جریان تقاضای خلقت حضرت آدم(ع) در منابع فرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بر اساس متون آیینی فرقه اهل حق آفرینش حضرت آدم(علیهالسلام) به درخواست هفت تنان که از مقامات روحانی فرقه اهل حق به شمار می روند صورت گرفته است. این حکایت در کتب این فرقه، چنین نقل شده است که چون جنیان روی زمین را پر از فساد کردند مردان حق(هفتنان) التماس کردند که آدم و حوا را خلق فرماید تا به بندگی او قیام و با فساد آنها مبارزه نمایند، حضرت کردگار شرط و پیمانی را که با یاران حق بسته بود، بار دیگر به آنان یادآور شد و سختیها و ناملایماتی را که در دنیا در موقع «دون بدون» شدن به آنان روی خواهد آورد بیان فرمود. مردان حق همه موافقت خود را نسبت به قبول عهدو پیمان و اجرای اوامر الهی اعلام داشتند.
از طرف خداوند نیز دعای آنها به اجابت رسیده به میکائیل امر شد که گل زرد و سیاه را باهم بیامیزد، یاران حق سؤال کردند معدن آن خاک کجاست؟ کوه سراندیل(سراندیب) نشان داده شد، میکائیل خود را به معدن خاک رسانید و چون خواست از خاک کمی بردارد، خاک سؤال کرد برای چه مرا میبری؟ میکائیل پاسخ داد که برای آن میبرم تا آدم را خلق کنند. خاک زرد به مقام تضرع برآمد از میکائیل درخواست کرد که از بردن آن خودداری نماید، میکائیل علت پرسید، گفت: می ترسم از جنس من فرزندانی به دنیا بیایند که برخلاف امر الهی رفتار نمایند. میکائیل در مقابل الحاح خاک از بردن آن خودداری کرد. سپس اسرافیل از جانب حضرت کردگار مأمور آوردن خاک زرد گردید، باز خاک زبان به عجز و التماس گشود و از اسرافیل خواست تا او را از این امر معذور بدارد، اسرافیل نیز در مقابل اصرار خاک از بردن آن منصرف گردید بار سوم آوردن خاک به عهده عزرائیل واگذار شد این بار هرچه از طرف خاک خواهش به عمل آمد که از بردن آن صرف نظر شود ولی عزرائیل از قبول آن ابا نمود، در این موقع که ناله خاک به حضرت کردگار رسید به اسرافیل امر شد که خاک زرد را او ببرد و آوردن خاک سیاه را به عهده عزرائیل بگذارد. بالاخره به امر الهی آن دو خاک را آورده به بنیامین سپردند. بنیامین به همراهی یاوران خود آن دو را به هم آمیخت و به قالب زد و به مشیت الهی آدم و حوا خلق گردید به این ترتیب فرزندان پاک آدم از خاک زرد و گناهکاران از خاک سیاه به وجود آمدند.[1]
این حکایت، فارغ از نداشتن سندی معتبر نکته هایی در محتوای آن وجود دارد که حاوی تضاد و تناقض است:
اول اینکه تقاضای هفت تنان یا همان مردان حق(که در باور اهل حق همان ملایکه می باشند) از خداوند برای خلقت آدم بر خلاف آیات قرآن است، چرا که خداوند در سوره بقره به این مساله اشاره فرموده و خود به ملائکه فرمود من میخواهم در زمین برای خود خلیفه قرار دهم که ملائکه زبان به اعتراض گشودند.[2]
دوم از زبان خاک که نقل شده است: «...می ترسم از جنس من فرزندانی به دنیا بیایند که برخلاف امر الهی رفتار نمایند..» این در حالیست که خود خاک نافرمانی امر الهی را کرده و از پذیرش این که از او آدم خلق شود سر باز میزند که پذیرش این حکایت تناقضی بیش نیست.
سوم تقسیم اولیه انسانها به زردگل و سیاه گل یا صالح و گناه کار با مبانی اعتقادی ادیان الهی سازگار نیست و خداوند بر اساس عدالت و حکمت خود، کسی را فطرتاً گناه کار خلق نمیکند.
پی نوشت:
[1]. خواجه الدین، سید محمدعلی، سرسپردگان، خورشید، تبریز، ص43-45
[2]. رک: بقره، آیه 30
افزودن نظر جدید