نقد روایات جعلی در مثنوی مولوی(جعل فضیلت حضرت زهرا(س) برای عایشه)

  • 1402/07/12 - 10:20
مولوی در مثنوی، فضیلتی را به عایشه نسبت می‌دهد که در منابع اهل‌ سنت، این فضیلت برای حضرت فاطمه(س) نقل شده است؛ از این‌رو، این سؤال در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد که چرا مولوی این فضیلت حضرت فاطمه(س) را برای عایشه نقل کرده است؟
حضرت فاطمه(س)

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ منابع شیعه و اهل سنت، مملو از فضائل حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها است؛ به این خاطر کسانی که دلبستگی‌ به اهل سنت و خلفاء و سران آنها دارند؛ روایاتی که درباره فضائل معصومین علیهم‌السلام نقل شده را برای سران خلفا و بزرگان اهل سنت بدل‌سازی کرده‌اند؛ این بدل‌سازی یا به این صورت است که همان فضیلت را جعل کرده‌اند یا فضیلتی شبیه به آن را برای بزرگان خویش ساخته‌اند.

مولوی که در شیرین سخنی مشهور اصحاب ادب است، در ابیاتی از مثنوی خویش، ماجرایی در مورد عایشه سروده که هنگام حضور شخص نابینا، پوشش و حجاب خویش را رعایت کرده است:

 «چون در آمد آن ضریر(نابینا) از در شتاب                       عایشه بگریخت بهر احتجاب

 زانک واقف بود آن خاتون پاک                               از غیوری رسول رشکناک

هر که زیباتر بود رشکش فزون                              زانک رشک از ناز خیزد یا بنون»[1]

شارحان مثنوی همچون بديع الزمان‌ فروزانفر[2] و سید جعفر شهیدی[3] در ذیل این ابیات، دو حدیث از منابع اهل‌سنت نقل می‌کنند که داستان‌هایی شبیه جریان ذکر شده در مثنوی مولوی است؛ با این تفاوت که در هیچ کدام از این داستان‌ها، نامی از عایشه نیامده و منابع اهل‌سنت، چنین مطلبی در مورد عایشه بیان نکرده‌اند.

اولین داستانی که شارحان مثنوی نقل می‌کنند، مربوط به جریانی است که ترمذی و بعضی دیگر از بزرگان اهل‌سنت از «نبهان» كنيز «امّ سلمه» نقل کرده‌اند: «(ام سلمه می‌گوید:) با ميمونه نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بوديم (ام سلمه و ميمونه، هردو از زنان پيامبر بودند)، ناگهان ابن اُم‌مكتوم (كه از اصحاب نابینای پيامبر بود) وارد شد و اين زمانى بود كه دستور حجاب داشتن زنان آمده بود. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود خودتان را از وى بپوشانيد. گفتيم اى رسول خدا، مگر او نابينا نيست. بنا بر اين ما را نمى‌بيند و نمى‌شناسد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود اگر چه او نابيناست اما شما (بينا هستيد و) او را مى‌بينيد».[4]

این حدیث نمی‌تواند منبع و ریشه برای این ابیات مولوی باشد؛ زیرا در این حدیث، ام‌سلمه و میمونه به دستور رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، موظف به رعایت پوشش هنگام ورود ابن اُم‌مکتوم شدند و حتی از فلسفه آن آگاه نبودند و به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اعتراض کردند؛ پس برای آنها فضیلتی محسوب نمی‌شود؛ ولی در ابیات مولوی این عمل مورد تحسین واقع شده، به این خاطر که از منظر مولوی، عایشه بدون دستور و از روی حیا این کار را کرده است.

دومین داستانی که در شرح‌های مثنوی بیان شده، روایتی است که بعضی از منابع شیعه و اهل‌سنت به آن اشاره کرده‌اند: «روزی مرد نابينايی با اجازه حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها وارد خانه‌اش شد، فاطمه زهرا خودش را پوشانيد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «او نابيناست چرا خود را پوشاندی؟» فرمود: «اگر او مرا نمی‌بيند، من او را می‌بینم.» اين‌جا یکی از مواردی بود كه رسول خدا درباره حضرت فاطمه فرمود: «أشهد أنك بضعة منّی؛ یعنی شهادت می‌دهم، به راستی تو پاره تن من هستی».[5]

این روایت بیان کننده همان فضیلتی است که مولوی در مثنوی بیان کرده؛ با این تفاوت که در روایت مذکور، در حقیقت، حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها محور این فضیلت بوده و کلام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای معرفی جايگاه دخترش نزد خود و خداوند متعال بوده است.

در نتیجه باید توجه کرد که با وجود عدم نقل این فضیلت در منابع اهل‌سنت برای عایشه و از جهت دیگر نقل این فضیلت برای حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها سؤالی در ذهن مخاطبین شکل می‌گیرد که چرا مولوی این بدل‌سازی و فضیلت‌تراشی را برای عایشه انجام داده و نامی از حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها نیاورده است؟

پی‌نوشت:
[1]. مولانا، مثنوی معنوی، دفتر ششم،بخش ۱۹، در آمدن ضریر در خانهٔ مصطفی علیه‌السلام و گریختن عایشه رضی الله عنها از پیش ضریر و گفتن رسول علیه‌السلام کی چه می‌گریزی او ترا نمی‌بیند و جواب دادن عایشه رضی الله عنها رسول را صلی الله علیه و سلم.
[2]. فروزانفر، بديع الزمان، احاديث و قصص مثنوى، اميركبير، تهران‌، : چهارم‌، 1387، ج 1 ص 535.
[3]. شهيدى، سید جعفر، شرح مثنوى، شركت انتشارات علمى فرهنگى‌، تهران‌، اول‌، ج 7، ص 99.
[4]. الترمذی، محمد بن عيسى، سنن الترمذی، مطبعة مصطفى البابی الحلبی، مصر، الطبعة: الثانية، 1395ق، ج 5، ص 102.
[5]. ابن المغازلی، مناقب علی، دار الآثار، صنعاء، الطبعة: الأولى 1424 ه، ج1، ص 445؛ القاضی النعمان المغربی، دعائم الإسلام، مؤسسه آل البيت عليهم السلام‌، قم، دوم‌، 1385 ق‌ ،ج2، ص 214.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.