انجمن حجتیه از مبارزه با بهائیت تا همکاری با رژیم پهلوی

  • 1401/11/19 - 18:34
اعضای انجمن حجتیه، نه تنها اعتقادی به مبارزه با رژیم سفاک و خون‌ریز پهلوی نداشتند، بلکه حتی در مقاطع مختلف، از آن حمایت کردند و دلخوش به این بودند که رژیم پهلوی، اجازه فعالیت بر ضد بهائیان را به آنها داده است؛ حتی زمان اوج‌ گیری انقلاب به رهبری امام خمینی (ره)، انجمن حجتیه حتی از صدور اعلامیه‌ای در جهت دفاع از این حرکت عظیم ملی و دینی دریغ کرد.
امامت

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در دوران نخست وزيرى مصدق، به ويژه در اواخر سال 1331 و اوايل سال 1332 كه ملى‌گرايان و مذهبى‌ها با يكديگر اختلاف پيدا كرده بودند، يك فرقه كه در زمان قاجار، دست ساخته استعمار بود و خود را با نام شوم بهائيت معرفى مى‌كرد، فرصت عرض اندام پيدا كرد و تبليغات گسترده‌اى را آغاز کرده و در اين راه موفقيت‌هايى به دست آورد و این خطری بزرگ برای دین قلمداد می‌شد.

این امر زمينه‌هاى مناسب جهت تشكيل انجمن حجتيه را ايجاد كرد و اين انجمن در سال 1335 تأسيس شد. اسم كامل آن «انجمن خيريّه حجتيه مهدويه» بود. این گروه به وسیله شیخ محمود ذاکرزاده تولایی معروف به شیخ محمود حلبی با همکاری سید رضا آل رسول، سید محمد حسین عصار، سید حسین سجادی، غلامحسین حاج محمد تقی که عمدتاً تاجر بودند، تأسیس شد.

انجمن حجتيه به اين دليل كه حريم حكومت شاه را رعايت مى‌كرد و الزاماً در مبارزه با بهائيت، بهائى‌هاى دربار شاه را استثناء كرده بود، خطرى براى رژيم سلطنتى نداشت؛ به همین دلیل، رژیم سفاک پهلوی که می‌دانست وجود و فعالیت این انجمن نمی‌تواند مشکلی برای حکومت ایجاد کند، نسبت به ادامه فعالیت آن، روی خوش نشان داد.[1]

انجمن حجتيه براى جذب جوانان مذهبى و تأمين هزينه‌هاى جارى، به تأييد رسمى و كتبى علما و مراجع نياز داشت که از میان مراجع، حضرت امام خمینی (رحمةالله‌علیه) ابتدا این اجازه را صادر کردند، اما پس از مدتی به دلیل مواضع ناصواب "انجمن حجتیه" و بهره برداری‌های رژیم شاه و همکاری برخی از اعضای آن با رژیم شاه، امام خمینی (رحمةالله‌علیه) پس از اطلاع از این مسائل، اجازه صادره قبلی را لغو کردند.[2]

به صورت کلی می‌توان علت انحراف انجمن حجتیه را در این موارد خلاصه کرد.
غرور تشكيلاتى:
وجود تشكيلات تقريباً منسجم كه با جديدترين شيوه‌هاى رايج در جهان، سازماندهى شده بود، غرور خاصى براى برخى از مسئولان انجمن به وجود آورده بود كه بر آن اساس، بسيارى از انتقادات وارده را نمى‌پذيرفت.

جدا دانستن دين از سياست:
ترويج انديشه جدايى دين از سياست، يكى از حركت‌هاى استعمار در جوامع اسلامى بود. اين حركت كه يكى از اصول مقدّس بهائيت بود، متأسفانه براى انجمن هم به عنوان يك اصل استراتژيك تجلى كرده بود و در حقيقت، انجمن حجتيه در يكى از اصول مسائل سياسى، با بهائيت همگام شده بود و متأسفانه اين تفكر شوم، كم‌كم به وسيله آنها در ميان برخى از اقشار مذهبى نيز جاى خود را باز كرد.

رفاه طلبى:
رفاه طلبى سبب مى‌شد تا برخى از مقدس‌مآبان، از جمله انجمن حجتيه به برخى از روايات ضعيف از نظر سند يا متن يا دلالت، استناد كنند و آيات و روايات بسيار ديگرى را ناديده بگيرند و شانه از زير بار مبارزه خالى كنند.[3]

پی‌نوشت:
[1]. عزت الله نوذری، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص139 - 144.
[2]. خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج2، ص299.
[3]. لطیفی پاکده، لطفعلی، احزاب و تشكيلات سياسى در ايران، ص127.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.