نظرات تخصصی عبدالحمید در حل مشکلات اقتصادی کشور
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه این هفته، همانند 8 ماه گذشته به انتقادات خود در قالب نصیحت و رساندن سخن مردم به حاکمان ادامه داد؛ وی که اصرار داشت بقبولاند اغتشاشات و اعتراضات بدون توجه به توصیههای وی ادامه دارد، در مورد مشکلات اقتصادی که از نظر او مهمترین انتقاد به حکومت است، نظراتی کارشناسی بیان کرد. او با اصرار میخواست به مسئولین بفهماند که تنها راه برون رفت از مشکلات جامعه این است که به نظر کارشناسی وی عمل کنند؛ راهکار او در موضع کارشناس این بود که باید ارزش پول ملی برگردد و هر دلار به جای پنجاه هزار تومان، به دلاری هزار تومان تبدیل شود که در اینصورت، تمام مشکل کارگران حل شده و همه خانهدار میشوند.
وی گفت: «کشور با یک چالش جدی و یک بن بست روبرو شده است؛ همه اصناف اعتراض دارند؛ همه مردم میگویند پولشان بیاعتبار شده است؛ پول که از اعتبار بیفتد، چه چیزی میتواند جای پول را بگیرد. 50 میلیون پولتان شده 1000 دلار، 50 هزار یک دلار. پول همه کشورها همینطور است؛ هیج جایی پول کشورمان ارزشی ندارد. امروز شما حقوق کارگر را اضافه میکنید، این کارگر فردا چه کند، روز بعد چه کند؛ ما در مدرسه خود، در یک سال چند بار حقوق را اضافه کردهایم؛ اضافه میکنیم، هیچی! اضافه میکنیم، هیچی! پول ارزشش را از دست میدهد؛ ... پول باید برگردد؛ شما پول را باید برگردانید؛ یک میلیون هزار دلار بوده؛ ده میلیون، ده هزار دلار بوده، سه میلیون، سه هزار دلار بوده؛ حالا 50 میلیون، هزار دلار شده. پول ملی شکست خورده، کمر پول ملی شکسته است؛ طیفهای مختلف، اصناف مختلف، نیروهای مسلح شما گرسنهاند؛ کارمندان شما گرسنهاند؛ وزارتخانههایتان روحیه خود را از دست دادهاند.
کسیکه 7 میلیون میگیرد، میشود صد و خوردهای دلار؛ ده میلیون میگیرد میشود، دو صد دلار؛ با دو صد دلار، دکتر میتواند زندگی کند؟ پزشک میتواند زندگی کند؟ کارگر نمیتواند با این پول زندگی کند! ... شما مشورت نکردید؛ همه ما دلسوزیم؛ همه ما ایرانی هستیم؛ هم وطنیم؛ هموطنان بازوی یکدیگرند؛ ... باید نخبههایی که از ایران فرار کردهاند برگردند؛ باید حداکثر قیمت دلار هزار تومان باشد. این آسان است؛ راهش هم هست. شما اجازه دهید که طرحش را بگوییم که چیست؛ شما حقوق کارگران را اضافه نکنید؛ حقوق بازنشستهها را بکنید یک میلیون تومان؛ الان حقوقشان100 دلار، 150 دلار است، وقتی 1000 دلار حقوق بگیرد، میتواند منزل بسازد برای خودش؛ کسی از ایران فرار نمیکند. راهش این است که دلار برگردد؛ اعتبار ریال برگردد؛ اقتصاد امروز ثبات ندارد و همه چیز در تزلزل خواهد بود.»[1]
در این سخنان مشاهده میشود که او مسائل مملکت را چقدر ساده فرض میکند. وی در انتقادات خود، همیشه خود را به عنوان نخبهای تصویر میکند که مسئولین که سخن او را نشنیده و توجه نکردهاند، ضرر کرده و به بن بست رسیدهاند. کلام کارشناسی او را توجه کنید؛ وی که مانند پیرمردان بیسواد، راهکار اقتصادی میدهد و گمان میکند به سادگی مشکل فقر و اشتغال مردم حل میشود، از اولیات اقتصاد و سیاست، بیاطلاع است. وی که گمان میکند به صورت دستوری میتوان قیمت دلار را 1000 تومان قرار دهد، اگر در اخبار چند سال اخیر توجهی داشت، متوجه میشد که کسانیکه دلار را به قیمتی دستوری تعیین کردند، نامشان بر روی دلار مانده است. اگر عبدالحمید مسئولیتی داشت، از این به بعد یک نام به نامهای دلار اضافه میشد و میگفتند، دلار نیمایی، دلار ...، دلار عبدالحمید.
وی میگوید حقوق کارمندان و کارگران اضافه نشود، بلکه حقوقها را کمتر کنید، ولی ارزش آن را نسبت به دلار 7 برابر افزایش دهید و تورم نیز از بین رود و در اقتصاد ثبات صورت گیرد؛ در این صورت، همه خانهدار میشوند و همه مشکلات کشور که اکنون در بن بست است، حل خواهد شد؛ او نمیداند که دلار چگونه به دست میآید و گمان میکند ایران هم مانند آمریکا میتواند دلار چاپ کند و تورمش را به کشورهای دیگر تحمیل کند. او نمیداند با این کار (با هزار تومان شدن دلار)، صادرکنندهها بدبخت شده و باید محصولات خود را به 2 درصد قیمت قبلی خود بفروشند، دلاری که در برابر صادرات میگیرند، یک پنجاهم نسبت به سابق، پول ملی دریافت میکنند و عملاً صادرات غیر نفتی از بین میرود. (یعنی درآمد صادرکنندهها 2 درصد درآمد سابقشان میشود و کارمندان درآمدشان تغییر نمیکند) در مقابل، واردات از کشورهای دیگر به شدت ارزان میگردد (قیمت کالاهای خارجی یک پنجاهم قیمت قبل خود میگردد) و این کار باعث میشود تولید کشور ما در برابر محصولات خارجی، تاب رقابت نداشته باشد و کمر تولید و اشتغال کشور بشکند؛ در این صورت کشور ایران برای به دست آوردن دلار باید فقط نفت بفروشد و به همه مردم اعانه دهد.
وی که برای اداره مدرسه خود، در یکسال چند مرتبه حقوق را افزایش میدهد، از کجا این بودجه را میآورد؟ آیا چنین خیّرینی برای اضافه چند ده برابری ارزش حقوق تمام کارمندان دولت دارد که این اضافه هزینه را برای دولت، تجویز میکند. اگر اقتصاد و اداره کشور، راحت بود و با راهکارهای احمقانهای اینچنین حل میگشت، تاکنون کشور ما بهترین کشور بود، چون اراده حل مشکل و اراده برتر شدن در تمام ایرانیان وجود دارد. به امید آیندهای آباد برای کشور عزیزمان با هموطنانی عاقل و فهمیده!
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه زاهدان در 15 اردیبهشت 1402.
افزودن نظر جدید