیسوادی عبدالحمید با وجود ادعای فضل
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در سالگرد اغتشاش زاهدان که به کشته شدن عدهای از هموطنان منجر شد، گفت: «اتفاقی که مهرماه سال گذشته در اینجا رخ داد، برای مردم ما و ملّت ایران و برای تمام کسانی که دارای وجدان بیدار هستند، اتفاق تلخی بود. ... خواسته مردم در طول این یک سال این بوده که کسانی که مرتکب این جنایت و گناه بزرگ شدهاند، به مجازات اسلامی برسند. مردم خواسته ناحقی ندارند؛ میگویند اینجا جمهوری اسلامی است و کسانی که مرتکب این جنایت شدهاند، مطابق با احکام و قوانین اسلام مجازات بشوند. جا دارد بنده از این مردم تشکر کنم که صبر کردند و به این قانع شدند که موضوع از طریق قانون پیگیری بشود. بسیاری از خانوادههای شهدا و مجروحین، بنا بر اصرار ما و پیگیریهایی که برخی از مسئولان هم داشتهاند، پرونده تشکیل دادهاند، ... خواسته ما و تمام مردم این است که مرتکبین این جنایت بر اساس قانون اسلامی مجازات بشوند؛ ما به همین راضی هستیم و این زیادهخواهی نیست. ما هرگز زیادهخواهی نداریم. ما بهعنوان کسی که نسبت به مسائل و احکام اسلامی آگاهی داریم، معتقدیم این جنایت، قصاص دارد و اگر کسی با دلیل و مدرک ما را قانع کند که این کار قصاص ندارد، ما قانع میشویم».[1]
عبدالحمید در یک سال اخیر، غالب هفتهها در نمازجمعه، همچنین در بین هفته در دیدار با علمای اهلسنت شهرهای مختلف سیستان و بلوچستان، بر موضع خود پافشاری کرده و کوتاه نیامده است. وی گمان میکند که بهانه و نقطه ضعف خوبی گیر آورده تا به وسیله آن، به مخالفت با نظام پردازد و جمهوری اسلامی را به ظلم و تبعیض متهم کند. او میگوید خواسته ما و تمام مردم، قصاص مرتکبین قتلهای سال گذشته است. عبدالحمید ادعا میکند نسبت به مسائل و احکام اسلامی آگاهی دارد و میگوید اگر کسی با دلیل و مدرک ما را قانع کند که این کار قصاص ندارد، قانع میشویم.
باید به وی بگوییم که خواسته او و تمام مردم ملاک نیست، بلکه باید ببینیم حکم اسلام چیست؛ اینکه مدعی شده به حکم اسلام آگاه است و حکم اسلام قصاص این افراد است، از بیسوادی اوست. در موارد مختلفی در صدر اسلام اتفاق افتاده که مأمورین حکومت اسلامی، فرد مسلمانی را به خطا کشتهاند، ولی آنان توسط حاکم (پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و خلفا) قصاص نشدند و دیه آنان از بیتالمال مسلمین پرداخت شد.[2]
چنانکه مأمورین حکومت به فرماندهی خالد بن ولید، با قبیله بنییربوع جنگیدند و مرتکب جنایاتی از جمله قتل مالک بن نویره شدند و به مدینه بازگشتند. پیش از ورود خالد، جریان به عرض خلیفه رسید، ولی خالد به مدینه وارد شد، ... عمر به خالد گفت: ... به خدا قسم! سنگسارت میکنم؛ ولی خالد سخنی نگفت. به راه خود ادامه داد تا نزد خلیفه رسید و داستان را گزارش کرد. خالد ابوبکر را ترک کرد؛ عمر نزد ابوبکر رفت و به وی اعتراض کرد. ابوبکر در جواب گفت: خالد اجتهاد کرد، ولی در اجتهادش اشتباه کرد و ما شمشیر اسلام را در غلاف نخواهیم کرد.[3] متمم، برادر مالک بن نویره، نزد ابوبکر آمد و خونخواه برادرش شد و اسیران را مطالبه کرد؛ ابوبکر دستور پرداخت دیه و بازگرداندن اسیران به وی را داد.[4] ابن اثیر با این استدلال که عمر به خالد گفته است، «مرد مسلمانی را کشتی، ... به خدا قسم! سنگسارت میکنم»؛ ابوقتاده نیز شهادت داده است که قبیله مالک اذان گفته و نماز خواندند و اینکه ابوبکر اسیرانشان را برگرداند و دیه مالک را از بیتالمال مسلمین پرداخت کرد، میگوید: «همه اینها نشانه این است که مالک مسلمان بوده و مرتد نشده است».[5] طبق این نقلها مشخص میشود که توجیه ابوبکر در قصاص نکردن خالد بن ولید این بود که وی در مأموریت نظامی بود و در مأموریت نظامی اگر خطایی رخ داد، دیه آن به عهده بیتالمال است و خالد در مأموریت نظامی، دچار خطا و اشتباه شد.
اگر عبدالحمید در دوران پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و خلفای اهلسنت، موردی سراغ دارد که مأمور حکومت به خطا کسی را کشته باشد و قصاص شده و به دیه دادن به اولیاء دم بسنده نشده، آن واقعه را بیان کند.
پینوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در 7 مهر 1402.
[2]. «پرداخت دیه قتل خطایی از بیت المال توسط ابوبکر»
[3]. تاريخ الطبری، طبری، ج2، ص502.
[4]. أسد الغابه، ابن اثير، ج4، ص277.
[5]. همان.
دیدگاهها
mansur
1402/07/11 - 11:22
لینک ثابت
این قتلها را میتوان از جهت
mansur
1402/07/11 - 11:26
لینک ثابت
از جهت دیگر دیدگاه اهل سنت
mansur
1402/07/11 - 11:29
لینک ثابت
همچنین دیدگاه اهل سنت درباره
mansur
1402/07/11 - 11:47
لینک ثابت
جتی اهل سنت در فقه خود در این
افزودن نظر جدید